پاورقی فرهنگ و ارتباطات

وب‌نوشت حمید درویشی شاهکلایی

پاورقی فرهنگ و ارتباطات

وب‌نوشت حمید درویشی شاهکلایی

پاورقی فرهنگ و ارتباطات
*حمید درویشی شاهکلایی، پژوهشگر و ویراستار
*متولد شیرگاه، سوادکوه شمالی مازندران (اصالتا از روستای شاهکلای لفور)

*طلبه و دانش‌آموخته دوره سوم کارشناسی‌ارشد معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق علیه‌السلام و دوره پنجم دکتری فرهنگ و ارتباطات همان دانشگاه (دوره شهید جاوید مرحمتی)
*اولین «رتبه یک» کنکور سراسری دکتری مجموعه علوم ارتباطات (1390).
*موسس قرارگاه نشریات حیات بسیج دانشجویی و سردبیر سابق ماه‌نامه فرهنگی سیاسی حیات، نشریه بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام، سال بیست و یکم و بیست و دوم.
*معاون سابق آموزش و معاون سابق ارتباطات مرکز آموزش‌های مجازی بسیج مستضعفین
*پژوهش‌گر برتر مرکز مطالعات راهبردی تربیت اسلامی (1394)
*با افتخارتر از همه: برادرزاده سردار سپاه اسلام، پاسدار شهید برزو درویشی شاهکلائی
حدیث‌های مسجد
  • ۹۴/۱۲/۲۴

    فرشته‌هان! با مسجدی‌ها کار دارند.

  • ۹۴/۱۰/۲۴

    ستاره‌های درخشان زمین برای آسمانی‌ها

  • ۹۲/۰۶/۲۲

    *هشدار داد: نماز همسایه مسجد جز در مسجد پذیرفته نیست...

    **یکی پرسید: اى امیر مومنان! همسایه مسجد کیست؟

    *فرمود: کسى که...

مطالب پیامکی
  • ۹۵/۰۱/۰۹
    افق بالاتر

    امسال توفیق خادمی شهدا در یادمان هویزه میسر نشد؛ 

    انشاءالله به زودی خادمی در آستان امام رضا؛ 

    یا حتی کربلا، کاظمین، نجف، سامرا؛ 

    و چه بسا سوریه و شام بلا؛

    و انشاءالله بقیع و مسجد الاقصی.

  • ۹۵/۰۱/۰۶
    دیر یا زود

    دیر یا زود، به مانند سه تیر 84 «مردی از جنس مردم» خواهد آمد و کام امت حزب الله شیرین خواهد شد.

  • ۹۲/۰۹/۲۵
    24

    دعا کنید با موفقیت زیارت با پای پیاده نصیب همه آرزومندان شود.

    حلال کنید!

  • ۹۲/۰۹/۲۵
    23

    اگر بطلبند، دوباره عازم عراقم، کافیست عصر شود.

  • ۹۲/۰۴/۰۷
    22
    فقط چند ساعت دیگه
    این جمع با صفا جمع میشه...
  • ۹۲/۰۴/۰۷
    21
    خدا رو شکر سیاحت ما در زیارت است
  • ۹۲/۰۴/۰۷
    20
    خلاصه اینکه:
    خدایا ما فقط همین خانواده رو داریم
    آخرین بارمون نشه...
  • ۹۲/۰۴/۰۲
    16
    زباله رو تو جاده ول نکن!
    جوان عراقی:.شهرداری جمع میکند!
  • ۹۲/۰۴/۰۱
    15
    جنت ما موکب است، مقصد ما کربلاست
طبقه‌بندی موضوعی مطالب
بایگانی
جدیدترین مطالب
قفسه کتاب‌های من
پاورقی‌های فرهنگ و ارتباطات من
آخرین نظرات

۴۲۰ مطلب با موضوع «خاطرات :: روزهای زندگی» ثبت شده است

سه شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۰۵ ق.ظ

یک دهه با استاد ابراهیم فیاض



نشریه دعوت ویژه نامه استاد فیاضمتن ذیل را، سال گذشته همین روزها نوشتم و در نشریه دعوت، ویژه نامه استاد ابراهیم فیاض چاپ شد (+). آن روزها حذف تدریجی فیاض (+) (و اساتید بزرگ از دانشگاه) ما را بسیار نگران می کرد. (پرونده ویژه حذف ابراهیم فیاض در وبلاگ دانشگاهه داریم؟!!!) امروز، وقتی نگاهی به اساتید دروسی چون تفسیر و ... می اندازیم، به یاد اساتید درسهای مهارتهای تحصیلی و تدبیر زندگی می افتیم که هر کسی با هر تخصصی به تدریس این دروس اقدام می کند. به امید حاکم شدن دوباره تخصص گرایی.

12 پاراگراف با استاد

1-      اوایل دهه 80 یک بچه دبیرستانی بودم که کار خبرنگاری می کردم. برادرم دانشجو بود و هر دو هفته که به خانه می آمد همراه ش مجله های مفیدی می آورد. من هم که سرم برای خواندن درد می کرد؛ آنها را می خواندم. پگاه هم از مجلاتی بود که می خواندم. بعد از فهرست و یادداشت سردبیر[1]، همیشه یک یادداشت نویس ثابت بود به نام ابراهیم فیاض. برایم جالب بود که در هر شماره می نویسد. طبیعتا انتظار ندارید که من چیزی از آن یادداشتها می فهمیدم؟ دوران دانشجویی برادرم سال 83 تمام شد و ابراهیم فیاض نیز.

2-      جمعه یک مهر 1384، اولین روزی که به مثابه یک دانشجو وارد دانشگاه شدم و چرخی در دانشگاه زدم، اسم «دکتر» ابراهیم فیاض را بر در یکی از اتاقهای دانشکده مان دیدم.

3-      همان هفته اول، ما که با حقوقی ها هم طبقه بودیم از استاد جامعه شناسی شان چیزهایی(!) شنیدیم. با افتخار گفتم که استادشان، استاد دانشکده ماست. آن ها می گفتند فیاض همه چیز را بر مبنای جنسیت تحلیل می کند و به هر بهانه ای به هاشمی رفسنجانی فحش می دهد. آن زمان هنوز آیت الله علی اکبر هاشمی از مقدسات جامعه بود؛ گرچه در انتخابات شکست خورده بود.

4-      سرگروه اندیشه یک مان درباره استاد جامعه شناسی مان (که به جای استاد فیاض آمده بود) پرسید و وقتی فهمید که ما قرار است سه کتاب را در یک ترم بخوانیم؛ به ما تبریک گفت و آرزوی موفقیت کرد. سرگروه هشتاد و سه ای ما و حتی هشتاد و دویی ها جامعه شناسی را با استاد فیاض گذرانده بودند ولی کتاب درسی نخوانده بودند. ما هم خوشحال بودیم که دانسته های تخصصی ما از هشتاد و سه ای ها بیشتر خواهد بود. (و در پایان ترم هم واقعا بیشتر بود!)

5-      اولین بار بود که برای معارفه ورودی های جدید به ابتکار بچه های فرهنگ و ارتباطات، ضیافت افطاری ویژه خانواده کوچک فرهنگ و ارتباطات در طبقه فوقانی مسجد برگزار می شد. نشریه «بشیر»[2] هم به برنامه افطاری رسیده بود و موضوع بحثها بود. فیاض در جلسه حاضر نبود اما بخش کوچکی از نشریه به پایان نامه دکتری او اختصاص داشت.

6-      زیاد در مورد فیاض می شنیدم. سه هفته آخر ترم، به جای کلاس ادبیات خودمان به کلاس جامعه شناسی بچه های حقوق رفتم.[3] آنجا بود که تفاوت شیوه های تدریس را درک کردم. هنجار، نقش و کارکرد، مفاهیمی بودند که به زحمت یاد گرفته بودیم ولی اینجا به سادگی مورد استفاده قرار می گرفتند. البته حقوقی ها نمی فهمیدند فیاض چه می گوید و عمدتا فقط فحشها را یاد می گرفتند و مسائل جنسی را.

