پاورقی فرهنگ و ارتباطات

وب‌نوشت حمید درویشی شاهکلایی

پاورقی فرهنگ و ارتباطات

وب‌نوشت حمید درویشی شاهکلایی

پاورقی فرهنگ و ارتباطات
*حمید درویشی شاهکلایی، پژوهشگر و ویراستار
*متولد شیرگاه، سوادکوه شمالی مازندران (اصالتا از روستای شاهکلای لفور)

*طلبه و دانش‌آموخته دوره سوم کارشناسی‌ارشد معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق علیه‌السلام و دوره پنجم دکتری فرهنگ و ارتباطات همان دانشگاه (دوره شهید جاوید مرحمتی)
*اولین «رتبه یک» کنکور سراسری دکتری مجموعه علوم ارتباطات (1390).
*موسس قرارگاه نشریات حیات بسیج دانشجویی و سردبیر سابق ماه‌نامه فرهنگی سیاسی حیات، نشریه بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام، سال بیست و یکم و بیست و دوم.
*معاون سابق آموزش و معاون سابق ارتباطات مرکز آموزش‌های مجازی بسیج مستضعفین
*پژوهش‌گر برتر مرکز مطالعات راهبردی تربیت اسلامی (1394)
*با افتخارتر از همه: برادرزاده سردار سپاه اسلام، پاسدار شهید برزو درویشی شاهکلائی
حدیث‌های مسجد
  • ۹۴/۱۲/۲۴

    فرشته‌هان! با مسجدی‌ها کار دارند.

  • ۹۴/۱۰/۲۴

    ستاره‌های درخشان زمین برای آسمانی‌ها

  • ۹۲/۰۶/۲۲

    *هشدار داد: نماز همسایه مسجد جز در مسجد پذیرفته نیست...

    **یکی پرسید: اى امیر مومنان! همسایه مسجد کیست؟

    *فرمود: کسى که...

مطالب پیامکی
  • ۹۵/۰۱/۰۹
    افق بالاتر

    امسال توفیق خادمی شهدا در یادمان هویزه میسر نشد؛ 

    انشاءالله به زودی خادمی در آستان امام رضا؛ 

    یا حتی کربلا، کاظمین، نجف، سامرا؛ 

    و چه بسا سوریه و شام بلا؛

    و انشاءالله بقیع و مسجد الاقصی.

  • ۹۵/۰۱/۰۶
    دیر یا زود

    دیر یا زود، به مانند سه تیر 84 «مردی از جنس مردم» خواهد آمد و کام امت حزب الله شیرین خواهد شد.

  • ۹۲/۰۹/۲۵
    24

    دعا کنید با موفقیت زیارت با پای پیاده نصیب همه آرزومندان شود.

    حلال کنید!

  • ۹۲/۰۹/۲۵
    23

    اگر بطلبند، دوباره عازم عراقم، کافیست عصر شود.

  • ۹۲/۰۴/۰۷
    22
    فقط چند ساعت دیگه
    این جمع با صفا جمع میشه...
  • ۹۲/۰۴/۰۷
    21
    خدا رو شکر سیاحت ما در زیارت است
  • ۹۲/۰۴/۰۷
    20
    خلاصه اینکه:
    خدایا ما فقط همین خانواده رو داریم
    آخرین بارمون نشه...
  • ۹۲/۰۴/۰۲
    16
    زباله رو تو جاده ول نکن!
    جوان عراقی:.شهرداری جمع میکند!
  • ۹۲/۰۴/۰۱
    15
    جنت ما موکب است، مقصد ما کربلاست
طبقه‌بندی موضوعی مطالب
بایگانی
قفسه کتاب‌های من
پاورقی‌های فرهنگ و ارتباطات من
آخرین نظرات

۱۲ مطلب با موضوع «اسلام و انقلاب اسلامی :: فرهنگ و تاریخ انقلاب اسلامی :: فرهنگ پایداری و سیره شهدا» ثبت شده است

جمعه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۹، ۰۱:۵۱ ب.ظ

پدر شهید معز غلامی به فرزند شهیدش پیوست

پدر شهید معز غلامی در حال روایتگری برای بچه های بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام
۲ سال پیش پدر بزرگوار شهید معزغلامی بر سر مزار فرزندش برایمان خاطره می‌گفت:
دنبال رضایت مادرش بود‌. مادرش گفت مثل شهید همدانی آخرش شهید بشو. اما حسین می‌گفت: «هرچیزی تازه‌اش خوبه. شهید هم جوونش. منم تا جوونم، باید شهید شم.»
حالا خودش هم به فرزند شهیدش پیوسته است.
#شهید_حسین_معزغلامی
شادی روحشان صلوات


www.PavaraQi.ir | @PavaraQi
تازه بمانید:
ble.ir/join/NzBiYmQwYT

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۹ ، ۱۳:۵۱
حمید درویشی شاهکلائی
سه شنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۲:۵۵ ب.ظ

روزت مبارک عموی خوبم!

