سلام بر شما
با پیشفرض گرفتن این مقدمات:
و این نکته که تقریبا هر نامزدی در ابعادی قویتر است و در برخی ابعاد، ضعیفتر،
و این که معیارهای انتخاب اصلح من همان معیارهای انقلاب اسلامی، معیارهای گفتمان ولایت است،
تصریح میکنم:
هر کدام از هشت نامزد که پیروز شوند (با پیشفرض تحقق حماسه سیاسی و مشارکت گسترده مردم)، نظام اسلامی به پیروزی رسیده است و ما باید از او حمایت کنیم، حتی اگر خداوند عواطف و قلوب را به سمت نامزد اصلح مدنظر ما هدایت نکرده باشد.
چرا به قطعیت رسیدن سخت است؟
اگر به نامزدها براساس معیارهای انتخاب اصلح و باتوجه به وزن هر معیار نمره دهیم، با اذعان به دشواری رای دادن دقیق در این موضوع، شاید بتوانیم دو یا سه نفر را قاطعانه حذف کنیم و دو سه نفر در میانه باقی بمانند. در نتیجه دو سه نفر با اختلاف کمی، نمره های خوبی خواهند گرفت که با توجه به ژلهای بودن وزن معیارها به قطعیت نخواهیم رسید که آیا واقعا الف از ب قوی تر است؟ مثلا اختلاف وقتی سه نفر نمره شان بین 170 تا 180 از 250 باشد. واقعا رویکرد کمی و عددی در اینجا یقین آور نیست.
راه حل: توجه به رویکردهای کلان و کیفی
راهی که من انتخاب کردم، توجه به یک فرامعیار کیفی است. مثلا آینده نگری کاندیداها را بررسی کنیم. ببینیم آینده نگری آنها چقدر به آینده نگری انقلاب اسلامی (آینده نگری امام و رهبری) شبیه و نزدیک است. توجه کنید ما رئیس جمهوری لازم داریم که افکار، برنامه ها و بودجه بندی هایش در چارچوب برنامه پنج ساله و اسناد بالادستی و در جهت دهه عدالت و پیشرفت باشد. سند چشم انداز بیست ساله را مدنظر قرار بدهد. فراتر از آنها، مسیر انقلاب اسلامی تا دولت اسلامی تا نظام اسلامی تا تمدن سازی بزرگ اسلامی را بفهمد و بر همین سیر حرکت کند. رئیس جمهوری میخواهیم که نسبت خودش را با زمینه سازی ظهور آقا امام زمان و تشکیل حکومت جهانی مستضعفان (و نه فقط یک مشت شیعه به تعبیر شهید مطهری) درک کند. از بین نامزدها تنها کسی که دیدگاه فرهنگی تمدنی به انقلاب اسلامی دارد و در این مسیر حرکت میکند، آقا سعید است: دکتر سعید جلیلی. کعبه آمال دیگر نامزدها در بهترین حالت، علی الظاهر از «ژاپن اسلامی» فراتر نمیرود. ژاپن اسلامی هم اصلا جایی در مسیر حرکت کلان انقلاب اسلامی ندارد. (اگر نامزد دیگری هم چنین ویژگی ای مثبتی دارد و انقلاب را خوب درک کرده، آن را در قول و عمل ظاهر کند.)
نگاه دوباره به نامزدها
یک بار دیگر فهم نامزدها را از عدالت و پیشرفت مدنظر قرار دهید. با این رویکرد به صحبتهای آنها توجه کنید که آیا آنها نسبت خود را با گفتمان های کلان و فرهنگی انقلاب درک کرده اند؟
(برای فهم آقای جلیلی هم از تلویزیون بیایید بیرون و جزوات ده سال پیش ایشان را بخوانید. ساختار برنامه های تلویزیونی نتوانسته کمک چندانی به فهم تمایز او با دیگران کند. او هم اخلاق مدار و با حجب و حیاست و برای جلوگیری از نقد دیگران، فقط از ایده های خود میگوید. در حالی تمایز با توضیح خود و خودپریم یا دیگری شکل میگیرد!) پروفسور درخشان، چهره درخشان اقتصاد ایران، خیلی خوب گفتند: او می تواند رهنمودهای رهبری (یعنی مباحث کلانی مثل حرکت به سمت تمدن سازی با رعایت مسائل کوچکتری چون اقتصاد مقاومتی و...) را اجرا کند. در صحیح بودن جهتگیری تمدنی فرهنگی آقا سعید نیز یادداشت دکتر همایون (معاون سابق وزیر فرهنگ، نویسنده کتاب تمدن و ملک مهدوی) را بخونید.
برتر بودن معیارهای کلان به معیارهای جزیی
بله. من میگویم وقتی جهت حرکت درست باشد، چه باک از کم بودن سرعت و قدرت؟ آقای جلیلی، جهت درستی دارد و دیر یا (به فضل خدا:) زود به هدف می رسیم. اما انتخاب دیگران یعنی اینکه جهت حرکتمان اشتباه است. سرعتمان نیز بیشتر به دوری از مسیر انقلاب کمک میکند. هرچند این انحرافهای کوچک و بزرگ از مسیر، با توجه دادنهای مکرر رهبری، مطالبات دانشجویی و انشاءالله نظارت درست حوزه های علمیه آسیب جدی برای انقلاب نخواهد شد.
مرور سریع ایده این یادداشت:
به فرامعیار و ملاکهای کلان هم توجه کنیم. از کجا آمدهام؟ آمدنم بهر چه بود؟ به کجا میرومم؟ ننمایی وطنم
تذکر:
ما زیاد زنده نمیمانیم. شاید قبل از به انتها رسیدن همین تیرماه از این دنیا پر بکشیم. آخرتمان را به دنیای دیگران نفروشیم.
توصیه:
مرا از پیشنهادها و نقدهای خود بی نصیب نگذارید. خالی از عیب نیستم. کمک کنید از جهل مرکب خارج شوم.
حرف پایانی:
خدا هست، نگران چه هستی؟
عذرخواهی:
به خاطر تکثر و سردرگمی قالببندی مطالب وبلاگ
پیشنهاد ویژه:
کلیپهای صوتی آقا سعید بدون روتوش! (1 و 2)
بعد التحریر:
گاهی از تاکیدات رهبری هم چیزهایی دستگیر میشود. مثل اینکه رئیس جمهور بعدی باید «احمدی نژاد پاک» باشد. یعنی همه ویژگیهای مثبت رئیسجمهورهای قبلی را داشته باشد و نقاط منفی را نداشته باشد. یا اینکه تجربه اجرایی باتوجه به سنگینی کار رئیس جمهوری در سطح ملی. و یا معیارهایی که رهبری نمیتواند مستقیما تاکید کند: فضای تفکر و حل مساله او در علوم انسانی (اجتماعی) باشد. به هر حال، علوم انسانی، علوم سیاستگذاری کلان جامعه است که رئیس جمهور با آن درگیر است.
بعدالتحریرتر:
یکی از دوستان، نگاه کردم ببینم کدامیک از این دو نفر را دشمن بیشتر تخریب میکند. دیدم جلیلی مظلومانه سیبل تهمتها و تهاجمات است. شک نکردم که او اصلح است.