اگر ما انقلابی بودیم
چند پرتو از آفتاب صحیفه
باشد تا نور بگیریم، نهالهای وجودمان رشد کند و بالنده شود.
البته آفتاب به لجن که برسد، بوی گند لجن است که زیاد میشود. اندیشه امام مثل قرآن است که ولایزید الظالمین الا خسارا. این اندیشه برای فطرتهای پاک است. برای آن بچهمسجدی است که تا حالا در فضای سکولار مدرن نفس کشیده و باور بعضی چیزها برایش سخت است. بفرما جوون!
****
و اما اشتباهى که ما کردیم این بود که به طور انقلابى عمل نکردیم و مهلت دادیم به این قشرهاى فاسد، و دولت انقلابى و ارتش انقلابى و پاسداران انقلابى، هیچ یک از اینها عمل انقلابى نکردند و انقلابى نبودند. اگر... به طور انقلابى عمل کرده بودیم، قلم تمام مطبوعات را شکسته بودیم و تمام مجلات فاسد و مطبوعات فاسد را تعطیل کرده بودیم، و رؤساى آنها را به محاکمه کشیده بودیم و حزبهاى فاسد را ممنوع اعلام کرده بودیم، و رؤساى آنها را به سزاى خودشان رسانده بودیم، و چوبههاى دار را در میدانهاى بزرگ برپا کرده بودیم و مفسدین و فاسدین را درو کرده بودیم، این زحمتها پیش نمىآمد. من از پیشگاه خداى متعال و از پیشگاه ملت عزیز، عذر مىخواهم، خطاى خودمان را عذر مىخواهم. ما مردم انقلابى نبودیم، دولت ما انقلابى نیست، ارتش ما انقلابى نیست، ژاندارمرى ما انقلابى نیست، شهربانى ما انقلابى نیست، پاسداران ما هم انقلابى نیستند؛ من هم انقلابى نیستم. اگر ما انقلابى بودیم، اجازه نمىدادیم اینها اظهار وجود کنند. تمام احزاب را ممنوع اعلام مىکردیم. تمام جبههها را ممنوع اعلام مىکردیم. یک حزب، و آن «حزب اللَّه»، حزب مستضعفین.
و من توبه مىکنم از این اشتباهى که کردم، و من اعلام مىکنم به این قشرهاى فاسد در سرتاسر ایران که اگر سر جاى خودشان ننشینند، ما به طور انقلابى با آنها عمل مىکنیم. مولاى ما، امیر المؤمنین- سلام اللَّه علیه- آن مرد نمونه عالَم، آن انسان به تمام معنا انسان، آنکه در عبادت آن طور بود و در زهد و تقوا آن طور و در رَحم و مروت آن طور و با مستضعفین آن طور بود، با مستکبرین و با کسانى که توطئه مىکنند شمشیر را [مىکشید و] مىکشت. هفتصد نفر را در یک روز- چنانچه نقل مىکنند- از یهود بنى قُرَیْظَه- که نظیر اسرائیل بود و اینها از نسل آنها شاید باشند- از دم شمشیر گذراند! خداى تبارک و تعالى در موضع عفو و رحمتْ رحیم است. و در موضع انتقام، انتقامجو. امام مسلمین هم این طور بود، در موقع رحمت، رحمت؛ و در موقع انتقام، انتقام. ما نمىترسیم از اینکه در روزنامههاى سابق، در روزنامههاى خارج از ایران، براى ما چیزى بنویسند. ما نمىخواهیم وجاهت در ایران، در ...، در خارج کشور پیدا بکنیم. ما مىخواهیم به امر خدا عمل کنیم، و خواهیم کرد.
صحیفه امام، ج9، ص: 283
ما اینها را مع ذلک محاکمه مىکنیم و محاکمه کردیم؛ و لیکن اعتقاد ما این است که مجرم محاکمه ندارد و باید کشت. لکن من متأسفم از اینکه باز غربزدگى در ماها هست، و ما ترس از این داریم که مبادا در روزنامه [هاى] غرب چیزى بنویسند و مثلًا مجلات غرب یک کلمهاى بنویسند. آنها البته با عدل و انصاف مخالفند و آنها موافق به حقوق بشر نیستند. آنها حقوق اشخاصِ ابرقدرت را حفظ مىکنند به اسم حقوق بشر!
صحیفه امام، ج6، ص 460
«اصلًا معنا ندارد محاکمه مجرم؛ محاکمه مجرم یک امرى است که مخالف با حقوق بشر است. حقوق بشر اقتضا مىکند که ما آنها را همان روز اول کشته باشیم براى اینکه مجرمند، و معلوم است که اینها مجرم هستند. آنکه باید براى او وکیل گرفت، آنکه باید به ادعاى او گوش کرد، او متهم است نه مجرم. اینها متهم نیستند، اینها مجرم هستند... باید فقط هویت اینها ثابت بشود و آنها را باید همین که هویتشان ثابت شد، کشت»
یک بررسی حقوقی به زبان ساده درباره سران فتنه (+)