تیتر دوم: آزمون سراسری دکتری علوم ارتباطات همان آش و همان کاسه
امسال، اولین سال آزمون سراسری دکتری است. استقبال از مطلب حاشیه ها و نکته هایی از اولین تجربه ام در آزمون دکتری ارتباطات انگیزه نوشتن نکاتی درباره اولین مصاحبه دکتری ارتباطات به شیوه جدید است که نوزدهم خرداد در دهکده المپیک (دانشگاه علامه طباطبایی) برگزار شد:
توضیح: به نظر می رسد در شیوه جدید هر سال بین 5 تا 10 نفر فرصت تحصیل در مقطع دکتری ارتباطات یکی از 4 دانشگاه (تهران، علامه طباطبایی، امام صادق علیه السلام و باقرالعلوم قم) را پیدا کنند. امسال نوبت دانشگاههای علامه و باقرالعلوم بود که دکتری برگزار کنند. دانشگاه باقرالعلوم ظاهرا بنا دارد صرفا از طلبه ها دانشجوی دکتری بسازد ولی از دانشجوها نه. به این ترتیب برای مرحله دوم آزمون نیمه متمرکز دکتری، یعنی مرحله مصاحبه، دانشگاه علامه طباطبایی برای 5 نفر ظرفیت خود، شاهد رقابت 25 داوطلب بود.
سهم دانشگاه امام صادق در آزمون شفاهی دکتری ارتباطات علامه: تنها دو نفر
امسال تنها سه امام صادقی برای مصاحبه به دانشگاه علامه طباطبایی دعوت شدند. من، محمد رضا برزویی (دانش آموخته کد 82) و یکی دیگر که فکر کنم صلاح نیست اسمش را ببرم. نفر سوم در مصاحبه شرکت نکرد. تعداد کم دانشجویان دانشگاه امام صادق در مقطع لیسانس، تمایل برخی از آنها به شرکت در آزمون رشته های دیگر (علوم تربیتی، علوم اجتماعی)، ضعف در سوالات تستی و ... احتمالا از موارد تاثیرگذار بوده است تا سهم کمی دانشجویان امام صادق کم باشد. در همین جا قبولی هم اتاقی عزیزم، محمد جواد نوروزی اقبالی در رشته علوم تربیتی را تبریک می گم.
با همین ظاهر بری، ردّی!
من معمولا کت نمی پوشم. یکی از اساتیدمان گفت: کت بپوش! با همین ظاهر (ریش، بدون کت و ...) رد خواهی شد. استاد دیگری هم تاکید کرد که حداقل ریشم را کمی کوتاه کنم.
درباره ریش: شما مرا می شناسید. ما هیچ گاه از آرمانهایمان کوتاه نخواهیم آمد انشاء الله. ریش هم جزء آرمانهای ما نیست! اما آدمی به لاغری من اگر ریشش را کوتاه کند، بدجوری لاغر و زشت به نظر می رسد! به خاطر دقت در همین مسائل است که به من می گویند: «خوش تیپ ترین پسر دنیا!» نکته دیگر اینکه: اگر دین ندارید، در دنیاتان آزاده باشید!
در مورد کت: این مساله ریشه در ظاهرگرایی شدید ما ایرانی ها دارد که پدرمان را درآورده است! فرهنگ گاهی مقابل طبیعت می ایستد. اما گاهی این ایستادگی حماقت است. آدم عاقل تو هوای طبیعی گرم خرداد تهران، کت نمی پوشد. این ظاهرگرایی جز حماقت معنی دیگری ندارد. از یک طرف تو اوج گرما کت بپوشیم، از اون طرف هم درجه سردی کولر را بیشتر کنیم و مصرف انرژی را ببریم بالا! شعور برخی اساتید دانشگاهی ما و مسئولین ما در همین قدر است! (گاهی بدجوری دلم می سوزد! طرف تو اتاق خودش نشسته، در هم بسته است ولی کتش را در نمی آورد.)