سوم شعبان،‌ روز ولادت امام حسین است. او پاسدار حقیقی اسلام عزیز بود. با پیروزی انقلاب اسلامی، جمعی از بهترین جوانان این آب و خاک،‌ تصمیم گرفتند مثل آن حضرت،‌ پاسدار اسلام عزیز باشند. عموی من، یکی از همان جوانان بود که در کسوت پاسداری از انقلاب اسلامی به شهادت رسید.
عمو خارک! روزت مبارک!

سردار رشید سپاه اسلام پاسدار شهید برزو درویشی
تصویر سردار رشید سپاه اسلام پاسدار شهید برزو درویشی در لباس سبز پاسداری
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۴:۵۵
حمید درویشی شاهکلائی
جمعه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۵، ۰۱:۴۱ ب.ظ

چند روز با یک شهید

این روزها خواندن این کتاب را تمام کردم. هرچند از نظر فنی، کتاب قوی‌ای نبود، اما محتوایش آنقدر خوب بود که لحظاتی سرشار از شادی، غم، بغض و کینه انقلابی برایم به یادگار گذاشت. به قربان صداقت و صراحتش در بیان رنجهای پیش از انقلاب، ناگفته‌های جنگ و جهاد، پشت جبهه و روزهای درمان.

#اخراجی_ها 

#خاطرات #سردار_شهید_احد_علافی

#موسی_غیور و #غلامرضا_قلی_زاده

#موسسه_شهید_کاظمی

488 صفحه، 15هزار تومان

در قفسه بیشتر درباره این کتاب نوشتم.

اخراجی ها

http://qafase.ir/post/200

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۵ ، ۱۳:۴۱
حمید درویشی شاهکلائی
يكشنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۵، ۰۸:۴۲ ب.ظ

بگذارید منافقان هم شعار بدهند

رفته بودند سخنرانی، منافقین هم آدم آورده‌ بودند. جا نبود. بیرون شعار می‌دادند. آخر سر گفتند، حاج آقا از در پشتی بفرمایید که به خلقی‌ها نخورید. گفت: این همه راه آمده‌اند علیه من شعار بدهند. بگذارید چند «مرگ بر بهشتی» هم در حضور من بگویند. از همان در اصلی رفت...

(کتاب صد دقیقه تا بهشت)

---

همه انقلابی‌ها یک طرف، بهشتی یک طرف.

اصلا یک چیز دیگه بود این بشر.

حضرت آیت‌الله شهید محمد حسین بهشتی یکی از ستاره های پرفروغ آسمان انقلاب اسلامی بود.

خدایا خدایا! ستاره ها که رفتند

تو خورشیدو نگه دار

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۴۲
حمید درویشی شاهکلائی

به بهانه نه فروردین، سالروز تولد عمو خارک

دوشنبه نه فروردین 1344 شمسی، روستای شاهکلای لفور، جایی وسط جنگلهای انبوه، شالیزارهای پلکانی و یک رودخانه زیبا، در جوار آستانه یک امامزاده شهید «شاه سید علی کیا سلطان» اهالی روستا باخبر از تولد نوزادی شدند که 19 سال بعد جان خود را با خدایش معامله کرد؛ چه نیکو معامله ای.

باشد که این معامله نصیب ما هم بشود.

کودکی

برزو یعنی تنومند. عموی من «برزو درویشی» فرزند یکی مانده به آخر خانواده بود[1]. آن موقع در روستا از مدرسه خبری نبود. کودکان در هفت‌سالگی به مکتب می رفتند و قرآن خواندن یاد می‌گرفتند. او با استعداد سرشاری که داشت، توانست قرآن را زودتر از سایرین و در دو سال ختم کند. نهضت پیکار با بیسوادی که شکل گرفت، او هم دو سال تحصیل کرد و مدرک قبولی نهضت را دریافت کرد. سال بعد در روستا ماند و در کارهای کشاورزی به پدرش کمک کرد.

