نه دی 1388، من و یکی از رفقا گفتیم بعد ناهار بخوابیم بعد خودمون می ریم راهپیمایی. بنابراین اتوبوسهای دانشگاه رفت و ما هم رفتیم خوابگاه. جاتون خالی، خواب با کیفیتی هم بود! من و وحید صابری از دانشگاه که واقعا خیلی خالی شده بود، رفتیم بیرون. پل مدیریت، اتوبوس 200 تومانی تجریش - انقلاب رسید و سوار شدیم. (اون موقع هنوز خط بی آر تی فعلی راه نیفتاده بود.) از اولین جمله هایی که وحید تو اتوبوس گفت این بود که ببین چقدر ظاهر آدم ها مذهبیه! راست می گفت: پیر و جوان ریش دار زیاد بودند. لباسها هم معمولی بود. تو زنها هم چادری ها زیاد بودند. ما هنوز شمال شهر بودیم. منطقه 2. تو بزرگراه هم موتور و ماشین با پرچم و نمادهای انقلابی دیده می شدند.
قبل میدان توحید پیاده شدیم. دسته های کوچیک و بزرگ با شعارهای انقلابی و مذهبی. پرچم های بزرگ یا حسین. از ته دل خوشحال شدیم. خدایا شکرت.
ابتکارات مردمی هم جالب بود. یکی سطل زباله ای بالای سر گرفته بود و با نمادهایی پیوستن سران فتنه به زباله دان تاریخ را نشان می داد. پوستر ها و لوحه های قشنگی که یک ایده ضد فتنه به صورت هنری کار شده بود. ای کاش اون روز موبایلم شارژ کافی دانست و از همه این ها عکس می گرفتم.
پسانوشتار:
توضیح در مورد تیتر که بعضی ها فکر کرده اند سوتی داده ایم: «ماهپیمایی» از جمله اصطلاحاتی است که حسین قدیانی نویسنده برتر سال وارد ادبیات کرده است.
قبل میدان توحید پیاده شدیم. دسته های کوچیک و بزرگ با شعارهای انقلابی و مذهبی. پرچم های بزرگ یا حسین. از ته دل خوشحال شدیم. خدایا شکرت.
ابتکارات مردمی هم جالب بود. یکی سطل زباله ای بالای سر گرفته بود و با نمادهایی پیوستن سران فتنه به زباله دان تاریخ را نشان می داد. پوستر ها و لوحه های قشنگی که یک ایده ضد فتنه به صورت هنری کار شده بود. ای کاش اون روز موبایلم شارژ کافی دانست و از همه این ها عکس می گرفتم.
پسانوشتار:
توضیح در مورد تیتر که بعضی ها فکر کرده اند سوتی داده ایم: «ماهپیمایی» از جمله اصطلاحاتی است که حسین قدیانی نویسنده برتر سال وارد ادبیات کرده است.
۹۹/۰۹/۲۴