به هر حال، حفظ ظاهر، به ویژه شیک پوشی برای حضور در مصاحبه دانشگاه های تهران و علامه ظاهرا مهم است. برخی آن را نشانه احترام به استاد تلقی می کنند. گرچه از نظر من، حماقت است یا دو رویی یا .... احترام به استاد هم این است که کارهای علمی ایشان را ادامه بدهید و تکمیل کنید.
هم اکنون به فکر رزومه خود باشید! فردا دیر است...
با توجه به حذف سهم نمره کتبی در قبولی دکتری، رابطه های شما با اساتید که در رزومه هاتان جلوه گر است، سهم بسزایی در قبولی شما خواهد داشت. رابطه خوب و مقاله های بیشتر مطلوب است.
شما مرا می شناسید! ...
این تصور هم که رقبای شما رزومه قدرتمندی دارند از اساس باطل است.
برای همه فعالیتهای علمی تان، بروید مدرک جور کنید. امضا بگیرید. اگر مدرکش را تحویل ندهید، امتیازی به شما تعلق نمی گیرد. (من تصور می کردم تنها برای مقاله ها باید مدرک نشان داد!)
بشناسید با کی، کجا، چه جور آدمایی طرفید!
قبل از مصاحبه به سایت دانشگاه و دانشکده و گروه مربوطه مراجعه کنید تا هیئت علمی و رزومه آنها را بشناسید. (اگر نمی شناسید.)
اگر مدارک خاصی یا نکته خاصی هم باشد در سایت می نویسند. به ویژه در مورد زمان مصاحبه.
حتما آدرس محل مصاحبه را چک کنید و از چند نفر بپرسید چه جوری می رسید اونجا. خوشبختانه با اطلاعات درستی که دوستان دادند، راس ساعت هفت و نیم (همان ساعتی که در سایت نوشته بودند.) رسیدم.
سلامت باشید!
شب قبل مصاحبه، به موقع بخوابید! خواب سر شب در موفقیتهای شما موثر است. صبح به موقع بیدار شوید. همه چیز را دوباره چک کنید.
چای از مخدرات است. (انتظار ویتامین و پروتئین از آن نداشته باشید.) آرامش بخش است. متاسفانه امسال خوابگاه ما مشکل آب جوش دارد. نشد چای بخورم و سرم داشت می ترکید!
یک دوست، یک آشنا، یک هم صحبت
آقای برزویی در میان تعدادی از داوطلبان قبل از من رسیده بودند. آقای برزویی سومین سرگروه درس اندیشه اسلامی (طرح مطالعاتی مقرریهای شهید مطهری) من بود. ما هم اعضای گروه خوبی بودیم و دو ترم رابطه سرگروه و گروه ادامه داشت. در آزمون کتبی، نمره تراز آقای برزویی حدود نه هزار بود. نمره خوبی بود ولی دیگر به کار نمی آمد!
کمی سر و گوشتان بجنبد! از اکثریت کورکورانه پیروی نکنید!
از جمع جدا شدیم. گوشه ای نشستیم. در مورد مسائل مختلف صحبت کردیم. آقای برزویی از دانشکده پرسید. (ایشان ترم قبل دفاع کردند.) به امید پیدا کردن بوفه رفتیم دوری در اطراف بزنیم که فهمیدیم یه جایی هست که باید مدارک را تحویل بدیم و منتظر شیم نوبتمون بشه. به این ترتیب من دومین نفری بودم که مدارکم را تحویل دادم و دومین مصاحبه شونده من بودم!
مکالمه دانشگاه تهرانی ها
به مکالمه دو داوطلب حاضر در محل هم توجه کنید:
-: دانشگاه ما که از اینا نمی گیره. اینا هم که از ما نمی گیرن. (ترجمه روان: در مصاحبه شفاهی دکتری ارتباطات دانشگاه تهران، دانشجویان علامه قبول نمی شوند. متقابلا دانشگاه علامه هم دانشگاه تهرانی ها را قبول نمی کند!) حالا امام صادقی ها ممکنه قبول شن ولی ما نه.
-: به هر حال، مصاحبه تجربه خوبیه!