نوجوانی

حالا دیگر 11 ساله بود و به رسم آن روزگار می‌توانست برود در شهر کار کند و برای خودش مستقل شود! این جوری بود دیگر! در همان آغاز نوجوانی، مرد تحویل جامعه می‌دادند!

نزدیک‌ترین شهر به شاهکلاء، شیرگاه بود که 46 کیلومتر با آن فاصله داشت. او در شهر کوچک شیرگاه به شاگردی در کارگاه درودگری مشغول شد. استاد نبی‌الله عابدی، هنرمند برجسته‌ای بود. کمی که گذشت، استاد که اخلاق و ایمان شاگرد را پسندیده بود، او را به دامادی خویش پذیرفت.

در سال‌های آغازین جوانی، به مانند دیگر پهلوانان مازندران، اوج قدرت بدنی را با ورزش کشتی تجربه کرد. با همان سن کم توانست در مسابقات سنتی کشتی لوچو در 26 عیدماه مازندرانی در منطقه ییلاقی امامزاده حسن به قهرمانی دست یابد.

پاسداری از انقلاب اسلامی

با پیروزی انقلاب اسلامی، سر از پا نمی‌شناخت. با لبیک به فرمان امام به عضویت بسیج بیست میلیونی درآمد و کمی بعد با موفقیت در گذراندن آموزش‌های سخت نظامی به عضویت نیروی ویژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد. دیگر آسایشی در کار نبود؛ گاهی برای سرکوب فتنه ضدانقلاب به کردستان می‌رفت و گاهی در جبهه‌های جنوب می‌جنگید. در پشت جبهه هم مشغول پاکسازی منافقین از جنگلهای شمال و تأسیس و سازماندهی پایگاه های بسیج در شهرها و روستاهای مازندران بود.

لشکر ویژه 25 کربلای مازندران در جبهه های جنوب همواره خط‌شکن و خط‌نگه‌دار بود و همیشه مملو از رزمندگان بسیجی بود. یک بار لشکر 5 نصر خراسان اعلام نیاز به نیرو از این لشکر می‌کند. او و 200 رزمنده مازندرانی به یاری برادران خراسانی می‌روند. منطقه عملیاتی خیبر، هورالعظیم، سراسر آب است و نیزار. برزو، اکنون جوان 19 ساله‌ای است که تجربه و شجاعت فراوانی در رزم دارد. او فرمانده گردان دریایی است. غروب روز چهل و پنجم حضور او در جزایر مجنون، 24 آذر 1363 غروب روز شهادتش است. تیرهای مستقیم تیربار دوشکای عراق... 

عشق‌بازی آب که تمام شد، جنازه شهید را از آب گرفتند و هفته بعد در شاهکلای لفور، جوار آستانه سید علی کیا به خاک سپردند تا روزی که دوباره...

و سلام بر او در روزی که زاده شد و روزی که درگذشت و روزی که برانگیخته می‌شود.

 



[1] آن موقع در دوران رژیم ستم‌شاهی، امکانات بهداشتی هم در سطح پایینی بود.فرزند آخر به مانند چند تن از فرزندان بزرگتر در همان طفولیت به رحمت خدا رفتند. با این حال در خانواده پرجمعیت آن روز، پنج برادر و سه خواهر توانستند از بیماری‌های رایج آن روزگار رهایی یابند.

متن وصیتنامه: http://shirgahi.ir/post/70 

درباره «عموخارک»: http://aqahamidegol.ir/post/155

شهریور 1391 بود که مادر شهید آسمانی شد: http://aqahamidegol.ir/post/9

شهریور 1393 هم پدر شهید آسمانی شد: http://aqahamidegol.ir/post/178

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۹۵ ، ۱۳:۱۰
حمید درویشی شاهکلائی
چهارشنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۴، ۰۷:۲۰ ق.ظ

فرهنگ پایداری و سیره شهدا/ شفاعت برادر عراقی

فرهنگ پایداری و سیره شهدا

 

شفاعت برادر عراقی

 

اما تو ای برادر عراقی! اگرچه تو مأموری و قاتلِ جان من، من تو را برادر خود می‌دانم؛ از تو خواهم گذشت. اگر خدا اجازه دهد، اوّل کسی را که شفاعت کنم، تو هستی!
آماده باش و غمی به دل راه مده! وحشتی نداشته باش!
سینه‌ من آماده است. تو خون مرا خواهی ریخت، اما من امیدوارم با ریخته شدن خونم، گناهانم بخشیده شود.