7-      ثبت نام ترم دوم، اواخر ترم یک بود. تب فیاض دوستی بالا گرفته بود. ترم دوم انسان شناسی فرهنگی بچه های 83 با استاد فیاض ارائه می شد که پیش نیاز نداشت و ما می توانستیم بگیریم. البته نتوانستیم بگیریم چون آن ساعت به ما هم درس تخصصی ارائه دادند!

8-      فیاض را کم و بیش در برنامه ها و همایشها می دیدم. پیوسته انتقادی تر می شد! سر اسم گروه که اول فرهنگ باشد یا ارتباطات دعوا درست می کرد. وقتی انتقادی می شد، دوست داشتنی تر می شد. در ترم سوم باخبر شدیم ترم چهارم انسان شناسی ارائه نمی شود و از این بعد در ترم پنجم ارائه می شود. در ترم چهارم هم باخبر شدیم همان استاد جامعه شناسی مان، استاد انسان شناسی می شود. خیلی از بچه ها ترسیدند. (تصور آن دورانی که برای مبانی جامعه شناسی آن همه مطالعه کرده بودیم برای بچه ها رنج آور بود!) برخی که بیشتر ترسیده بودند نامه ای نوشتند به رئیس دانشکده که جدیدا عوض شده بود و درخواست کرده بودند که دوباره درس با استاد فیاض ارائه شود. رئیس جدید دانشکده (استاد بشیر) قبول کردند! ما هم شاگردان فیاض می شدیم! البته از آن مهمتر، شیرینی پیروزی توانستن بود.

9-      ترم 5، درس استاد فیاض، پژوهشی شروع شد ولی خیلی زود استاد داغ کردند و گفتند که اینها می خواهند شما تحقیق نکنید. هفت هشت نفرمان هم به خواندن کتاب کتاک اکتفا کردیم. بقیه هم که آخرش نفهمیدند انسان شناسی با جامعه شنایسی چه فرقی دارد؟! آن ترم، فیاض خیلی ناراضی بود. تک سوال امتحانی را خودش ننوشت. ما خط آقای اقوامی را می شناسیم. چیزهای زیادی یاد گرفتیم.

10-   ترم 7 هم بار دیگر در کمال ناباوری دیدیم استاد نظریه های جامعه شناسی (که آقای جمشیدیها بود) تغییر کرده است و شده است فیاض. اعتراف می کنم این ترم ترجیح می دادیم با فیاض ارائه نمی شد. کلاس با فیاض به این معنی بود که نیمی از کلاس، هیچ چیز از آن درس نفهمد و نخواند. ما این را نمی خواستیم. حلقه چند نفره مطالعاتی نظریه ها با محوریت استاد سید مجید امامی تشکیل شد و کتاب را آنجا می خواندیم و از توضیحات تکمیلی استاد فیاض هم در کلاس استفاده می کردیم. همان ترم یک روزی آمد و گفت: تصویب کردند که دیگر دروس لیسانس نداشته باشم. بنابراین آخرین درسمان با فیاض در دوره لیسانس بود که وسط آن جریانات 14 آبان و دو تجمع مقابل دانشکده پیش آمد.

11-   ترم 10، درسی که معمولا به استاد پاکتچی ارائه می شد، به دکتر فیاض داده شد: فلسفه علوم انسانی و اجتماعی. گرچه نظر ما مهم نبود، ترجیح می دادیم مثلا با سید مجید امامی ارائه می شد. این بار به طور جدی در فهم اندیشه های فیاض دچار مشکل شده بودیم و نمی توانستیم سیر منطقی مباحث جلسات را بفهمیم. به جاست از توضیحات میلاد حاجی پروانه در تشریح آن چه در کلاس گذشت، تشکر کنم. بحثهای جانبی فیاض زیبا و قابل فهم بود ولی بحثهای اصلی درس عمدتا درست فهم نمی شد.

12-   الان هم ترم 12 است. فیاض در آستانه حذف از دانشگاه، محکم و استوار بر ماندن و اصلاح وضع موجود تاکید خواهد کرد. سه کلاس درس و چندین جلسه سخنرانی علمی، مناظره، یادداشتها و ... آن چیزی است که از دکتر فیاض به من رسیده است. اما حقیت آن است که شوق مطالعه و امید به آینده (در اوج انتقاد و اعتراض به وضع موجود و روند جاری) دو گوهر گرانبهایی است که من از استاد به ارث برده ام.

حمید درویشی شاهکلائی، دانشجوی دوره سوم کارشناسی ارشد پیوسته معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق علیه السلام

[1] ابراهیم فیاض بعد از انتشار چند شماره به همکاری به نویسندگی در پگاه پرداخت. آن اوایل هم ابتدا یادداشتی به عنوان یادداشت سردبیر چاپ می شد و دومین یادداشت، نوشته ای از استادنا سلام الله علیه بود که آن روزها تنها ابراهیم فیاض بود. البته همان طور که مستحضرید بعدها یادداشت های ابراهیم فیاض، اولین یادداشت پگاه شد. جالب است که بعد از اخذ درجه دکتری هم با عنوان ابراهیم فیاض نوشته می شوند. (و نه دکتر ابراهیم فیاض.)

[2] منظورم نسخه چاپی ویژه نامه نشریه الکترونیکی بشیر است. انجمن علمی در اواخر سال دوم پذیرش دانشجو در رشته راه اندازی شده بود و بشیر اسمی قرآنی بود که بچه ها برای نشریه انجمن انتخاب کرده بودند. استاد دکتر حسن بشیر هم ابتدای سال سوم به خانواده فرهنگ و ارتباطات اضافه شد؛ در نتیجه بچه ها اسم نشریه را در شماره های بعدی به «دعوت» تغییر دادند. می بینید حضور یک شخص یا عدم حضور آن چقدر در تحولات مهم است.

[3] آن موقع هم چهارشنبه هایمان پر بود و هم این که آن قدرها به ذهنمان نمی رسید که برویم دانشگاه سر کلاسهای استاد بنشینیم!

مطالب مرتبط با استاد ابراهیم فیاض:

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۵
حمید درویشی شاهکلائی

عرصه های مهم و تاثیرگذار را خالی نکنیم
1- کمی پس از شروع این ترم تحصیلی، آقای محمد جواد نیک روش، فرمانده
بسیج دانشگاه امر فرمودند که سردبیری نشریه بسیج را بر عهده بگیرم. عدم اطاعت هم بی انصافی است. من که سال اول، نوشتن در نشریه بسیج را (که آن زمان، هفت قفل نامیده می شد.) آرزوی خود می دانستم، به دنبال قحط الرجال به وقوع پیوسته، سردبیری نشریه گفتمان انقلاب اسلامی را پذیرفتم.

به یاد چهارده سال کار مطبوعاتی
2- چهارده سال پیش، نشریه ستایش (توزیع در استان مازندران)، اولین تجربه کار مطبوعات برای من بود. از آن زمان تاکنون، تجربه های زیادی آموخته ام. حضور فعال در خبرگزاری پانا (در دوره دانش آموزی) و فعالیت های سایبری ده سال اخیر، در کنار شش سال تحصیل در رشته ارتباطات، فهم بهتری از فضای علمی و عملی مطبوعات به من داده است.

