گزارشی از (روند و حاشیه ها) داغترین مناظره چند سال اخیر دانشگاه امام صادق علیه السلام: دکتر فیاض و ص
حتی پرشور از وقتی که سعید قاسمی آمد یا وقتی که ضرغامی آمد، در حد احمدی نژاد جمعیت اومده بود
ساعت 21 تا 24، سالن همایشهای دانشگاه امام صادق علیه السلام؛ تقریبا همه دانشجویان آمده بودند. این در حالی است که ما بی صبرانه منتظر مشاهده حضورحسن عباسی در تلویزیون -برنامه آقای یامین پور- بودیم. برگزار کننده کرسی آزاد اندیشی بسیج بود که احتمالا دوباره از همین شخصیتها برای بحث مدرنیسم و تجدد و نسبت آن با انقلاب اسلامی دعوت خواهد کند. (مجری چنین خبری داد)
رئیس تر
دکتر فیاض زودتر از همه آمد. گفت: هر کی رئیس تره دیرتر می آد. اول من اومدم بعد آقای (سید مجید امامی، دانشجوی دکتری و مجری) و بعد هم دکتر زیباکلام.
تمجید دکتر فیاض از دکتر زیباکلام
محمدابراهیم فیاض تا رسیدن آقای زیباکلام (سی دقیقه تاخیر) در تعریف از دکتر زیباکلام سنگ تمام گذاشتند: مرید آیت الله مهدوی کنی (ریاست دانشگاه امام صادق)، فامیل احمد توکلی (خنده حضار)، برادر سعید، عضو حزب نیستند، رک می گویند، ساده زیستی و ساده پوشی، اهل فکر و مطالعه و پرکار، انصاف در بحث، اهل تحریم کردن نیست مثلا نمی گوید برای صداوسیما سخنرانی نمی کنم، ضد روشنفکری است، از مصاحبت با ایشان لذت می برم و استفاده می کنم. شما هم استفاده کنید. دکتر فیاض خاطره ای هم از یک مجلس عروسی نقل کردند با حضور دکتر زیباکلام....
دو چهارچوب تحلیل از مبانی تئوری جمهوری اسلامی
مناظره برای بررسی مبانی تئوری جمهوری اسلامی برگزار شده بود. دکتر فیاض در چارچوب فقهی هدف حفظ نظام اجتماعی (اعم از سیاسی اقتصادی...) تحلیل کردند. نه اینکه از 42 امام به تئوری ولایت فقیه دست یابند. به خاطر حفظ نظام بسیاری از احکام اولیه هم کنار گذاشته می شود.
دکتر زیباکلام در تحلیل خود بدون اشاره به بحث ولایت فقیه گفتند: رژیم استبدادی، عدم آزادی سیاسی در انتخابات، عدم استقلال قوای قضائیه و مجریه، نارضایتی عمیق درلایه های مختلف... بود. اسلام توانست مردم را مجاب کند که نیازی نیست گمشده خود را در مارکسیسم و لیبرالیسم بجویید. ایشان از 4 جریان حلقه مسجد هدایت و دانشگاه تهران (مطهری و ...)، امام، مجاهدین خلق و شریعتی نام بردند.
زیباکلام همچنین در پاسخ به پرسش مکتوب استدلال کردند که امام با پیش نویسی از قانون اساسی موافقت کردند که در آن نامی از ولایت فقیه نبود. هم چنین در مشروطه علما گفتند که ظلم نظام مشروطه از استبداد کمتر است. چون مشروطه فقط حق امام معصوم را غصب می کند و نه حق مردم را.
زیباکلام: من در کردستان تار مویی با اعدام فاصله داشتم
زیباکلام هم چنین اشاره ای به این نکته کردند که گروههای مارکسیست و رادیکال در ابتدای انقلاب بیانیه دادند که اگر اعدام ها (سران رژیم شاهنشاهی) متوقف شود، ما آنها را در کوچه خیابان اعدام می کنیم. این در حالی بود که دکتر فیاض بیان داشته بودند که فقها با بیشتر اعدام ها مخالف بودند. در راستای حفظ نظام، حتی در شرایط انقلابی، نگاه فقاهتی به این راحتی اجازه نمی دهد آدم بکشید. کاری که دوم خردادی ها اول انقلاب کردند و الان رفتند خارج دم از حقوق همجنس بازان می زنند. اصلا انقلاب ما در علوم اجتماعی انقلاب نامیده نمی شود زیرا به اندازه کافی خشونت نداشت. همین نگاه فقهی حفظ نظام جلوی خشونتها را گرفت.
زیباکلام گفت: در کردستان من تار مویی با اعدام فاصله داشتم. به خاطر همکاری با دموکراتها.
هاشمی رفسنجانی سواد فقهی ندارد
استدلال آقای زیباکلام به سخنی از هاشمی رفسنجانی باعث شد تا دکتر فیاض به تشریح فقهی ولایت فقیه بپردازد. اینکه جایگاه ولایت فقیه در بیع (باب اقتصادی کتب فقهی) است. از گذشته هم بوده. امام آن را نیاورده. دکتر فیاض در ادامه هاشمی رفسنجانی را با خاک یکسان کردند. همین طور گریزی به عدم سواد فقهی ناطق نوری زدند. مشکل آقای هاشمی این است که نگاه فقاهتی ندارد. اثر فقهی ندارد. هاشمی رفسنجانی هیچ مرجعیتی در این بحثها ندارد. آقای هاشمی اصلا مرجعیت طلبگی آخوندی ندارند که حرفشان...