سردار شهید علی محمدی‌پور

براساس: نرم‌افزار شمیم یار

منتشر شده در تابلو اعلانات‌های مسجدنما و نشریه سنگر محله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۹۴ ، ۰۷:۲۰
حمید درویشی شاهکلائی

ایام ویژه

 

 

حماسه 28 جوان اهوازی

آن روزهای اول، شهرها یکی پس از دیگری سقوط می‌کردند. چیزی به سقوط اهواز نمانده بود. به امام خبر دادند، فرمود: «مگر جوانان اهوازی مرده‌اند؟» خبر به اهواز رسید. علی غیور اصلی، مسئول آموزش سپاه اهواز بود. 22 جوان بسیجی و پاسدار را جمع کرد و گفت: برگشتی در کار نیست. روز بود، چشم‌ها را بستند تا هرکس که در رودرواسی مانده، برود؛ کسی نرفت. آن شب چند نفر دیگر هم اضافه شدند. به دستور علی آقا ساعت 4 صبح فردا عملیات علیه نیروهای متجاوز شروع شد. این 28 نفر چیزی نداشتند جز توکل بر خدا، تدبیر علی آقا و چند قبضه آر.پی‌.جی. خدا ترس را در دل دشمن انداخت و با آتش گرفتن چند تانک، دشمن تا بن دندان مسلح، غافل‌‌گیر شد و به گمان این‌که با لشکری مجهز روبه‌روست، 90 کیلومتر عقب‌نشینی کرد! علی آقا شیر لوله آب کشاورزی را باز کرد و تانک‌های دشمن در گل گیر کردند. به کمک ارتش، تعقیب متجاوز ادامه یافت و سوسنگرد هم آزاد شد. منافقان کوردل که نقش علی آقا را دیدند، طاقت نیاوردند و همان روز شهیدش کردند!

منتشر شده در تابلو اعلانات‌های مسجدنما و نشریه سنگر محله

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ مهر ۹۴ ، ۱۶:۰۶
حمید درویشی شاهکلائی
سه شنبه, ۷ مهر ۱۳۹۴، ۰۳:۵۲ ب.ظ

فرهنگ پایداری و سیره شهدا/ سرتیپ جواد فکوری

فرهنگ پایداری و سیره شهدا

 

جواد دینش را نفروخت


چهار، پنج سال مطالعات گسترده بر ادیان مختلف، باعث گرایش شدید او به اسلام شد. نماز به موقع، قرآن و روزه‌اش ترک نمی‌شد. آن موقع کسی به اسم تیمسار ربیعی فرمانده پایگاه هوایی شیراز بود. وی در ماه رمضان ساعت 10 صبح «جواد» را برای صرف نوشیدنی به دفتر دعوت کرده بود؛ می‌دانست جواد اهل روزه است. جواد هم نرفت. به او گفتم:‌ «امسال،‌ سال درجه‌ات است. با ربیعی سر ناسازگاری نگذار!» اما جواد گفت: «دینم را به درجه و دوره نمی‌فروشم.»

 

  • شهید جواد فکوری، مدتی پس از پیروزی انقلاب فرمانده نیروی هوایی ارتش شد و با حفظ سمت به وزیری دفاع کابینه شهید رجایی رسید. سرانجام هم به همراه فاتحان شکست حصر آبادان در سانحه هوایی به شهادت رسید.
منتشر شده در تابلو اعلانات‌های مسجدنما و نشریه سنگر محله

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ مهر ۹۴ ، ۱۵:۵۲
حمید درویشی شاهکلائی
جمعه, ۳ مهر ۱۳۹۴، ۰۴:۲۴ ب.ظ

سیره شهدا/ مگه می‌شه؟ مگه داریم؟

فرهنگ پایداری و سیره شهدا

 

ما هر لحظه به خدا نیاز داریم

 

کتابچه دعای کمیل باهاش بود. بعد از هر نمازی، فرازهایی از دعا را می‌خواند.

یک بار به شوخی بهش گفتم: آقا محمد! دعای کمیل مال شب‌های جمعه است؛ چرا شما هر روز بعد از هر نمازی دعا می‌خوانی؟

گفت: مگر انسان فقط شب‌های جمعه به خدا نیاز دارد؟! ما هر لحظه به خدا احتیاج داریم! دعا کردن، پاسخ به همین نیاز ماست. 