حیات، میراث با ارزش بسیج دانشگاه امام صادق علیه السلام
3- حیات، میراث دار نشریه «تفکر بسیجی» است که به همت
وحید جلیلی (دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی و نشریه راه) است که از سال 1370 در دانشگاه امام صادق علیه السلام منتشر می شد. حیاث میراث دار نشریه هفت قفل و جریان دانشجویی عدالتخواهی  است که فضای مطالبه گری را بر نیمه اول دهه هشتاد دانشگاه (و کشور) حاکم کرد. حیات، 2000 نفر خواننده در سطوح مهم و تاثیر گذار سیاسی و علمی دارد. حیات، رتبه نخست نشریات دانشجویی کشور است. (خبر)
حیات، در اندازه ای جدید و با لوگوی جدید منتشر می شود
حیات و عصر نشریات حرفه ای
4- ما در حیات، حرفه ای شدن و حرفه ای عمل کردن را تجربه خواهیم کرد. حرفه ای شدن در شکل و محتوا از همین شماره مهر به تدریج شروع خواهد شد. شماره مهر، حیات را با لوگو و اندازه ای جدید بخوانید.

شما و حیات
5- حیات، نشریه گفتمان انقلاب اسلامی است. این دوره از حیات، بر اندیشه و تولیدات حوزه علوم انسانی اسلامی تاکید خواهد کرد. حیات، از همه شما دعوت به همکاری می کند. برای حیات بنویسید. درباره حیات و مطالب آن بنویسید و نقد کنید. حیات را به دوستان و دشمنان معرفی کنید. به سایت حیات (
hayatmag.ir) لینک دهید و حیات را از خود بدانید. انقلاب اسلامی و همه دستاوردهای آن به شما تعلق دارد.

مطالب مرتبط:
---------
اشتراک فید پاورقی، بهترین گزینه برای دریافت آسان جدیدترین مطالب ماست.
لطفا تنها این فید پاورقی را در گوگل ریدر لایک بزنید و همخوان کنید: http://pavaraQi.ir/post/rss
با اشتراک، شما به جمع 546 مشترک فید ما اضافه می شوید.
شاید شما برای 17646 بار، مطالب این وبلاگ را لایک بزنید!

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۵
حمید درویشی شاهکلائی


این ترم، کلاس ندارم. (
+) (واحدها رو، سه ترم زودتر پاس کنیم، از این اتفاقات می افتد!)

کلاس «نظریه های فرهنگ» با استاد پاکتچی
تصمیم دارم در کلاس «نظریه های فرهنگ» که برای اولین بار، آقای دکتر احمد پاکتچی (هیات علمی دانشکده الهیات!) ارائه می دهند، شرکت کنم.

درس نظریه های فرهنگ، از مجموعه درسهای اصلی و نظریه ای رشته فرهنگ و ارتباطات است. بخشی از سوالات آزمون دکتری، از مباحث این درس طرح می شود.
(+)

من این درس را چند ترم قبل با استاد حجت الاسلام دکتر سعید مهدوی کنی (
+) (رئیس فعلی دانشکده فرهنگ و ارتباطات) گذرانده بودم. در آن دوره بنا به ضرورتهایی، تاکید درس بر نظریه های کلاسیک بود.

تفاوت را احساس کنید!
تدریس آقای پاکتچی، تفاوتهایی با تدریس دیگر اساتید دارد. مثلا قرار است آقای پاکتچی، چیزهایی را بگوید که در کتابها نیست!

فقدان آشنایی دانشمندان علوم انسانی دنیای انگلیسی زبان و یا برخی مسائل دیگر سبب شده است که در کتابهای زبان انگلیسی، اشاره ای به نظریه های تولید شده توسط دانشمندان بسیاری از کشورها (مثلا آلمان و روسیه) نشود. در نتیجه در کتابهای ترجمه تالیف فارسی هم اثری از این نظریه ها نیست. آشنایی دکتر پاکتچی با زبانهای متعدد، این ضعف را برطرف می سازد. یعنی قرار است ایشان با مراجعه هایی که به منابع اصلی آلمانی و روسی داشته اند، آنها را هم بیان کنند.
هم چنین، تاکید استاد در این ترم، بر نظریه های جدید است که آشنایی کمتری با آنها دارم.

استاد خوب، حق دانشجویان خوب
این درس خوب، علاوه بر استاد از نعمت دانشجویان خوب (بچه های کد 87) هم بهره مند است. اولین کلاسی بود که من در هفت سال گذشته در دانشگاه امام صادق علیه السلام دیدم که صندلی ها از جلو پر شدند! هیچ کس در ردیف  آخر ننشست. آنانی که تاخیر داشتند هم در ردیف یکی مانده به آخر نشستند. دانشجویان هم مشارکت خوبی در بحث داشتند که به نظر من بهتر است، کسی در وسط درس، سوالی نپرسد و سوالها را بگذارند بعد از کلاس. البته آقای پاکتچی بلد است که در پاسخ به سوالات، از بحث منحرف نشود اما همان یکی دو دقیقه هم حیف است.

حسین سرفراز، اولین فارغ التحصیل رشته ما، در ارائه این درس به دکتر پاکتچی کمک می کنند.
(اینجا را بخوانید تا قدر و منزلت استاد پاکتچی در نزد ما آشنا شوید.)

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۵
حمید درویشی شاهکلائی


  • کتاب در آمدی بر نظریه فرهنگی معاصر، میلنر، ترجمه جمال محمدی، نشر ققنوس، 1385
  • کتاب درآمدی بر نظریه فرهنگی، فیلیپ اسمیت، ترجمه حسن پویان، دفتر پژوهش های فرهنگی با همکاری مرکز بین المللی گفتگوی تمدنها، 1383
  • کتاب مقدمه ای بر نظریه های فرهنگ عامه، استریناتی، ترجمه ثریا پاک نظر، گام نو، 1384

  1. حرفها و تجربیاتی برای ورودی های جدید دانشگاه امام صادق علیه السلام به ویژه دانشجویان رشته معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات-1 ،
  2. حرفها و تجربیاتی برای ورودی های جدید دانشگاه امام صادق علیه السلام به ویژه دانشجویان رشته معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات-2 ،
  3. حرفها و تجربیاتی برای ورودی های جدید دانشگاه امام صادق علیه السلام به ویژه دانشجویان رشته معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات-3 ،
  4. حرفها و تجربیاتی برای ورودی های جدید دانشگاه امام صادق علیه السلام به ویژه دانشجویان رشته معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات-4 ،
  5. حرفها و تجربیاتی برای ورودی های جدید دانشگاه امام صادق علیه السلام به ویژه دانشجویان رشته معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات-5 ،
  6. حرفها و تجربیاتی برای ورودی های جدید دانشگاه امام صادق علیه السلام به ویژه دانشجویان رشته معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات-6 ،
  7. حرفها و تجربیاتی برای ورودی های جدید دانشگاه امام صادق علیه السلام به ویژه دانشجویان رشته معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات-7 ،


ورودی های جدید همیشه سوال «چه بخوانیم؟» را از ما می پرسند.

در سه ماه گذشته به شدت، همین سوال را دانشجویان و دانش آموختگان مقطع کارشناسی ارشد از من می پرسند! (+)

اما من کوچکتر از آنم که به این سوالات پاسخ کامل و درستی بدهم. اینها، سوالهای آسانی اند که جواب دادنشان سخت است. جواب های من تنها بر اساس معرفت ناقص من تا امروز است.

 

سیر مطالعاتی فرهنگ و ارتباطات براساس چهار بخش هر علم (نگاهی به نقشه هوایی دانش میان رشته ای علوم ارتباطات)

 

یک مشکل برای همه ما این است که نقشه هوایی  رشته خود را نمی شناسیم. در مطلب بعدی، کمی در مورد نقشه هوایی رشته خودمان و 4 بخش اصلی آن می نویسم.

 

اما برای موفقیت آسان دانشجویان علوم ارتباطات در رشته علوم ارتباطات، به ویژه برای آزمون دکتری، به نظر من، دو چیز مهم در برنامه مطالعاتی شما احتمالا دیده نشده که همان نقاط ضعف شماست. یکی فلسفه و دیگری نظریه فرهنگ. البته در دانشگاه امام صادق علیه السلام، درس نظریه فرهنگ و درس جامعه و فرهنگ تدریس می شود اما تا وضع مطلوب فاصله داریم. غیر امام صادقی ها تقریبا از این دو بخش مهم غافلند.

