وقتی ذائقه ما را عوض کردند، وقتی زبان ما را عوض کردند
اشاره: رسانه کتاب، مغز نظام رسانه ای، رسانه نخبگان، اولین و پدر رسانه های بشری در دوران پس از تاریخ است. (دکتر محمد ابراهیم فیاض، ایران آینده به سوی الگویی مردم شناختی برای ابرقدرتی ایران، پژوهشگاه فرهنگ و هنر و ارتباطات، تهران، 1387، ص 125)
معرفی کتابهای مطالعه شده در سال جاری: دومین کتاب
عنوان کتاب: حصر دل، نوشته عبدالله گیویان
ادبیات دفاع مقدس در دهه 60 شاهد کتابهای خوبی بوده است. کتابهایی که اگر امروز چاپ می شدند، فروش بسیار بالایی داشتند. دهه 60 سوژه های ناب دفاع مقدسی فراوان بودند ولی حیف که ذائقه کتابخوانی هنوز ایجاد نشده بود. ما در ترم اول دانشگاه خواندیم که فرهنگ اکتسابی است و باید آموخته شود. امروز هم می گوییم برادر من! خواهر من! یعنی چی تو خونه تون سی دی همه فیلم ها رو دارید؟ بچه هفت هشت ساله کی گفته این همه فیلم باید ببینه؟! چرا ذائقه بچه را غلط می سازید؟! بچه تون رو کتاب خون تا خودش تصویر وقایع را بسازه. بذارین بچه تون فعال بشه، نه منفعل. فیلم هم خوبه ولی جای خود! و مسلما کمتر از اینها! این فیلم ها ذهن بچه تون را تنبل بار می آره!
(این دل پردرد رو کجا ببرم؟! بریم به معرفی کتاب حصر دل، نوشته عبدالله گیویان)
محصول سال 1369 حوزه هنری. وقتی که کتابهای با عنوان سوره مهر چاپ نمی شدند. از نمونه های نخستین ادبیات داستانی فرهنگ پایداری. داستان کوتاهیه 72 صفحه. تحلیلی هم هست. نکات قشنگی از پشت جبهه هم داره. اطلاعات داخل جبهه اش هم جالبه. مثلا تو صحبتهای رزمنده دهه 60 یه جایی می گفت: «تو به چه دلیل کارت رو ول کردی اومدی جبهه؟ تو برای امت اومدی؟ برای امام اومدی؟» (ص 27) خب، این یعنی چی؟ توجه کردید؟ تازه این نکته از یکی از این کتابهایی بود که تو فضایی نوشته شده اند که هنوز دوران توسعه هاشمی و اصلاحات خاتمی ادبیات و گفتمان جامعه را خراب نکرده بود. امت و امام! نه مردم و رهبر! رزمنده های ما برای مردم و رهبر نجنگیدند برای امت و امام جنگیدند. ترجمه انگلیسی امت، society یا هر آنچه فکر می کنید نیست. امت همان امت می شود. Ummah. جاش نیست تفاوتهای این دو را بگم ولی لعنت به اونایی که زبان ما ( و حتی زبان رزمندگان) را عوض کردند. (چیه! شما که می دونین امروز دل پری دارم!) ذائقه ما را این رسانه های جمعی نابود کردند. فرهنگ ما را نابود کردند. امت و امام را که قدرت ما بود، از ما گرفتند و رهبر و مردم (شهروندان!) دادند. رهبر و شهروندان متقابلا حاضرند دیگری را نابود کنند. (تو فیلمهای هالیوودی فراوون از این توجیهات دیده اید که به مصلحتهای مختلف مردم به یکدیگر و حکومت خیانت می کنند و یا رهبران به مردم خیانت می کنند...) امت از ولایت دست نمی کشد. ولایت هم از امت با تمام وجود دفاع می کند. راستی «مبنا»ی حکومت ما حقوق شهروندی و این حرفها که نیست. مبنای حکومت اسلامی، حق و وظیفه حکومت ولایت فقیه است و تبعیت امت.
اطلاعات کتابشناسی:
کتاب حصر دل، عبدالله گیویان، تهران، انتشارات حوزه هنری، 1369.