برای جلسه سهشنبه؛ خودخداپنداری
نامهای به دستم رسید با سربرگ معاونت پژوهشی دانشگاه امام صادق که امضای معاون پژوهش و فناوری (!) را داشت. ظاهرا دانشگاه در یک اقدام صوری دیگر اسم معاونت پژوهشی را تغییر داده است ولی یادش رفته علاوه بر تابلوها، سربرگ نامهها را هم عوض کند.
معاونت پژوهشی بایست نمانام علمی دانشگاه باشد و معرف هویت دانشی ما. متأسفانه وزارت فرهنگ و آموزش عالی که هویت سکولار و تجربیزده را در نام جدیدش (علوم science، تحقیقات research، فناوری (technologyوارد کرده، اینها به جای توجه به هویت علوم انسانی، عنوانی را انتخاب کردهاند که درخور دانشگاههای صنعتی و دانشکدههای فنی مهندسی است؛ پژوهش و فناوری!
نکته جالب ماجرا اینجاست که بعد از ۲۶ نیمسال حضور فعال در دانشگاه، یکی پیدا شده است و از یک دانشجو دعوت کرده و از او کمک خواسته. هرچند به نظر بسیاری از دانشجویان دکتری، با اقدام عوامفریبانه، ظاهری و متزورانهای مواجهیم، وظیفه خود میدانم نامه و دعوت تلفنی را حمل بر صحت کرده و تشکر کنم.
برخی از دانشجویان دکتری تأکید داشتهاند نباید در جلسه شرکت کنیم؛ اینها میخواهند گزارش کار رد کنند و نهایتا هم حرف خودشان را با پشتوانه دیدگاههای دانشجویان دکتری بزنند. هیچ کس دوست ندارد در دعوای معاونتهای دانشگاه، مورد سوءاستفاده قرار بگیرد. از طرفی روشن است مسئولان محترم چیزهایی را که میدانند درست است، انجام نمیدهند و کارهای نادرست را انجام میدهند. به صراحت هم خلاف اسناد بالادستی (راهبردهای ۱۰ساله که دوسالش تمام شده و اسناد دیگر) رفتار میکنند. مگر خودشان نمیدانند؟ اصلا اولین مشکل خود آقای معاون پژوهشی است که هم نقدناپذیر است و هم نابلد است و هم تقصیر را گردن دیگران میاندازد!
خب، قرار نیست همهچیز را اینجا بگویم! اجمالا یکی از مشکلات دانشگاه را مطرح میکنم و دو آفتش را میگویم:
یک مشکل دانشگاه ما #خودخداپنداری برخی مدیران، استادان و حتی کارمندان است. خود را عالم و قادر مطلق میدانند و به نقدها بیتوجهی میکنند. مثلا پاسخ یکی از خوبان دانشگاه به انتقادات دانشجویی این است که «من بیست سال اینجا درس خواندم و مسئولیت گرفتم تا الان ایدههایم را اجرا کنم.» باور کنیم گاهی دانشجوی تازهورود از ما بهتر میفهمد. مدرک دکتری و حکم مدیریت و معاونت، فهم و شعور نمیآورد. درک و فهم، انتصابی و اسپرمسالارانه نیست.
ای کاش مسئولان فقط به دیدگاههای دانشجویان و خیرخواهان بیتوجه بودند. این خودخداپنداریشان باعث شده به قوانین و آییننامههای وزارت علوم هم بیتوجه باشند و به راحتی به سرنوشت دانشجویان گند بزنند. خب، استاد ارجمند، مدیر محترم! این قانون را جمهوری اسلامی ایران برای تو تصویب کرده است و مشروعیت تو به آن است که آن را اجرا کنی. به قول امام روحالله: تو غلط میکنی قانون را قبول نداری، قانون را تو قبول ندارد. زشت است پشت ریش و چفیه و عمامه، در پناه اسم امام صادق، اینقدر ظلم کنید و زندگی بهترین جوانان وطن را به لجن بکشانید که چی؟ ببین آییننامه چه میگوید؟ همان را اجرا کن. جهان، خدا دارد. مملکت هم قانون دارد. این میزها هم ماندنی نیست ولی گندهایتان ماندنی است.
امید که مجموعه جدید معاونت پژوهش و فناوری که اتفاقا در سند به اصطلاح اندماجی، سهم کمی را برای خود دیده است، بتواند با خودخداپنداری فردفرد مجموعهاش مبارزه کند و اگر در راستای مرجعیت علمی و تربیت اسلامی گامی به جلو برنمیدارد، مانع بزرگ نباشد.
غفرالله لنا و لکم!
سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون
پینوشت:
پیرو این مطلب #خودخداپنداری، برخی نگرانیهایی را ابراز کردند و بسیاری هم تشکر کردند.
جهت رفع شبهه به این نکته توجه کنید:
شاید شما هم جمله دقیق استاد یوسفعلی #میرشکاک را شنیده باشید که
«مسئولان ۳۴ سال است سعی میکنند انقلاب را از بین ببرند اما مردم نمیگذارند.«
حکایت دانشگاه امام صادق هم همان است.
اگر به عملکرد مسئولان باشد، شیب سقوط و افول دانشگاه خبر از انحطاط قطعی آن دارد. اما حکایت ارادههای دانشجویان مؤمن انقلابی و برخی استادان و کادر زحمتکش دانشگاه چیز دیگری است. هنوز #امید نمرده و دانشجویان موضوعات اسلامی و انقلابی انتخاب میکنند و در تشکلهای دانشجویی بسیج (و دفتر اعزام و...) به مسائل جامعه میپردازند. خدا این تلاشها را میبیند و دانشگاه را حفظ کرده است. چرا که انالله لا یغیر مابقوم حتی یغیروا ما بانفسهم. در دانشگاه ما همینقدر عزم بهبود اوضاع وجود دارد.