 

الف- فلسفه

من فکر می کنم دانشجوی علوم اجتماعی (و حتی عام تر علوم انسانی) باید همگام با دروس مبانی و پایه، فلسفه هم بخواند. مبانی فلسفه و سیر تفکر غرب برای دانشجوی علوم انسانی مهم و تعیین کننده است. ریشه بسیاری از دعواهای علوم اجتماعی و ارتباطات در فلسفه است نه در علوم اجتماعی! توجه به مبانی فلسفی (هستی شناسی، معرفت شناسی و ...) و پیش فرضهای متاتئوریک به فهم شما از مباحث علوم اجتماعی و اختلافات دانشمندان کمک می کند. فلسفه هم چنین به شما کمک می کند تا جایگاه هر بحث و نظریه را درست تشخیص دهید.

 

توجه: هدف فلسفه خوانی برای دانشجوی علوم اجتماعی و دانشجوی فلسفه متفاوت است. ما دانشجوی فلسفه نیستیم. بسیاری از ما به فلسفه علاقه نداریم. پس، همان قدر که نیاز داریم باید فلسفه بخوانیم. اگر علاقه مند شدید، بیشتر بخوانید. اما از دروس اصلی بازنمانید.

 

پیشنهاد من برای فلسفه خوانی:

کتاب آموزش فلسفه به نوجوانان رمان دنیای سوفیمطالعه حداقلهاست. یک دوره آشنایی با تفکر فلسفی و سیر اندیشه بشری نیاز ما در علوم اجتماعی است. پیشنهاد من، مطالعه کتاب رمان دنیای سوفی است. رمان دنیای سوفی، نوشته یوستاین گاآردر است که چندبار به فارسی ترجمه شده است. موضوع کتاب، آموزش تفکر فلسفی و سیر اندیشه بشری در قالب یک رمان جذاب است. این کتاب، در حقیقت آموزش فلسفه به نوجوانان است. نوجوان 14 ساله، همان توانایی های بزرگسال را دارد اما تجربه کمتری دارد. در مطالعه این کتاب، کلیدواژه نویسی اسامی دانشمندان، اندیشه ها و سالها را فراموش نکنید. هر چند وقت یکبار، فیش های این کتاب را مرور کنید.

 

ب- نظریه فرهنگ:

اگر نظریه جامعه شناسی را خوب بخوانید، کارتان در نظریه فرهنگ راحت می گردد. پس، حداقل، کتاب نظریه جامعه شناسی معاصر جرج ریترز را خوب بخوانید و کلیدواژه نویسی اسامی دانشمندان، اندیشه ها و سالها را فراموش نکنید. مرور کنید تا نکات اصلی را فراموش نکنید.

 

نظریه فرهنگ میلنربرای نظریه فرهنگی، سه کتاب را پیشنهاد می کنم که مکمل هم هستند و بعضا مباحث تکراری دارند. (یعنی اگر اولی را خوب بدانید، دو تای دیگر بیشتر برای تورق کردن هستند.):



اگر هدفتان، موفقیت در آزمون دکتری نیست؛

توجه کنید، رویکرد ما در این جا، مطالعه برای آزمون دکتری است.

در غیر این صورت،

نکته اول، پیشنهاد من مطالعه منابع دسته اول است. مثلا کتاب تمدن و ناخوشایندی های فروید را بخوانید، نه اینکه بازتولید دست دوم آن را در نظریه فرهنگی بخوانید.

نکته دوم، تاکید بر آثار کلاسیک (و ترجیحا زبان اصلی) است. مثلا کتاب خودکشی دورکیم را بخوانید.

نکته سوم، نظریه فرهنگی، عمدتا ناظر به نظریه های جدید است و نه نظریه های کلاسیک (مثل مارکس و دورکیم).

 

چند نکته دیگر برای آزمون دکتری علوم ارتباطات:

نخوانید!

در ایران معمولا از نظریه های ارتباطات انسانی غفلت می شود و به ارتباطات جمعی و متاسفانه بیشتر مطبوعات (دانشگاه علامه) و تلویزیون (دانشگاه تهران) پرداخته می شود. در حالی که باید بر عکس باشد و سهم ارتباطات انسانی باید بیشتر باشد. بنابراین در ایام نزدیک به کنکورهای مربوطه، نظریه های ارتباطات انسانی نخوانید.

 

سهم بالای آمار و روش تحقیق

در اولین آزمون دکتری، سهم آمار و روش تحقیق به اندازه نظریه ها بود. بنابراین، یک دور آمار توصیفی و استنباطی را مرور کنید. همه معادلهای فارسی و انگلیسی را خوب یاد بگیرید. تفکر درباره این که این معادلهای فارسی داده شده، ترجمه کدام اصطلاح آماری انگلیسی هستند، خیلی از من وقت برد.


آمار را باید یاد بگیرید. چه با جزوه استاد و چه با کتاب. پیشنهاد من جزوه اساتید خوب است. اساتیدی که مثالهایشان در حوزه علوم ارتباطات باشد. (کاربرد آمار در علوم اجتماعی و ارتباطات درس بدهند و نه آمار و استنباط). کتابها، حجیم هستند و معمولا خشک و تخیلی اند و نمی شود با کتابهای آمار ارتباط برقرار کرد.


روش تحقیق در علوم اجتماعی، در همه کتابها اجمالا شامل مباحث مشابهی است.یعنی فرق چندانی نمی کند کتاب آقای دلاور را بخوانید یا کتاب آقای رفیع پور. ترجیحا یکی را خوب بخوانید و دیگری را تورق کنید دنبال نکته جدید.

 

آزمون دکتری، در دوره های بعدی، احتمالا تخصصی تر می گردد. بنابراین، باید بیشتر بخوانید. مثلا کتاب روش تحقیق در رسانه های جمعی دومینیک ترجمه کاووس سید امامی، سروش 1384، را حتما باید بخوانید. چون قرار است تخصصی تر شود. البته امیدوارم آن قدر تخصصی نشود که لازم باشد یک کتاب درباره روش کیو یا دلفی بخوانیم!


خب، دیدید که رویکرد ما به جای ماهی دادن (اسم بردن از حجم بالای کتابها)، ماهیگیری یاد دادن (آشنایی با مبانی چه بخوانیم) بود. مطلب بعدی (نقشه هوایی)، مکمل این مطلب خواهد بود.


ورودی های جدید رشته ما (معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات) در دانشگاه امام صادق علیه السلام لینکهای مرتبط را حتما بخوانند.


لینکهای مرتبط:

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۴
حمید درویشی شاهکلائی
سه شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۰۴ ق.ظ

و خدا را شکر به سر آمد زمستان

تابستان عجیبی بود.
شروع تابستان، طوفانی و هیجان انگیز بود.
سه روز اعتکاف (+) با صفا در طبقه فوقانی مسجد دانشگاه امام صادق علیه السلام.
کسب عنوان دلنشین رتبه یک کنکور در اولین آزمون کنکور سراسری دکتری.
پایان همه 200 و اندی واحد دانشگاهی که باید پاس می شدند.
و ...
تابستان زمستانی پاورقی نویس
زمستان در تابستان

اما این فکر که «اگر قبول شوم، کی واحد بره دنبال 28 واحدی که اعلام نتیجه نشده اند؟ چه جوری پایان نامه رو تموم کنم که خودمم راضی باشم؟ و ...» بسیار آزارم می داد! رک بگم، این بلاتکلیفی، تابستانم را زمستان کرد!