چه کسانی و در چه دانشگاهی قبول می شوند؟
در تکمیل مکالمه آنها: دانشگاه امام صادق علیه السلام تقریبا از هیچ کدام از آنها نمی گیرد! زیرا آنها دانش کافی برای قبولی در آزمون کتبی معارف اسلامی دانشگاه امام صادق علیه السلام را ندارند. هیچ امام صادقی هم در رشته ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی قبول نشده است. دانشگاه تهران هم در سه دوره گذشته دکتری خود، تنها از میان فارغ التحصیلان ارشد خود دانشجوی دکتری پذیرفته است. البته در سال گذشته حسین سرفراز و مهدی یوسفی از دانشگاه امام صادق با حضور موفق در آزمون کتبی که نفرات اول و دوم شدند توانستند وارد دوره دکتری شوند. (آزمون کتبی 50 درصد موثر بود و از 50 درصد شفاهی هم آنها نمره مطلوبی گرفتند.)
از کاربندی تا کارمندی
از اخلاق خوب کارکنان آنجا (از انتظامات دم در تا اون خانمهایی که مدارک را تحویل می گرفتند یا آبدارچی ها و ...) تشکر می کنم. شناسنامه نداشتم، کارت ملی قبول کرد. مدرک لیسانس نداشتم، گیر نداد. (ما ارشد پیوسته هستیم و هیچ گاه مدرک لیسانس به ما نمی دهند.) ریز نمرات نیاورده بودم گفت تا هفته یک آینده بیار.
خوب است کارمند نقش خود را بفهمد. بداند که کارمندی به معنی کاربندی نیست. کارمند نباید کار را بند بیاورد. بلکه باید کمک کند تا کار پیش برود.
مصاحبه کنندگان دکتری ارتباطات علامه
برخی شان حدود نیم ساعت دیر آمدند! من دومین نفر بودم. 4 نفر اون طرف میز بودند. سه تاشون را می شناختم. (آقایان استاد کیا (مدیر گروه)، رحمان سعیدی (معاون آموزشی) و نقیب السادات.) نفری یکی دو سوال علمی پرسیدند. اونی که نمی شناختم خیلی خوش برخورد بود. (دقیقا معنی این جمله این است که سه تای دیگر گویا با خودشان هم قهر هستند!)
سوال از موضوع پایان نامه
وقتی عنوان پایان نامه ارشدم را گفتم، همه آنها به فکر فرو رفتند. به نظرم کمی فرصت تجزیه و تحلیل لازم داشتند تا بتوانند بفهمند که «آموزش فرهنگ پایداری به نوجوانان: تحلیل محتوای کتب درسی علوم انسانی دبیرستان» یعنی چه تا بر اساس آن سوال بپرسند.
سوالها بیشتر مرتبط با پایان نامه بود. پایان نامه ارشد و تزی که تز دکتری من خواهد بود.
سوالهای آسان علمی
سوالهای علمی خیلی ساده و آسان بود. قبلا هم نوشتم که با سوال آسان می شود تفاوت آنی که درس خوانده و آنی که نخوانده را فهمید اما نمی توان تفاوت آنی که کم و سطحی خوانده با آنی که زیاد و عمقی خوانده را فهمید.
سوالهای علمی درباره نظریه هنجاری رسانه ها و روش تحلیل محتوا بود. یک سوال هم بود که من نفهمیدم از کجا به ذهن طراح آن خطور کرد: تکنولوژی خوبه یا بد؟!
کل فرآیند مصاحبه شاید یک ربع هم طول نکشید! این می تواند معنی دار باشد یا نباشد. (معنی1: ردّی! معنی2: دکتری که می گفتن به همین آسونیه!)
سوال سیاسی هم نپرسیدند. البته هر سوالی بار ارزشی سیاسی دارد. بنابراین جوابهای سیاسی گرفتند!
درباره روش جدید آزمون دکتری در راستای برقراری عدالت آموزشی
با تشکر از زحمات وزارت علوم که سعی در قانونمند کردن پذیرش دانشجو در دکتری دارد:
در سیستم جدید، نظر نهایی و مهم را دانشگاه برگزار کننده دکتری می دهد. یعنی ممکن است نفر اول مرحله کتبی، در مصاحبه رد شود.