به خاتمی گفتم: برو ادبیات توسعه را حداقل به فارسی بخوان
دکتر فیاض خاطره ای مربوط به چندماه قبل از دوم خرداد نقل کردند که در محفلی در دانشگاه شهید بهشتی به سید محمد خاتمی گفتند: حداقل ادبیات توسعه را به زبان فارسی بخوان و بعدا درباره اش حرف بزن؛ اگر انگلیسی بلد نیستی. خاتمی هم دیگر نیامد بحث کند.
به احمد پسر آقای منتظری گفتم که حرفهای بابات (درباره ولایت فقیه) سطحی است
فیاض همچنین از سالهای اول انقلاب گفت: به احمد پسر آقای منتظری گفتم که حرفهای بابات (درباره ولایت فقیه) سطحی است. آقای زیباکلام هم به طنز گفتند: پس کی فهمیده؟
سوال علمی نبود. از تخصص ایشان بپرسید
فیاض همچنین گفتند که چرا ازآقای دکتر زیباکلام نقش ولایت فقیه را می پرسید. مگر ایشان فقه خوانده اند؟ ایشان دکترای علوم سیاسی هستند. آقای زیباکلام هم گفتند که من حتی جامع المقدمات (سطح اول کتب حوزه: قواعد عربی و ...) نخوانده ام.
مرگ بر منافق در جلسه مناظره؟!
فکر می کنید که جلسه مناظره دانشگاه ما با تکبیر و شعار مرگ بر منافق همراه شد یا نه؟ جلسه از خنده حضار لبریز بود و کافی بود « آقای فیاض بگوید: دکتر زیباکلام مهمان ماست. آقای زیبا کلام هم بگوید: ما کوچیک شما هستیم آقای دکتر! » تا بچه ها بخندند. دلها آماده بود. «آقای زیباکلام گفتند من که چیزی نگفتم» و بچه ها دوباره خندیدند! وقتی هم یک شوخی در مورد پالتوی آقای فیاض شد و جوابهایی هم به شوخی رد و بدل شد، همین که آقای فیاض پالتو را در آوردند با تشویق (کف زدن) حضار هم مواجه شدند. هر دو طرف علمی بحث می کردند. سوالهای دانشجویی خوبی پرسیده شد. آرامش و نظم خوبی داشت. کرسی آزاد اندیشی خوبی بود. در عمر 5 ساله ام اولین بار بود که در یک تریبون رسمی اینقدر آزادانه از اعدام اول انقلاب سخن گفته می شد، از ولایت فقیه... اولین بار بود که در یک تریبون رسمی (قبلا این حرفها تو کلاس و محافل غیر رسمی بود) مصادره های اول انقلاب، علمی (فقهی) مورد انتقاد قرارمی گرفت. جالب بود که دانشجویان سندهایی می آوردند و رگه های اندیشه های امام را در مورد حکومت اسلامی در دوران نوجوانی شان بیان می کردند. (در قالب سوالهای مکتوب) البته دو سوال شفاهی انتقادی هم از آقای فیاض و هم از آقای زیباکلام داشتیم.
نمونه خوبی از کرسی آزاد اندیشی بود. خلاصه اش این بود که آقای فیاض مبانی نظری انقلاب را در بعد فقهی (حفظ نظام) مطرح کردند و آقای زیباکلام از منظر علوم انسانی (سیاسی) تحلیل کردند. این جور موارده که حق خودش رو خوب نشون می ده.
شما باهوش ترید، رابطه عاطفی قوی دارید ولی...
قبل آمدن دکتر زیباکلام، آقای فیاض با بیان اینکه برنامه های دانشگاه تهران روز است ولی دانشگاه امام صادق علیه السلام شبها برنامه ها دارد، گفتند: قدر دانشگاهتون را بدونید. همه چیز دارید. مهمترین چیز خودتان هستید. بچه های باهوشی که در بقیه دانشگاه ها کمتر است. شما از نظر متوسط هوشی از دانشگاه تهران بالاترید. مهربانی و رابطه عاطفی شما جای دیگر نیست. این رابطه عاطفی شما باعث وقت تلف کردن می شود. وقتتان را هدر ندهید.
نظر مترقی من درباره سوال دکتر زیباکلام
دکتر زیباکلام سوال داشتند که چرا با پیش نویسی که اسم ولایت فقیه نبود، امام مخالفت نکردند. مطمئنا جوابهای زیادی می شه به این سوال داد. جواب من اینه که الان هم تو قانون اساسی ولایت فقیه درست تبیین نشده و خیلی محدود شده. به قول آقای فیاض، ولایت فقیه حکم اولیه اسلام را هم نقض می کند به خاطر مصلحت بالاتر حفظ نظام اجتماعی. تصور من این است که قانون اساسی که در مقابل احکام اولیه اسلام چیزی نیست. قانون اساسی هم چیزی برای حفظ نظام است. همین. وحی منزل که نیست. اگر قانون اساسی یا آئین نامه مربوط به نماز یا امر به معروف در حق یک موضوع دینی کم لطفی کند، چیزی از ارزش آن موضوع کم نمی شود. امام ممکن است آنجا به خاطر همین مصلحت حفظ نظام کوتاه آمده باشند. به نظرما تو قانون اساسی فعلی هم در زمینه ولایت فقیه کوتاه آمدند.
بعد التحریر:
این مطلب در برنا:+
این مطلب در جهان نیوز: +
این مطلب در rahva +
این مطلب در سایت خبری تحلیلی استقامت+
البته هیچ کدومشون هماهنگی نکردند! مثل همیشه!