به همین دلیل از همون اول، از همه التماس دعای خیر داشتم و نه قبولی. (+)

یک نکته دیگر هم بگم: با انتقاداتی که به کنکور امسال وارد بود و توسط رسانه ها چند برابر هم دیده شد، و توسط سیاستمداران و سیاستگذاران شورای عالی انقلاب فرهنگی (
+) پشت کوه قاف (+) بیشتر هم شد، قبولی در کنکور دکتری امسال را جای افتخار نمی دانستم! (گرچه همه دوستان را خوشحال می کند.)
و خدا را شکر زمستان بالاخره سر آمد و دوباره روز از نو...
مطالب مرتبط:

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۴
حمید درویشی شاهکلائی
سه شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۰۴ ق.ظ

برای اعلام نتایج آزمون کنکور سراسری دکتری

سازمان سنجش و آموزش کشورگزاره اول:
حدود دو ماه است که اعلام نتایج دکتری را امروز و فردا می کنند.

پیشنهاد:
نکنید!
گزاره دوم:
گرچه نفر اول آزمون کتبی شده ام و به همه سوالات مصاحبه شفاهی هم پاسخ داده ام، احتمال چندانی به قبولی نمی دهم.
پیشنهاد:
مصاحبه شفاهی را هم کتبی کنید!
ادامه این مطلب، را نوشتم و بعد خودم برای جلوگیری از مشکلات احتمالی، سانسورش کردم!

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۴
حمید درویشی شاهکلائی

حجت الاسلام دکتر احمد علی قانعهمزمان با ورود ما به دانشگاه امام صادق علیه السلام در سال 84، مراسم خاطره انگیز معمم شدن آقای قانع برگزار شد.
استاد احمد علی قانع، از جهتی برای ما مهم بود و آن این که رساله دکتری درباره کتب ضاله (کتاب های فقه و پیام گمراهی و محدودیت های پیام رسانی) مرتبط با رشته ما (حوزه دین و ارتباطات به طور کل و فقه ارتباطات به طور خاص) بود.
آقای قانع، از جهت دیگر هم برای ما عزیز بود و آن اینکه بر خلاف نظر هژمونیک گروه فقه، به جای تدریس کتب فقهی چند سال گذشته، کتاب تحریر الوسیله امام خمینی سلام الله علیه را درس می دادند. شجاعت و نواندیشی ایشان برای ما الگو شد.
از باب دوری و دوستی، سفرهای تبلیغی دکتر قانع (دکترای فقه) به خارج از کشور، آن چهره محبوب را برای ما حفظ کرد.
اما شایعه هم اکنون به واقعیت پیوسته انتصاب دکتر قانع به معاونت آموزشی دانشکده، ما را نگران کرد.
نکته اول: جایگاه معاونت آموزشی، یعنی گیرهای (ناحق/محق) آموزش به دانشجویان. خب، احتمالا آن محبوبیت وجهه ایشان آسیب خواهد دید. ضمن اینکه این محوبیت وجهه برای کدهای موجود مرتبط (86 تا 90) هیچ گاه درک نشده است.
نکته دوم: حضور یک «غیر ارتباطات» خوانده در جایگاهی که لازمه آن، به زعم ما، تحصیل دانش ارتباطات است، چه معنایی دارد؟
نکته سوم: آیا استاد قانع، همان استاد قانع چند سال قبل است؟ آیا شاهد همان اقدامات مفید و ساختارشکنانه ایشان خواهیم بود؟

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۴
حمید درویشی شاهکلائی
سه شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۰۴ ق.ظ

برای تداوم دوره های دعوت؛

دوره های علمی پژوهشی دعوت مدرسه تابستانی فرهنگ و ارتباطاتآقای مهدی یوسفی، دوست خوب و باسوادی است. چند ترم، این افتخار را داشتم که سرگروه درسهای اسلامی مان باشد. نقش او در پرورش علمی و اجرایی دانشجویان کدهای پایین تر رشته فرهنگ و ارتباطات، بیش از هر جای دیگری در دانشکده و دانشگاه است.
تلاشهای او در برپایی و تداوم دوره های علمی دعوت، که امسال نام مدرسه تابستانی summer school را به خود گرفته است، بخشی از خاطرات بدنه دانشجویی کدرشته های 83 تا 88 را تشکیل می دهد. او هم اینک در یک مدرسه تابستانی در لیسبون پرتقال به سر می برد و از همان جا یک یادداشت در وبلاگ شخصی اش (
+)، برای دوره دعوت نوشته است.
مهدی چند نکته را مد نظر قرار داده است که دیگر لازم نیست من درباره آنها بنویسم:
1- تداوم دعوت، موجب خوشحالی برای بدنه دانشجویی است.
2- دعوت، اولین مدرسه تابستانی در حوزه علوم اجتماعی است و به زودی می توانیم از اعتبار جهانی این دوره صحبت کنیم. (نکته ای که دکتر فیاض در سال گذشته، از آن با عنوان کنگره های سالانه یاد کرد.)
3- دعوت، یک دوره دانشجویی است و به بدنه دانشجویی تعلق دارد. وابستگی و تحمیل نظرات خارج از بدنه دانشجویی، بر دوره، جریان انحرافی است. هیچ کس از بیرون دوره، نباید برای دوره تصمیم بگیرد.
4- دعوت، یک سنت است. دعوت، درست شد تا دانشجویان فرهنگ و ارتباطات، هر سال، جایی داشته باشند تا دور هم باشند و به بازپروری خویش بپردازند و رشد کنند.
5- مدیریت دعوت و محتوای آن، در حال گذار به نسل های جدید است. دعوت، مطابق نیازها به روز می شود.
من فقط خواستم  یک سری موارد را صریحتر از مهدی عزیز بیان کنم. فلش تبلیغاتی دوره دعوت را هم ببینید. سایت دوره دعوت هم در زمینه خبرهای دوره خوب کار می کند: www.dawat.ir


      

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۴
حمید درویشی شاهکلائی











































آدرس وبلاگ

نویسنده (مدیر)، متعلق به

وضعیت فعلی

http://farhangsaz.blogfa.com

محمد لسانی، کد 82

به علت تعطیلی، متعلق به شخص دیگری شده است.

http://kargah82.blogfa.com

دانشجویان کد 82

موجود؛ غیر فعال.

http:// dawah.ir

سید علی غمامی، کد 82، انجمن علمی دانشجویان

عدم تمدید دامین و هاست.

http://javoonepooya.blogfa.com

محمود رئوفی، کد 82

موجود؛ غیر فعال. ادامه داده نشد.

http://invisiblenotes.persianblog.ir

حامد سعادت پور، کد 81!

موجود؛ غیر فعال.

http://ertebatat.persianblog.ir

صادق افراسیابی، کد 82

به علت تعطیلی، متعلق به شخص دیگری شده است.

http://sobhanr.blogspot.com

سبحان رضایی، کد 82

مسدود.

http://durkheim.blogfa.com

محمد جواد رمضانی، کد 82

موجود؛ غیر فعال.

http://sadad.parsiblog.com

مسلم نادعلی زاده، کد 82

موجود؛ غیر فعال.

http://mazhabi.parsiblog.com

سید محمد کاظمی، کد 83

موجود؛ غیر فعال، ادامه داده نشد.

http://farhang2.parsiblog.com

سید محمد کاظمی، کد 83

به علت تعطیلی متعلق به شخص دیگری شده است.

http://andisheha.parsiblog.com

حسن قاسم زاده، کد 83

موجود؛ غیرفعال، این وبلاگ به بلاگفا منتقل شد.

http://andisheha.blogfa.com

حسن قاسم زاده، کد 83

به علت تعطیلی، متعلق به شخص دیگری شده است.

http://koolehbedoosh.parsiblog.com

حسن قاسم زاده، کد 83

موجود؛ غیرفعال، به میهن بلاگ منتقل شد.

http://koolehposhti.mihanblog.com

حسن قاسم زاده، کد 83

موجود؛ غیر فعال، به وردپرس منتقل شد. وبلاگ فعال آقای قاسم زاده را اینجا ببینید.

http://ertebat1.parsiblog.com

مهدی یوسفی، کد 83

موجود؛ غیر فعال، به اینجا منتقل شد.