سوالهای آسان یعنی برخورد گزینش سلیقه ای
اگر هدف نیمه متمرکز کردن آزمون دکتری این بود که نقش دانشگاهها کمرنگ شود تا عدالت آموزشی محقق شود، به نظر می رسد باید سهم 50 درصدی آزمون کتبی احیا شود. واگذاری صد در صد پذیرش به مرحله مصاحبه عادلانه نیست. دیدیم که با این سوالهای آسان، ارزیابی علمی محقق نمی شود. بی شک نظر اساتید دانشگاه برگزارکننده دکتری مهم است و باید لحاظ شود اما این که 4 نفر تصمیم بگیرند که چه کسانی دکتری بخوانند، عادلانه نیست. بهتر است 50 درصد سهم آزمون کتبی باشد، 50 درصد هم نظر مصاحبه کنندگان. باید راه را بر گزینش سلیقه ای بست.
دعوت پنج برابر ظرفیت برای دکتری رشته ارتباطات اشتباه محض است
در مورد رشته هایی مثل ارتباطات که یکی دو جا بیشتر نمی گیرند، دعوت از 5 برابر ظرفیت اشتباه است. چون دانشگاه برگزار کننده اولویت را با پذیرش دانشجویان خود می گذارد و غیر آنها را پذیرش نمی کند!
وقتی 25 نفر دعوت می شوند، احتمالا در میان آنها 5 دانش آموخته علامه پیدا می شوند!
وقتی 25 نفر دعوت می شوند، افرادی با نمره کل حدود 7 هزار هم دعوت به مصاحبه می شوند! چرا من باید با کسی که نمره کلش سه هزار تا از من پایین تر است از صفر رقابت کنم؟ تفاوت نمره تراز هفت هزار و ده هزار مشهود است و باید موثر هم باشد. با این سوالات ساده شفاهی که نمی شه تفاوت سطح علمی را نفهمید! باید جلوی برخورد سلیقه ای دانشگاهها را گرفت.
پستهای مرتبط در وبلاگ پاورقی فرهنگ و ارتباطات:
امسال، اولین سال آزمون سراسری دکتری است. استقبال از مطلب حاشیه ها و نکته هایی از اولین تجربه ام در آزمون دکتری ارتباطات انگیزه نوشتن نکاتی درباره اولین مصاحبه دکتری ارتباطات به شیوه جدید است که نوزدهم خرداد در دهکده المپیک (دانشگاه علامه طباطبایی) برگزار شد:
توضیح: به نظر می رسد در شیوه جدید هر سال بین 5 تا 10 نفر فرصت تحصیل در مقطع دکتری ارتباطات یکی از 4 دانشگاه (تهران، علامه طباطبایی، امام صادق علیه السلام و باقرالعلوم قم) را پیدا کنند. امسال نوبت دانشگاههای علامه و باقرالعلوم بود که دکتری برگزار کنند. دانشگاه باقرالعلوم ظاهرا بنا دارد صرفا از طلبه ها دانشجوی دکتری بسازد ولی از دانشجوها نه. به این ترتیب برای مرحله دوم آزمون نیمه متمرکز دکتری، یعنی مرحله مصاحبه، دانشگاه علامه طباطبایی برای 5 نفر ظرفیت خود، شاهد رقابت 25 داوطلب بود.
سهم دانشگاه امام صادق در آزمون شفاهی دکتری ارتباطات علامه: تنها دو نفر
امسال تنها سه امام صادقی برای مصاحبه به دانشگاه علامه طباطبایی دعوت شدند. من، محمد رضا برزویی (دانش آموخته کد 82) و یکی دیگر که فکر کنم صلاح نیست اسمش را ببرم. نفر سوم در مصاحبه شرکت نکرد. تعداد کم دانشجویان دانشگاه امام صادق در مقطع لیسانس، تمایل برخی از آنها به شرکت در آزمون رشته های دیگر (علوم تربیتی، علوم اجتماعی)، ضعف در سوالات تستی و ... احتمالا از موارد تاثیرگذار بوده است تا سهم کمی دانشجویان امام صادق کم باشد. در همین جا قبولی هم اتاقی عزیزم، محمد جواد نوروزی اقبالی در رشته علوم تربیتی را تبریک می گم.
