معصومه رامهرمزی دختر یتیم آبادانی بود که با شروع جنگ 14 ساله بود ولی دختر نبود، یک شیر زن بود و اصلا زن هم نبود، یک مرد واقعی بود.
آری! او یک (دختر) بچه بود و جنگ زود (شیر زن) بزرگش کرد و از او (یک مرد واقعی) آدم دیگری ساخت.
تاریخ دفاع مقدس ما در همین صفحات خاطرات رزمندگان و مهمتر از آن در اذهان به جاماندگان نهفته است و این پازل جز با توجه همه جانبه به همه جوانب این حادثه عظیم بشری تکمیل نخواهد شد.
کتاب دا، متاسفانه یا خوشبختانه به نماد حضور زنان در دفاع مقدس تبدیل شده است. به زعم من، حداقل یک نکته مهم در مورد این کتاب این است که این کتاب، بازروایی نیست و نویسنده خاطرات خودش را نوشته است. خوب هم نوشته و همذات با پنداری با نویسنده کار آسانی نیست. دل بدهید.
کتابشناسی:
یکشنبه آخر، خاطرات معصومه رامهرمزی، تهران، انتشارات سوره مهر، چاپ پنجم، 1388،