http://socialpsycology.blogfa.com

مهدی یوسفی، کد 83، دانشجویان کد 84

موجود؛ غیر فعال، درس روان شناسی اجتماعی دوره ما تمام شد و این وبلاگ نیز.

http:// cc84.mycloob.com

حمید درویشی، کد 84

به بلاگ اسکای منتقل شد.

http://cc84.blogsky.com

حمید درویشی، کد 84، دانشجویان کد 84

موجود؛ غیر فعال، گاهی به روز می شود. فقدان نیاز، موجب تعطیلی تدریجی وبلاگ شد.

http://studies.parsiblog.com

حمید درویشی، کد 84

موجود؛ غیر فعال، در پاورقی ادامه داده شد.

http://daar20000.persianblog.ir

حمید درویشی، کد 84

موجود؛ غیر فعال، بعد از مدتی به میهن بلاگ منتقل شد.

http:// 1mosafer.blogfa.com

حمید درویشی، کد 84

موجود؛ غیر فعال، بعد از مدتی، همین اواخر به میهن بلاگ منتقل شد.

http://resane.ir

حمید درویشی، کد 84، دبیرخانه نقد رسانه ملی بسیج

مسدود شد.

http://pavaraqi.blogfa.com

حمید درویشی، کد 84

مسدود شد. به میهن بلاگ منتقل شد.

http://ojka.blogfa.com

حمید درویشی، کد 84، اردوهای جهادی خاکیان افلاکی

عدم فعالیت و حذف توسط بلاگفا.

http://ertebion.parsiblog.com

مسعود محمدی، کد 84

موجود؛ غیر فعال. ادامه داده نشد.

http://iscc.isu.ac.ir

سایت رسمی دانشکده

موجود؛ غیر فعال. ادامه داده نشد.

http://hfanoos.blogfa.com

حسین براتی، کد 84

موجود؛ غیر فعال. ادامه داده نشد.

http://margesard.blogfa.com

وحید صابری، کد 84

موجود؛ غیر فعال. ادامه داده نشد.

http://taammol.blogfa.com

 

وحید صابری، کد 84

موجود؛ غیر فعال. ادامه داده نشد.

http://4dey1365.blogfa.com

سید عبدالحمید امامی، کد 84

حذف توسط نویسنده. مدتی با عنوان اتهام ادامه یافت ولی هم اکنون در اینجا ادامه دارد.

http://culture2.blogfa.com

امین اسلامی، کد 84

به علت تعطیلی، متعلق به شخص دیگری شده است.

http://arzesh.blogsky.com

محمدحسین شاه آبادی، کد 84

موجود؛ غیر فعال. ادامه داده نشد.

http://kargah84.mihanblog.com

 

دانشجویان کد 84، کلاس پایان نامه دکتر آشنا

موجود؛ غیر فعال.

http:// dombil.blogfa.com

هادی مسعودی، کد 85

موجود؛ غیر فعال، به سایت شخصی وی منتقل شده و ادامه دارد.

http:// bluenotebook.parsiblog.ir

مجید اسماعیل زاده، کد 86

موجود؛ غیر فعال. به میهن بلاگ منتقل شد، اما ادامه نیافت.

http://culturetheory.parsiblog.com

عبدالحمید بیات، کد 86

موجود؛ تقریبا یک سال است که غیر فعال است.

http://merfan.parsiblog.com

میلاد عرفانپور، کد 86

موجود؛ غیر فعال. به اینجا منتقل شده است.

http://bareqeh.mihanblog.com

محمد علی شاکری، کد 87

موجود؛ غیر فعال.

http://mafa87.mihanblog.com

دانشجویان کد 87

موجود؛ غیر فعال.

http://darvazegorbe.blogfa.com

جمعی از بچه ها

موجود؛ غیر فعال. به میهن بلاگ منتقل شد.

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۴
حمید درویشی شاهکلائی
سه شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۰۳ ق.ظ

قطار دعوت به ایستگاه چهارم رسیده است...

چهار سال پیش، به همت بچه های فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق علیه السلام، با تلاش ویژه آقایان مهدی یوسفی و محسن بدره، دوره های علمی و پژوهشی دعوت شکل گرفت. دوره های یک هفته ای تابستانی برای مباحثی که در برنامه درسی مورد غفلت واقع شده اند یا ...
اولین دوره علمی پژوهشی دعوت
جهاد علمی دعوت برکات زیادی داشت. بعد از برگزاری دوره اول به این نتیجه رسیدیم که صرف دور هم جمع شدن بچه ها در تابستان، حتی اگر کلاس و سخنرانی هم نباشد، و تنها به مباحثه های آزاد و اختیاری بسنده شود، بسیار مفید است. در طول سال، واقعا کلاسهای درس، و بعضا تکالیف آنها، مانع بزرگی در پیشرفت علمی بچه ها محسوب می شود و درست در تابستان، وقتی این مانع برداشته می شود، بچه ها هم بایستی دانشگاه را ترک کنند!

چهارمین دوره دعوت، امسال، سیزدهم تا هجدهم شهریور، با حضور دانشجویان، پژوهشگران و علاقمندان به حوزه فرهنگ و ارتباطات، با موضوع مهندسی فرهنگی با دعوت از اساتید بنام و مسئولان متخصص برگزار می شود. برای ثبت نام تنها چند روزی وقت باقیست. www.dawat.ir

مطالب مرتبط با دوره دعوت در وبلاگ پاورقی فرهنگ و ارتباطات:

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۳
حمید درویشی شاهکلائی
سه شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۰۳ ق.ظ

به پاس شش سال خدمت صادقانه

محمد سهیل سرو
محمد سهیل سرو، از پدیده های دوره ما یعنی دوره سوم رشته کارشناسی ارشد پیوسته معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق علیه السلام، یا همان کد سرفراز 84 بود. سهیل نه تنها خود دوران موفقیت آمیزی را پشت سر گذاشت؛ بلکه نقش برجسته ای در موفقیت های تحصیلی دیگر دانشجویان ایفا کرد. برگزاری جلسات مباحثه و مرور جزوه، فقط و فقط به کمک روحیه صبور و تلاش صادقانه سهیل سرو امکان پذیر شد. شش سال متوالی، ساعاتی قبل از امتحان، همه بچه های کدرشته به اتاق ما می آمدند تا سهیل شروع به مدیریت جلسه مباحثه جزوه کند.

تقدیر از سهیل؛ دانشجویی که یک تنه جور بقیه را کشید!
به رسم ادب، در پایان دوره کارشناسی ارشد، به پاس شش سال خدمت صادقانه سهیل، در روز میلاد امام حسین علیه السلام، سهیل باز هم مهمانمان کرد. همه نبودند اما مهمانی باصفایی بود.
سهیل متشکریم.

توضیح تصویرها: 1- نامه ای همراه با تصویر (اثری از حسین براتی عزیز)، تقدیم به سهیل. 2- سهیل، شادمان از مشاهده نامه که بر روی هدیه ناقابل قرار گرفته است. (تصاویر مربوط به مهمانی آخر است.)
سهیل شادمان

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۳
حمید درویشی شاهکلائی
سه شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۰۳ ق.ظ

پیام تبریک به اساتید مان

با خبر شدیم:
1- استاد ارجمند دکتر حسن بشیر (تصویر سمت چپ)، استاد پرکار و پرتلاش دانشکده ما، و استاد دکتر غلامرضا گودرزی
استاد گودرزی (تصویر سمت راست؛ که افتخار داشتیم دو درس مدلهای تصمیم گیری و نظریه های مدیریت را با ایشان بگذرانیم.) به رتبه دانشیاری ارتقاء پیدا کرده اند. با آرزوی سلامتی و موفقیتهای هر چه بیشتر، ان شاء الله رتبه استادی ایشان را هر چه زودتر تبریک بگوییم. (+)

2-
دکتر نادر جعفریاستاد دکتر نادر جعفری، که درس ارتباطات سازمانی را با ایشان گذراندیم، از دانشکده رفته اند و به سمت مدیر کل طرح و برنامه دانشگاه منصوب شده اند. یک ویژگی خوبی که از ایشان در تدریس یاد گرفتم، تلاش برای بهتر کردن وضع موجود بر اساس داشته ها بود. امید آن دارم که ایشان با کاربست دانش خود، در سمت جدید، بیش از پیش موفق باشند. ایشان اولین دانش آموخته دوره دوم دکتری فرهنگ و ارتباطات هستند و از این جهت، موفقیتهای علمی ایشان برای ما حائز اهمیت است و منتظر شنیدن خبرهای خوش هستیم. (+)

  • برای مشاهده رزومه دو سال قبل استاد بشیر اینجا را کلیک کنید. اینجا هم مطلبی درباره کلاس توسعه و جهانی شدن با دکتر بشیر نوشته ام.
  • لینک رزومه استاد گودرزی و استاد جعفری در سایت دانشگاه خراب بود.