با همین ظاهر بری، ردّی!
من معمولا کت نمی پوشم. یکی از اساتیدمان گفت: کت بپوش! با همین ظاهر (ریش، بدون کت و ...) رد خواهی شد. استاد دیگری هم تاکید کرد که حداقل ریشم را کمی کوتاه کنم.
درباره ریش: شما مرا می شناسید. ما هیچ گاه از آرمانهایمان کوتاه نخواهیم آمد انشاء الله. ریش هم جزء آرمانهای ما نیست! اما آدمی به لاغری من اگر ریشش را کوتاه کند، بدجوری لاغر و زشت به نظر می رسد! به خاطر دقت در همین مسائل است که به من می گویند: «خوش تیپ ترین پسر دنیا!» نکته دیگر اینکه: اگر دین ندارید، در دنیاتان آزاده باشید!
در مورد کت: این مساله ریشه در ظاهرگرایی شدید ما ایرانی ها دارد که پدرمان را درآورده است! فرهنگ گاهی مقابل طبیعت می ایستد. اما گاهی این ایستادگی حماقت است. آدم عاقل تو هوای طبیعی گرم خرداد تهران، کت نمی پوشد. این ظاهرگرایی جز حماقت معنی دیگری ندارد. از یک طرف تو اوج گرما کت بپوشیم، از اون طرف هم درجه سردی کولر را بیشتر کنیم و مصرف انرژی را ببریم بالا! شعور برخی اساتید دانشگاهی ما و مسئولین ما در همین قدر است! (گاهی بدجوری دلم می سوزد! طرف تو اتاق خودش نشسته، در هم بسته است ولی کتش را در نمی آورد.)
به هر حال، حفظ ظاهر، به ویژه شیک پوشی برای حضور در مصاحبه دانشگاه های تهران و علامه ظاهرا مهم است. برخی آن را نشانه احترام به استاد تلقی می کنند. گرچه از نظر من، حماقت است یا دو رویی یا .... احترام به استاد هم این است که کارهای علمی ایشان را ادامه بدهید و تکمیل کنید.
هم اکنون به فکر رزومه خود باشید! فردا دیر است...
با توجه به حذف سهم نمره کتبی در قبولی دکتری، رابطه های شما با اساتید که در رزومه هاتان جلوه گر است، سهم بسزایی در قبولی شما خواهد داشت. رابطه خوب و مقاله های بیشتر مطلوب است.
شما مرا می شناسید! ...
این تصور هم که رقبای شما رزومه قدرتمندی دارند از اساس باطل است.
برای همه فعالیتهای علمی تان، بروید مدرک جور کنید. امضا بگیرید. اگر مدرکش را تحویل ندهید، امتیازی به شما تعلق نمی گیرد. (من تصور می کردم تنها برای مقاله ها باید مدرک نشان داد!)
بشناسید با کی، کجا، چه جور آدمایی طرفید!
قبل از مصاحبه به سایت دانشگاه و دانشکده و گروه مربوطه مراجعه کنید تا هیئت علمی و رزومه آنها را بشناسید. (اگر نمی شناسید.)
اگر مدارک خاصی یا نکته خاصی هم باشد در سایت می نویسند. به ویژه در مورد زمان مصاحبه.
حتما آدرس محل مصاحبه را چک کنید و از چند نفر بپرسید چه جوری می رسید اونجا. خوشبختانه با اطلاعات درستی که دوستان دادند، راس ساعت هفت و نیم (همان ساعتی که در سایت نوشته بودند.) رسیدم.
سلامت باشید!
شب قبل مصاحبه، به موقع بخوابید! خواب سر شب در موفقیتهای شما موثر است. صبح به موقع بیدار شوید. همه چیز را دوباره چک کنید.
چای از مخدرات است. (انتظار ویتامین و پروتئین از آن نداشته باشید.) آرامش بخش است. متاسفانه امسال خوابگاه ما مشکل آب جوش دارد. نشد چای بخورم و سرم داشت می ترکید!
