آقای شیاسی از یادگاران هشت سال دفاع مقدس است. در حلبچه جانباز شیمیایی شد. پارسال در #اردوی_جهادی سربندر (ماهشهر) با هم آشنا شدیم. هم باخداست و هم باصفا. آنجا اوسا صدایش میزدیم. معمار پروژه ساخت خانه روستایی بود. بعضی فوتهای کوزهگری بنایی را به ما آموخت. امسال در سرپلذهاب هم به جمع بسیجیان جهادگر دانشگاه امام صادق علیهالسلام پیوسته است. این بار هنر جدیدی رو کرده است: آشپزی. اوسا به ما یاد داد جهاد سن و سال نمیشناسد. گرامی باد یاد و خاطره همه پیشکسوتان جهاد و شهادت.
شادی روح همدانشگاهیهای جهادگرمان مرحوم #جواد_طایی ۸۷ و #حسین_نکوفر ۸۳ و نیز #حمید_عابدیزادگان که در اردوی جهادی ۱۳۹۱ به رحمت خدا رفت، صلوات.
8 فروردین 1400
دیروز (10 فروردین) توفیق شد #اوستا دم غروب خاطراتی از سالهای ۵۸ تا ۶۷ تعریف کرد؛ لشکر ۸ نجف اشرف، #صادق_آهنگران و... تا بمباران #حلبچه. اولش غمانگیز بود. اما بعد گفت بذارید چند تا خاطره شاد تعریف کنم. خدا خیرش بدهد. ما که کلی از شنیدنش شاد شدیم، خدا میدونه اون موقع رزمندهها چقدر خندیدند. حاج #احمد_کاظمی بابت همین طنزپردازیها و شاد کردن دلهای رزمندگان شخصاً از اوستا تشکر کرده بود.
انشاءالله این خاطرات زودتر ضبط و ثبت شود.
www.PavaraQi.ir | @PavaraQi
تازه بمانید:
:point_right: ble.ir/join/NzBiYmQwYT
روزهای آخر فهمیدیم اوستا دستی هم در درختکاری و باغبانی دارد. نکات فنی جالب توجهی داشت.