اعتکاف الهی سیاسی تحصن؛ پاتوق جدید امت حزبالله
امروز هم به تحصن رفتم.
بعد از ظهر، برنامه ویژه جانبازان بود و شب هم شب شعر برگزار شد. در زمان حضور من دو تن از نمایندگان محترم مجلس به میان مردم آمدند، شنیدند و صحبت کردند. روز عید غدیر بود؛ حاج آقای آ.سید رضی به اجرای برنامه خواندن صیغه برادری (در روز عید غدیر) پرداخت. زیارت آل یاسین هم خوانده شد. آقای دکتر علی دوانی هم آمد. امروز خیلیها آمده بودند. بسیاری از دوستان قدیمی و امت حزبالله را دیدم. تحصن غیرت برای رد برجام در مقابل مجلس شورای اسلامی به یکی از اجتماعات جدید امت حزب الله و پرشور امت حزب الله تبدیل شده است.
جانبازان و تداوم شور و شعور انقلاب
جانبازان خیلی باحال بودند. انقلابی و صریح حرف میزدند. بعضیهاشان خیلی زیبا و عمیق، مسائل را ریشه یابی و تحلیل میکردند؛ باید استادان و مسئولان ما بنشینند پای این صحیتها. استادان برای اینکه یک چیزی یاد بگیرند و مسئولان هم برای عمل. سیدمحسن محسنی امشب کولاک کرد. تحلیلش را از بیان رهبری ارائه داد. جالب است که یک جمله رهبری خطاب به یک جانباز هفتاد درصد توانسته است چندهزار نفر از امت حزب الله را به یک تحصن -فاقد هرگونه پشتیبانی رسمی و دولتی- بکشاند.
تداوم جهاد در رکاب امام زمان خود در ردیف اصحاب عاشورایی حسین بن علی
من نه انقلاب را دیدم و نه جنگ را. خاطراتشان را خواندهام اما. جانبازان میگفتند شما شبیه رزمندهها هستید و فضا همان فضاست و تحصن شما جهاد است و معنای یا لیتنا کنت معکم همین حضور امروزین شماست؛ پس اگر برجام تصویب شود، باز هم ما پیروزیم چرا که در میدان بودیم و ولی زمانه را تنها نگذاشتهایم. جانبازان به ما گفتند: چه حالی دارد فردای قیامت اسمتان را در ردیف اصحاب و یاوران امام حسین در روز عاشورا ببینید!
خودجوش و مردمی چون اربعین
من نه انقلاب را دیدم و نه جنگ را. اما راهپیمایی خودجوش و مردمی اربعین را دیدهام. عشایر باصفای عراق هر چه دارند، در طبق اخلاص میگذارند. اینجا در تهران، در محل تحصن مقابل مجلس شورای اسلامی در قرن بیست و یکم میلادی، جوانان حزباللهی موکب زدهاند و پذیرایی میکنند. هر کس هر قدر هر چه میتواند کمک میکند. پذیراییشان فقط چایهای پررنگ عربی را کم دارد. این تحصن خودجوش از یک خانواده پنج نفره قمی شروع شد و الآن هزاران نفر در آن ثواب کسب کردهاند.
نسلی که هرگز تمام نمیشود
پیرمردی بود که چندین مطالب و تیترهای چهار روزنامه را به هم چسبانده بود و مثل یک شعارنوشته به دست گرفته بود. پیرمردان فراوانی بودند که واقعا بانشاط بودند. یکیشان میگفت: «اینا (احتمالا زن یا فرزندانش) فکر میکنند برای من اتفاقی میافتند؛ ولی من عاشق شهادتم.» مادر شهیدی بود که جزوات نقد برجام را بین خودروهای عبوری توزیع میکرد. از جوانان و کارهایشان دیگر نمیگویم.
خانوادههای انقلابی
امشب، تحصن خیلی خانوادگی شده بود؛ به ویژه از جهت حضور نوزادان و خردسالان. قبلتر هم که شاید خبرش را دیده باشید که یک عروس و داماد به تحصن آمدند. خدا زنان و خانوادهها را حفظ کند. خواهر شهیدان نامجو (وزیر و برادرش) آمد و در سخنانی کوتاه، مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل جمعیت را برانگیخت و بر تبعیت از رهبری تاکید کرد. یک خانم شاعر هم در محل تجمع شعری گفت و در شب شعر خواند و مورد تشویق قرار گرفت.
شب شعر انقلاب در تحصن
شب شعر، برنامه فرهنگی ویژهای بود. سطح فرهیختگی امت حزبالله بالاتر رفته است که در اوج تجمع سیاسی، در یک فضای هنری از شاعران دعوت میکنند. میلاد عرفانپور، اول شروع کرد و چند شعر خواند. باخبرمان کرد که دکتر محمدمهدی سیار هم پدر شده است و به همین دلیل نتوانسته تحصن امشب را حضور داشته باشد. نفر بعدی علیرضا قزوه، استاد برجسته ادب پارسی بود. شاعر متعهدی که شعر اعتراض را تراز تازهای بخشیده است. او چهار شعر بلند خواند. هادی فردوسی شاعر جوان شیرازی هم شعر خواند. دیگران و برخی از امت حزب الله هم گفتند ما شعر داریم و آمدند شعرهای خوبی خواندند.
یک دعا
چقدر گفتنیها بسیار است.
خدایا! این سفره را از امت حزبالله نگیر. بگذار مردم ما، جوانان ما، زنان ما از آنان روزی بخورند. بگذار یادگاران دفاع مقدس، ببینند راهشان ادامه دارد. بگذار حجت بر مسئولان و نمایندگان تمام شود که ملت ما حسین زمان را تنها نمیگذارد.
یا رب از دلهای ما مهر و محبت را مگیر
این تجمع، این توسل، این عبادت را مگیر
هستی ما بستگی دارد به مهر اهل بیت
هر چه میخواهی بگیر، اما ولایت را مگیر