یک دوست، یک آشنا، یک هم صحبت
آقای برزویی در میان تعدادی از داوطلبان قبل از من رسیده بودند. آقای برزویی سومین سرگروه درس اندیشه اسلامی (طرح مطالعاتی مقرریهای شهید مطهری) من بود. ما هم اعضای گروه خوبی بودیم و دو ترم رابطه سرگروه و گروه ادامه داشت. در آزمون کتبی، نمره تراز آقای برزویی حدود نه هزار بود. نمره خوبی بود ولی دیگر به کار نمی آمد!
کمی سر و گوشتان بجنبد! از اکثریت کورکورانه پیروی نکنید!
از جمع جدا شدیم. گوشه ای نشستیم. در مورد مسائل مختلف صحبت کردیم. آقای برزویی از دانشکده پرسید. (ایشان ترم قبل دفاع کردند.) به امید پیدا کردن بوفه رفتیم دوری در اطراف بزنیم که فهمیدیم یه جایی هست که باید مدارک را تحویل بدیم و منتظر شیم نوبتمون بشه. به این ترتیب من دومین نفری بودم که مدارکم را تحویل دادم و دومین مصاحبه شونده من بودم!
مکالمه دانشگاه تهرانی ها
به مکالمه دو داوطلب حاضر در محل هم توجه کنید:
-: دانشگاه ما که از اینا نمی گیره. اینا هم که از ما نمی گیرن. (ترجمه روان: در مصاحبه شفاهی دکتری ارتباطات دانشگاه تهران، دانشجویان علامه قبول نمی شوند. متقابلا دانشگاه علامه هم دانشگاه تهرانی ها را قبول نمی کند!) حالا امام صادقی ها ممکنه قبول شن ولی ما نه.
-: به هر حال، مصاحبه تجربه خوبیه!
چه کسانی و در چه دانشگاهی قبول می شوند؟
در تکمیل مکالمه آنها: دانشگاه امام صادق علیه السلام تقریبا از هیچ کدام از آنها نمی گیرد! زیرا آنها دانش کافی برای قبولی در آزمون کتبی معارف اسلامی دانشگاه امام صادق علیه السلام را ندارند. هیچ امام صادقی هم در رشته ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی قبول نشده است. دانشگاه تهران هم در سه دوره گذشته دکتری خود، تنها از میان فارغ التحصیلان ارشد خود دانشجوی دکتری پذیرفته است. البته در سال گذشته حسین سرفراز و مهدی یوسفی از دانشگاه امام صادق با حضور موفق در آزمون کتبی که نفرات اول و دوم شدند توانستند وارد دوره دکتری شوند. (آزمون کتبی 50 درصد موثر بود و از 50 درصد شفاهی هم آنها نمره مطلوبی گرفتند.)
از کاربندی تا کارمندی
از اخلاق خوب کارکنان آنجا (از انتظامات دم در تا اون خانمهایی که مدارک را تحویل می گرفتند یا آبدارچی ها و ...) تشکر می کنم. شناسنامه نداشتم، کارت ملی قبول کرد. مدرک لیسانس نداشتم، گیر نداد. (ما ارشد پیوسته هستیم و هیچ گاه مدرک لیسانس به ما نمی دهند.) ریز نمرات نیاورده بودم گفت تا هفته یک آینده بیار.
خوب است کارمند نقش خود را بفهمد. بداند که کارمندی به معنی کاربندی نیست. کارمند نباید کار را بند بیاورد. بلکه باید کمک کند تا کار پیش برود.
مصاحبه کنندگان دکتری ارتباطات علامه
برخی شان حدود نیم ساعت دیر آمدند! من دومین نفر بودم. 4 نفر اون طرف میز بودند. سه تاشون را می شناختم. (آقایان استاد کیا (مدیر گروه)، رحمان سعیدی (معاون آموزشی) و نقیب السادات.) نفری یکی دو سوال علمی پرسیدند. اونی که نمی شناختم خیلی خوش برخورد بود. (دقیقا معنی این جمله این است که سه تای دیگر گویا با خودشان هم قهر هستند!)