این فید پاورقی را مشترک شوید: http://pavaraqi.ir/post/rss
آدرس نسخه کم حجم برای موبایل: http://pavaraqi.ir/m

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۳
حمید درویشی شاهکلائی
سه شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۰۳ ق.ظ

برای نشریه حیات در سالی که گذشت

نشریه حیاتمجله حیات، آبروی نشریات بسیج دانشجویی کشور است. آبروی بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام است.  و البته افتخار بسیج دانشجویی دانشگاه هم هست وقتی که اول می شود (+).
حیات در طول حیات 11 ساله خود، فراز و نشیب های زیادی داشته است. چه آن زمان که با تلاش خستگی ناپذیر سعید خورشیدی و گروهش با عنوان هفت قفل منتشر می شد، چه حالا که طی چند ماه، هیئت تحریریه اش به طور کامل متحول می شوند.
امسال حیات با حمید بیات (دانشجوی سال چهارم فرهنگ و ارتباطات) شروع کرد. خوب و قدرتمند هم شروع کرد. چند شماره هشتاد صفحه ای منتشر شد و ناگهان که البته قابل پیش بینی هم بود، حمید کنار رفت. تنهایی کار کردن خیلی سخت است. امسال قرار بود هر ماه به یکی از شاخص های ابعاد اندیشه امام روح الله پرداخته بشه. شاخصه هایی که امام خامنه ای در 14 خرداد 89 به اونا اشاره کرده بود. این پرونده ویژه های آبرومند حیات امسال، جایزه رتبه اول نشریات دانشجویی را برای بچه ها به ارمغان آورد.
اردیبهشت 190، کار نشریه به دست مجید صادقی افتاده بود. یعنی یک سال سومی اقتصاد. این هم از مظلومیت فرهنگ است دیگر. مجید قبلا خانه ما را برای روابط عمومی بسیج سردبیری می کرد. مجید توانست شماره های 16 و 17 را منتشر کند. (خسته نباشید به همه بچه ها که با همت اونا شماره جدید همین هفته منتشر شده است.) استانداردهای نشریه حیات هم حفظ شده اند. تیم قدرتمند و جوانی هم هست. اما مدیریت این بچه ها تو فضای بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام، سخت و گاهی ناشدنی است. دعا کنیم.
سلامتی همه جهادگران فرهنگی صلوات.

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۳
حمید درویشی شاهکلائی

باغ خرمالوباغ خرمالو، عنوان نشریه دانشجویی مستقلی است که در جشنواره نشریات دانشجویی هم برگزیده شد. نشریه ای که در آذر 1389 متولد شد و ماه به ماه، شماره به شماره، بهتر و بهتر شد.
باغ خرمالو استعاره ای است از دانشگاه امام صادق علیه السلام که یک باغ بزرگ خرمالو است در حد وسط سعادت آباد و شهرک غرب. البته این عنوان ظرفیتهای بیشتری هم برای استعاره شدن دارد...
سید علی اصغر علویمدیریت باغ خرمالو، سید علی اصغر علوی (+)، وبلاگ نویس (+) و شاعر توانمندی است. تفکر او، نثر او، شیرین بیانی ها و مهم تر از همه زیبایی شناسی او در جای جای نشریه حضور دارد. البته شورای سردبیری و نویسندگان با علاقه و سلیقه ای چون علی احمدی و صادقی و ... در کنار طراحی های خلاقانه و هنرمندانه حسین براتی، نیروی انسانی قدرتمندی را برای نشریه به ارمغان آورده است. نیروی انسانی، مهم ترین عامل موفقیت این پروژه است.
طرح های روی جلد، جذاب و حرفه ای انتخاب می شوند. تبلیغات نشریه از فضاسازی ها تا تبلیغات انسانی مطلوب است. نظم در انتشار، توزیع و فروش، قیمت مناسب و ... در کنار پرداختن به موضوعات مورد نیاز جمعیت دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام به شیوه منصفانه و رعایت چند صدایی و تکثر، اخلاق مداری، به علاوه تلاش واقعی برای گرفتن بازخورد به منظور بهتر شدن، سبب گشته پنج مرحله استخراج، تولید، توزیع، مصرف و زباله داری (بخوانید ارزیابی) با موفقیت به سر انجام برسند.
از اشتباهات موردی یا موارد سهوی (مثلا درج اشتباه اردیبهشت ماه به جای خرداد ماه) که بگذریم، یکی دو شماره اول نشریه، اگر چاپ نمی شدند هیچ اتفاق خاصی هم نمی افتاد. باغ خرمالو به نیاز خاصی پاسخ نمی داد جز کمی خندیدن یا ... . هیچ دلیلی برای انتشار چنین نشریه ای نبود. نه تفکر انقلابی داشت، نه تفکر اصلاحی، کاملا خنثی. اما به مرور در هر شماره، به این سمت حرکت کرد که با مخاطبینش (امام صادقی ها) همراه بشود و به امید روزی که در جهت دهی به جریان احساس و اندیشه و عمل در دانشگاه موفق عمل کند. یعنی متغیر مستقلی باشد بر متغیر وابسته رفتار امام صادقی ها.

باغ خرمالو، یک وبلاگ هم لازم دارد. گرچه بسیاری از مطالب آن، صرفا مصرف داخلی دارد. می توان با استفاده از رمز، دایره ارتباط خود را با فارغ التحصیلانی امتداد دهد که دانش آموخته نامیده می شوند.  بی شک، آنان می توانند حرفهای جالبی برای باغ خرمالو داشته باشند.
سلامتی همه شان که با وجود حجم فراوان مشکلات، به جهاد در عرصه فرهنگ مشغولند؛ صلوات

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۲
حمید درویشی شاهکلائی
سه شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۰۲ ق.ظ

سلامتی بچه های اتاق 9348 صلوات

امسال (سال ششم زندگی خوابگاهی دانشگاهی) توفیقی بود با بچه های اتاق 9348 همسایه باشم و نگاههای جدیدی به زندگی دانشجویی رو از نزدیک درک کنم. هر بار هم که رفتیم اتاقشون، برامون چای درست کردند. تشکر از چای آنها می توانست به تنهایی بهانه یک پست تشکر باشد اما قضیه چیز دیگری هم هست...
اینجا اتاق بچه های انقلابه!
اینجا اتاق بچه های انقلابه
بچه های اتاق 9348 در سالی که گذشت سهم بالایی در فرهنگ و هنر دانشگاه امام صادق علیه السلام ایفا کردند؛ گرچه رشته هیچ کدامشان فرهنگ و ارتباطات نبود.
از همکاری های مختلف در برنامه های هیات میثاق با شهدا بگیر تا برپایی دو غرفه در نمایشگاه بین المللی کتاب، اردو های هفتگی قم جمکران، اردو مشهد، پخش انواع فیلم های سینمایی، حضور فعال در جشنواره فیلم فجر، انتشار ویژه دیدبان در نقد سینمای ایران، برگزاری همایش سینمای آرمانی و اهدای سیمرغ های نمادین، نشریه خانه ما و این اواخر هم حیات....
اشاره به فهرست فعالیتهای اونها هم وقت گیر است! خوب که فکر می کنم می بینم در طول شش سال گذشته هیچ اتاقی به اندازه آنها پرکار نبوده است.