شهید محمدباقر حبیب اللهی

منبع : محمد مین‌یاب، ص20 (نرم‌افزار شمیم یار)

منتشر شده در تابلو اعلانات‌های مسجدنما و نشریه سنگر محله

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۴ ، ۱۶:۲۴
حمید درویشی شاهکلائی
چهارشنبه, ۱ مهر ۱۳۹۴، ۱۲:۰۱ ق.ظ

درنگ تربیتی/ اهل ادعا

اهل ادعا

حرفی که در حد حرف باشد و به عمل نرسد، به دردِ خودش هم نمی‌خورد! اگر قرار نیست درس خواندن، ورزش کردن و نمازهای مرا تغییر دهد، چه بهتر که زده نشود... منظور این نیست که از این به بعد حرفی نزنیم؛ نه! بلکه بهتر است حرفی را بزنیم که دنبال عملش باشیم، نه فقط ادعایش را بکنیم.
این‌که ما می‌گوییم یا اباعبدالله! "بابی انت و امی" ادعای کمی نیست! تو از عزیزترین چیزهایت برای ولی زمان می‌گذری؟ ما باید این‌قدر در سخن گفتن دقت کنیم که اگر آن دنیا خداوند یقه ما را گرفت، بگوییم «اهلش بودیم واقعاً! صرف ادعا نبود.»
شعار، تکلیف می‌آورد و صرف یک ادعا نیست... اگر حضرت آقا روزی از دشمنیِ همیشگی آمریکا با ما سخن می‌گوید، واقعاً ما هم به همان واقعیت رسیده‌ایم تا "مرگ بر آمریکا"یِمان را از ته دل بگوییم و تحت هر شرایطی؟!
"اول انقلاب، منافقان یکی از بچه‌های پانزده‌ساله ما را به جرم این‌که به امام (ره) اهانت نکرد، زنده‌زنده پوستش را کندند و تکه‌تکه‌اش کردند. ولی هرکاری کردند، اهانت نکرد ولو به قیمت شهادت..."

به قلم: محمد جواد سواری

منتشر شده در تابلو اعلانات‌های مسجدنما و نشریه سنگر محله

پی نوشت من:
یک روز بعد از عرفه، عید قربان است. اگه راست می‌گی، خودت رو بکش! جسمت رو نه، روح عصیان‌گرت رو.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۴ ، ۰۰:۰۱
حمید درویشی شاهکلائی
دوشنبه, ۳۰ شهریور ۱۳۹۴، ۰۳:۳۵ ب.ظ

معرفی کتاب/ «زیر خیمه شهدا»

 

یار مهربان

 

از درس تا شهادت

 

کتاب «زیر خیمه شهدا»

تألیف: دکتر محمد جانی پور، ناشر: بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه‌السلام، قطع: رقعی، 56 صفحه: چاپ 28: 4500 تومان.

خرید اینترنتی: http://bookroom.ir/book/22380

شاید شهدا یاد گرفته بودند که به جهان آفرینش درست نگاه کنند و به همین خاطر بهترین چیز را از خدا خواستند و شهید شدند. بخواهیم یا نخواهیم شهدا مقامی دارند که تا قیام قیامت، مزارشان زیارت‌گاه عاشقان و دل‌سوختگان است. راه و نگاه شهدا امتداد خواهد داشت و دیر یا زود به حکومت جهانی امام زمان متصل خواهد شد. شاید بد نباشد با آمدن به «زیر خیمه شهدا» لحظاتی مثل آن‌ها نگاه کنیم. کتاب «زیر خیمه شهدا» توصیه‌های جمعی از دانشجویان ممتاز دانشگاه امام صادق علیه‌السلام که پرستو شدن و پر گشودن را بر ارسطو شدن ترجیح دادند و از سنگر علم ظاهری به علم حقیقی رسیدند. جملات نورانی این کتاب، پرتوهایی از نگاه این دانشجویان شهید خطاب به همه رهروان راه علم و جویندگان حقیقت است. خوب است در تقارن فصل علم و پایداری، کتابی از این جنس بخوانیم.


منتشر شده در تابلو اعلانات‌های مسجدنما و نشریه سنگر محله
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۹۴ ، ۱۵:۳۵
حمید درویشی شاهکلائی
سه شنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۳، ۰۹:۳۷ ق.ظ

روز شهادت یک مرد بزرگ

امروز، روز شهادت این مرد بزرگ است.

شادی روحش صلوات!

بسته هفته 35 مسجدنما:
http://masjednama.ir/post/pack35

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۳ ، ۰۹:۳۷
حمید درویشی شاهکلائی