امروز آخرین امتحان این نیمسال تحصیلی را دادم. تقریبا امتحانات دانشگاه ما به پایان رسیده است و جمعه اقامتگاههای دانشجویی به مناسبت فرارسیدن تابستان باید تخلیه شود. واقعیت آن است که بسیاری از دانشجویان به بهانههای مختلف در طول تابستان یا پارهای از آن، در دانشگاه ما میمانند؛ مثلا برای انجام مطالعات تخصصی و برخی تکالیف درسی، فعالیتهای مرتبط با تشیکلات دانشجویی، بازآموزی و فراآموزی مثل دورههای علمی و مانند اینها.
تقریبا اتفاق نظر وجود دارد که اگر محدودیت خدمات رفاهی (تعطیلی رستوران، بوفه دانشجویی و...) نبود و از طرفی هزینه نسبتا بالای اقامت شبانه کمتر میشد، تعداد دانشجویانی که در دانشگاه میمانند، چند برابر میشود.
تابستان از جهت انجام مباحثههای علمی و مطالعات تخصصی برای حقیر، یک فرصت بینظیر بود که برای اولین بار، دوره علمی و پژوهشی دعوت، این ظرفیت را به منصه ظهور رساند. شاید خیلی گزافه نباشد که بگوییم هر چه داریم، از مدرسههای تابستانی دعوت است.
حضور اختیاری دانشجویان در دانشگاه معنیدار است. به شوخی در تابستان زیاد میشنویم: «تو هم که اومدی، پس به آموزش بگیم ترم رو شروع کنه!»
به نظر میرسد تعطیلات ده، دوازده هفتهای تابستان برای دانشگاهی چون دانشگاه ما خیلی زیاد است و بسیاری از دانشجویان از آن، استقبال نکردهاند. شاید نخواهیم پیام و معنای حضور دانشجویان را درست بفهمیم، اما برایم جالب بود که حضرت آقا به طلبهها گفتند که واقعا اقتضای تعطیلی در تابستان وجود ندارد. خب، این برای دانشجویان نیز هست:
----
البته ابعاد مساله تعطیلی تابستان بیش از اینهاست: مثلا چون تابستان از ساختار رسمی رها هستیم، میتوانیم خلاقانه تحصیل و پژوهش کنیم. همچنین نیاز به تفریح و استراحت وجود دارد که با تقویت و افزایش سه شانزدهم حق غیبت به بیشتر میتواند حاصل شود؛ نه با کاهش آن. چه خوب میشود مثلا حق تعطیلی تابستان در دو نیمسال تحصیلی و به تناسب توزیع گردد. به نظر میرسد اگر به نیازهای واقعی توجه شود، بسیاری از مشکلات مثل حضور و غیاب صوری هم اصلا پیش نمیآید.
عالی