سوال از موضوع پایان نامه
وقتی عنوان پایان نامه ارشدم را گفتم، همه آنها به فکر فرو رفتند. به نظرم کمی فرصت تجزیه و تحلیل لازم داشتند تا بتوانند بفهمند که «آموزش فرهنگ پایداری به نوجوانان: تحلیل محتوای کتب درسی علوم انسانی دبیرستان» یعنی چه تا بر اساس آن سوال بپرسند.
سوالها بیشتر مرتبط با پایان نامه بود. پایان نامه ارشد و تزی که تز دکتری من خواهد بود.
سوالهای آسان علمی
سوالهای علمی خیلی ساده و آسان بود. قبلا هم نوشتم که با سوال آسان می شود تفاوت آنی که درس خوانده و آنی که نخوانده را فهمید اما نمی توان تفاوت آنی که کم و سطحی خوانده با آنی که زیاد و عمقی خوانده را فهمید.
سوالهای علمی درباره نظریه هنجاری رسانه ها و روش تحلیل محتوا بود. یک سوال هم بود که من نفهمیدم از کجا به ذهن طراح آن خطور کرد: تکنولوژی خوبه یا بد؟!
کل فرآیند مصاحبه شاید یک ربع هم طول نکشید! این می تواند معنی دار باشد یا نباشد. (معنی1: ردّی! معنی2: دکتری که می گفتن به همین آسونیه!)
سوال سیاسی هم نپرسیدند. البته هر سوالی بار ارزشی سیاسی دارد. بنابراین جوابهای سیاسی گرفتند!
درباره روش جدید آزمون دکتری در راستای برقراری عدالت آموزشی
با تشکر از زحمات وزارت علوم که سعی در قانونمند کردن پذیرش دانشجو در دکتری دارد:
در سیستم جدید، نظر نهایی و مهم را دانشگاه برگزار کننده دکتری می دهد. یعنی ممکن است نفر اول مرحله کتبی، در مصاحبه رد شود.
سوالهای آسان یعنی برخورد گزینش سلیقه ای
اگر هدف نیمه متمرکز کردن آزمون دکتری این بود که نقش دانشگاهها کمرنگ شود تا عدالت آموزشی محقق شود، به نظر می رسد باید سهم 50 درصدی آزمون کتبی احیا شود. واگذاری صد در صد پذیرش به مرحله مصاحبه عادلانه نیست. دیدیم که با این سوالهای آسان، ارزیابی علمی محقق نمی شود. بی شک نظر اساتید دانشگاه برگزارکننده دکتری مهم است و باید لحاظ شود اما این که 4 نفر تصمیم بگیرند که چه کسانی دکتری بخوانند، عادلانه نیست. بهتر است 50 درصد سهم آزمون کتبی باشد، 50 درصد هم نظر مصاحبه کنندگان. باید راه را بر گزینش سلیقه ای بست.
دعوت پنج برابر ظرفیت برای دکتری رشته ارتباطات اشتباه محض است
در مورد رشته هایی مثل ارتباطات که یکی دو جا بیشتر نمی گیرند، دعوت از 5 برابر ظرفیت اشتباه است. چون دانشگاه برگزار کننده اولویت را با پذیرش دانشجویان خود می گذارد و غیر آنها را پذیرش نمی کند!
وقتی 25 نفر دعوت می شوند، احتمالا در میان آنها 5 دانش آموخته علامه پیدا می شوند!
وقتی 25 نفر دعوت می شوند، افرادی با نمره کل حدود 7 هزار هم دعوت به مصاحبه می شوند! چرا من باید با کسی که نمره کلش سه هزار تا از من پایین تر است از صفر رقابت کنم؟ تفاوت نمره تراز هفت هزار و ده هزار مشهود است و باید موثر هم باشد. با این سوالات ساده شفاهی که نمی شه تفاوت سطح علمی را نفهمید! باید جلوی برخورد سلیقه ای دانشگاهها را گرفت.
پستهای مرتبط در وبلاگ پاورقی فرهنگ و ارتباطات:
۹۹/۰۹/۲۵