نکات فراوان اینچنینی در خصوص مدیریت وضعیت فرهنگی و به خصوص موضوع پوشش و حجاب به ذهن ناقص نویسنده میرسد که قابلیت تبدیل شدن به یک مدل جامع با استفده از نظر صاحبنظران را دارد. در اینجا فقط سه عامل آن هم به صورت مجزا و سطحی مورد بررسی قرار گرفت. بسیاری عوامل دیگر مثل نحوه استفاده از نیروی نخبگان علمی و اجتماعی در این موضوع، مدیریت سیستمهای اقتصادی در جهت مدیریت فرهنگی و از این دست عوامل نیز در ذهن هست که از حوصله این نوشته خارج است. ضمن اینکه تبدیل این اجزای غیر پیوسته به یک کل پیوسته نتایجی را به دنبال خواهد داشت که احتمالا برای اغلب صاحبنظران جالب و عجیب خواهد بود.
متأسفانه دوری از این نوع نگاه در مسؤولین فرهنگی کشور اشتباهات بزرگ و بعضا واضحی را به دنبال داشته است. استفاده از قانون به عنوان راهحل بهجای نگاه به آن به عنوان بستری تسهیل کننده برای برنامهها، تمرکز بر راهحلهای مستقیم بهجای مسائل اصلی اشتباهاتی است که معمولا گفتمان غالب مدیران مؤثر را شکل داده است.
آنچه در بالا خواندید، بند آخر یادداشت مفصلی است که یکی از دوستان به مناسبت انتشار مطالبی درباره سیاستگذاری فرهنگی بحث حجاب در وبنوشت پاورقی و نیز در وبنوشت آقا حمید گل برایم فرستادند. با توجه به حجم 300 کیلوبایتی یادداشت که فراتر از یک پست وبلاگی است، میتوانید متن کامل به همراه نمودارهای آن را از اینجا در قالب یک فایل ورد با پسوند Doc دریافت کنید.
حساسیت و دغدغهمندی مردم نسبت به مسائل انقلاب اسلامی تا جایی که فراتر از حرافیهای معمول، به تفکر بپردازند، بنویسند و ضمن بررسی ریشههای مسائل، به ارائه راهکار بپردازند، نشانه خوبی است و جای تشکر فراوان دارد. باید بیش از پیش قدر مردم خوب کشورمان را بدانیم.
خوب است در همین فضا یادی کنیم از شهید حجاب. کسی که تنها به خاطر حجاب در بلاد کفر کشته شد.