این مطلب رو هم خوب به یاد دارم. از این روزها بود که تیرگی روابط با دانشکده در حال اوج گرفتن بود. (البته ما به طرق مختلف سعی در بهبود روابط داشتیم: مثل هفته دعوت(که در بهبود چهره دکتر سعید مهدوی موثر بود)، یا طرح موضوع پایان نامه من در وب و ...) تقریبا یک ماه بعد این بود که دو نامه با امضای (تقریبا) همه دانشجویان کدهای 86 تا 83 به دانشکده تسلیم شد و دو تجمع پرشور، حلیم انقلابی، تعطیلی کلاسها، پنج شنبه سیاه در سالن شهید مطهری و ...اتفاق افتاد. این سوال برای امثال من، یکی از جدی ترین سوالها بود و هست.
سوال از دانشگاه
"در برنامه مصوب دوره دکتری فرهنگ و ارتباطات، یکی از هدفهای دانشگاه از راه اندازی این دوره، تربیت مدرسان جامع نگر جهت تکمیل هیات علمی دانشگاهها در رشته های مربوط به فرهنگ و ارتباطات و تبلیغ عنوان شده بود که آشکارا، این دوره را نه فرجام کار که مقدمه ..."
این متن مهم نیست کجا نوشته شده بود. مهم اینه که همه قبولش دارن و مهر شورای گسترش آموزش عالی وزارت علوم و تحقیقات و فناوری پاش خورده. سوال ما از دانشگاه امام صادق (ع) اینه که چرا به این هدفش بی توجهی کرد و از این مدرسان جامع نگر تربیت شده جهت تکمیل هیات علمی دانشگاه استفاده نکرد؟ چرا آنها وارد کار اجرایی شدند؟ (چه درون دانشگاه و چه بیرون.) چرا...؟ راستی اکنون چه باید کرد؟!
منتخبی از کامنتها:
نویسنده: آشنا
شنبه 13 مهر1387 ساعت: 23:10
کار اجرایی و حرفه ای بخشی از ملزومات جامع نگری است . به نظر من برای استاد رشته فرهنگ و ارتباطات مطالعات نظری و روش شناسانه شرط لازم و تجربه حرفه ای شرط کافی است. این امر برای دانش جویان توانمند هم ضروری است . اما مشکل از انجا شروع می شود که کار اجرایی بر شخصیت علمی و مطالعاتی استاد یا دانشجو غلبه کند آن گاه همه چیز خراب می شود.
نویسنده: مهدی یوسفی
چهارشنبه 17 مهر1387 ساعت: 15:11
ن مشکل را عمیق تر ارزیابی می کنم. به نظر من تخست باید دوره کوتاهی وارد کار اجرایی شد (در حد محدود و دانشجویی) بعد سفت وایساد و درس خوند. من خودم اینجوری بود. سال های اول و دوم چند تا کار اجرایی کوچک داخل دانشگاه داشتم بعد که تا حد زیادی خلاءها را شناسایی کردم به شدت وارد فضای نظری شدم.
به نظر من فردی در حوزه اجرا می تواند قوی و موثر باشد که به لحاظ نظری بسیار قوی و کارکرده باشد. این معرفت است که اصالت دارد.
ورود در کارهای اجرایی بعضاً ناشی از قرائت های غلط از وظیفه محوری است. من معتقدم وظیفه ما در مرحله اول فقط پرکردن خودمان است
نویسنده: اثیری
دوشنبه 22 مهر1387 ساعت: 22:42
سلام....
سرتون خیلی شلوغه ؟
نیستید؟
.......................................
پاسخ مدیر وبلاگ:کمی تا قسمتی نمی ذارن باشیم!
نویسنده: یک نفر
یکشنبه 12 آبان1387 ساعت: 11:21
اگر به روز نمخواهی بکنی که هیچی اما اگر روزی یه سری زدی به این وبلا گت تاریخ به روز کردن بعدیت را ذکر کن
بابا مردم که بیکار نیستند؟
.......................................
پاسخ مدیر وبلاگ: تاریخ به روز کردن بعدی: خدا
می داند! وقتی اینترنت اینقدر هزینه داره! وقتی اینترنت اینقدر دور از دسترسه!
وقتی روزی سه بار اینترنت آدم رو قطع می کنن! وقتی خوابگاهها اینترنت ندارند! وقتی
وقتی برای انجام تکالیف مرتبط با اینترنت نداریم. وقتی ...