«انجمن علمی که دانشکده را به چالش نکشه از هویت خودش دور شده.»
این جمله رو میلاد حاجیپروانه امروز در گروه «فرهنگ و ارتباطات» در پیامرسان «بله» نوشت.
جمله درستی است. اما متأسفانه در فضای دانشجویان فعلی دانشگاه امام صادق علیهالسلام که در نسبت با گذشته، سیاستزدایی شده است و با بیرون ارتباط ندارد، درک و فهم نمیشود.
به همین دلیل، من هم دربارهاش صحبت نمیکنم. اما خوب است به این بهانه به یک مسئله کمی بپردازم:
بار دیگر به خودمان بیندیشیم و ببینیم در زندگی دانشجوییمان داریم به کجا میرویم؟ در چه زمینی بازی میکنیم و اول و آخرش کجاست؟
انجمنهای علمی دانشگاه امام صادق علیهالسلام هرچند خاستگاه و مبدأ دانشجویی نداشتهاند و با توجه به قواعد وزارت علومی شکل گرفتهاند، میتوانند در خدمت منافع دانشجویان باشند. اساساً همه اجزای دانشگاه باید در خدمت منافع دانشجویان که همان تربیت آنان است، باشد. اما گاهی به نظر میرسد برخی، تولید گزارش کارهای بیشتر و ارتقای شغلی خود را مهمتر از تربیت میبینند و فعالیتهایشان را در آن سمت و سو سازمان میدهند.
چه زشت است تعبیر عمله وقتی به سوءاستفادههای دانشگاه از دانشجویان مربوط میشود.
چه زشت است انجمن علمی بشود بازوی اجرایی دانشکدهای.
امروزه معلوم نیست بسیاری از این نشستهای علمی دانشگاه امام صادق علیهالسلام برای چه کسی برگزار میشود؟ بدتر از آن، افزایش کمی دانشجویان به ویژه در مقطع دکتری و ایجاد رشتههای نوین است که معلوم نیست چرا وزارت علوم چنین اجازهای میدهد و دانشگاه چرا بدون فراهم کردن زیرساختهای لازم در چنین بازیهایی ایفای نقش میکند. این روزها دانشجویان دیدند زنانی را که برای شرکت در دورههای آموزشی «اسما» به دانشگاه میآمدند ولی زیرساختهای لازم برای استراحت، سرویس بهداشتی، نمازخانه، ناهار و... برای آنها فراهم نشده بود. خب، به مراتب زیرساختهای پذیرش دانشجوی دکتری، عمیقتر از این مسائل است و آفتهایش به زودی خودش را نشان نخواهد داد.
امید که سهم انگیزههای درونی در فعالیتهای دانشجویی، بیش از محرکهای بیرونی نظیر امتیاز دانشجویی و برگزیده شدن در جشنواره دروندانشگاهی و ملی حرکت باشد.
این یادداشت به معنی نیتخوانی دانشجویان فعال تشکلهای دانشجویی نیست.
این یادداشت دعوتی است به تأمل در فعالیتها و بازنگری در آنها؛ کاستن از کمیت و افزودن بر کیفیت.
این یادداشت بیش از اینکه نقد انجمنها باشد، نقد سیاستگذارانی است که بر نقش محرکهای بیرونی میافزایند و از سهم انگیزههای درونی میکاهند.
طبیعی است دانشجویان فعال تشکلها که اشتباهاتی دارند، از غیر آنها که فعالیتی ندارند، به مراتب برترند.
برای ثبت در تاریخ