درباره عکس: ورودی اتاق آنها در یکی دو ماه آخر سال تحصیلی به این شکل در آمده بود. آنها هر برنامه ای که برگزار می کردند، اطلاعیه ای، نمادی، چیزی از آن برنامه را به عنوان یادگاری بر دیوار اتاقشان نگه می داشتند. (شک نکنید دیوار اتاق آنها جای سوزن انداختن نداشت!) سر در دانشجویان جهان اسلام هم مربوط به غرفه آنها در نمایشگاه کتاب است. اینجا اتاق دانشجویان جهان اسلامه. به راستی که داشجویان جهان اسلام نباید از پا بنشینند و کم کار باشند.

خدا همه شان را برای اسلام و مسلمین نگه دارد: محسن محمددینی، قاسم رستم پور، مجید صادقی، حمید صادقی نیارکی، سید حسین هاشمی، هادی ایمانی، وحید کرایلی، علیرضا امینی، سامان مظاهری، علی خوش مهر و محمد رضا انیسی آرانی.

دو نکته دیگر:

1- الگوی خوبی است که بچه های علاقمند به کارهای فرهنگی و اجرایی هم اتاقی باشند و با مشارکت یکدیگر به پیشبرد و تعالی فرهنگ اقدام کنند.
2- آدم اینها را می نگرد، می گوید: چرا خودم کم گذاشتم؟

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۲
حمید درویشی شاهکلائی
سه شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۰۲ ق.ظ

اعتکاف: کانکت به بی نهایت

این همه معتکفین مسجد دانشگاه رو که می بینید
اعتکاف نمارگزاران مسجد دانشگاه امام صادق علیه السلام
گرچه سه روز از دنیا بریده اند اما تقریبا همه شان لپتاپهایشان را آورده اند
اعتکاف لپتاپها
تفاوت بارز جدید اعتکافهای دانشجویی با غیر آنها در همین «اعتکاف لپتاپها»ست. دانشجویان بدون سیم (وایرلس) به بی نهایت عالم دیگر (اینترنت) متصل می شوند و از همه مظاهر دنیایی دل می برند.
در مرکز پایین تصویر دوم، نمونه ای از جزوات درسی هم دیده می شود که ویژه اعتکاف ایام امتحانات دانشگاه است. (در اعتکافات سال های پیش تر که در تعطیلات تابستان بود، جزوه درسی نبود!)

پی نوشت::
 1- مطالعات و کسب علم و استفاده از لپتاپ در اعتکاف اشکال فقهی ندارد.
2- سایت خامنه ای دات آی آر بار دیگر کولاک کرده است. چندرسانه ای اعتکاف این سایت دارای بخشهای مختلف (سحر، ظهر و شب) است که هر یک از بخش ها از نظر گرافیک خیلی قشنگ کار شده است. در سمت چپ بخش شب، دو تا دخترخانم مشاهده می شوند که لپتاپ دارند. در سمت راست بخش شب نیز آقا پسری در هر حال گوش دادن با هدفون است.... کلا از دست ندهید: ویژه نامه چندرسانه ای اعتکاف سایت khamenei.ir با عنوان پشت پرچین بهشت

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۲
حمید درویشی شاهکلائی

تحقیق اینترنتییکی از دوستان ترم 12، تحقیق یکی از دروس تخصصی این ترم را برایم ایمیل کرد. در همین باره به نظرم رسید یک نکته را تذکر بدهم و آن این که هیچ گاه طرف مقابلتان را احمق فرض نکنید!
باید ها و نبایدهای تحقیق اینترنتی
  • برای طرف مقابلتان- در این مثال، استادتان یا همکار تحقیقاتی تان- این قدر شعور قائل شوید که بتواند دست شما را بخواند.
  • همیشه از تحقیق اینترنتی استفاده نکنید. خودتان را از لذت شیرین کار علمی محروم نکنید.
  • کپی پیست یافته اول گوگل، روش مناسبی برای انجام تحقیقات دانشجویی دوره کارشناسی ارشد نیست. کلیدواژه هایی را هم استفاده نکنید که اگر استاد آنها را سرچ کند، گوگل مقاله شما را به عنوان یافته اول معرفی کند.
  • از لحاظ نگارشی حتما متن را چک کنید. ویرگولها، جمله بندی ها و ... مهم است.
  • کلماتی که خاص اینترنت هستند، مثل «صفحه قبل» و «صفحه بعد» را حتما حذف کنید!
  • به شیوه ارجاع دهی توجه کنید. اگر شما، جای نویسنده بودید چگونه ارجاع می دادید؟ کمی فکر کنید! شما مشخصه سه کلیدی را بلد هستید؟ پس به شیوه ای که بلد هستید، ارجاع دهید! اسم کتاب را در مشخصه سه کلیدی (داخل پرانتز) ننویسید. (مولف، سال، شماره صفحه). یعنی وقتی اون نویسنده واقعی مقاله سوتی داده و اسم کتاب را داخل پرانتز نوشته، شما یک جور سوتی اش را درست کنید. وگرنه استادتان می فهمد.
  • برخی کتب در دسترس شما نیستند که به آنها ارجاع بدهید! استاد شما احتمالا در همان نگاه اول می فهمد که شما برخی منابع را به عمرتان ندیده اید.
  • اگر نویسنده مقاله ای مشخص نبود؛ آن مقاله را کپی پیست نکنید! یکی از بچه ها همین کار را کرد. به خیال خودش یک مقاله ضعیف گمنام را به استادش تحویل می داد. استاد پرسید: کار خودت است؟ دانشجو گفت: بله! استاد گفت: این رو من 20 سال پیش، در دوره دانشجویی ام نوشتم و فلان جا چاپ کرد! این اولین مقاله ای بود که در این حوزه نوشته شده است!
  • اصولا در تحقیقات اینترنتی، باید توانایی خوبی در ترکیب کردن داشته باشید. چند مقاله را با یکدیگر ترکیب کنید تا مقاله جدیدی که متفاوت از همه آنهاست حاصل آید. کپی پیست تنها یک مقاله، خیلی بی شرفی است. (+)
  • پایگاه های sid.ir یا نورمگز یا حوزه دات نت یا سایتهای دانشنامه ها، منابع مطمئنی هستند. از آنها استفاده کنید. از هر جایی کپی پیست نکنید!
  • بعد از ترکیب مطالب منابع مختلف، ارتباط بین آنها را با جملاتی با زبان خودتان برقرار کنید. راحت بنویسید که این پاراگراف با پاراگراف قبلی و بعدی چه ارتباطی دارد و یا اینکه چرا دارید به این موضوع می پردازید.
  • وقتی مقاله تان تمام شد، بخشی به عنوان چکیده در ابتدای آن اضافه کنید و شرح تمام کپی پیستها (سیر مقاله تان) را توضیح دهید. تنها به جای اینکه بنویسید «فلانی می گوید» می نویسید: «به این موضوع می پردازیم که...». (البته در متن مقاله، انتهای پاراگراف داخل پرانتز اسم نویسنده واقعی، سال و شماره صفحه را می اورید!)
  • حتما این احتمال را بدهید که مقاله توسط استادتان (یا دستیار او) خوانده شود.
  • باور کنید، تفاوت کار علمی و غیر علمی تنها در صداقت است. صادقانه از 10 منبع کپی پیست کنید و به هر 10 تای آن به طور دقیق ارجاع دهید. این یک مقاله مروری خوب می تواند باشد. اما اگر ارجاع دهی تان صادقانه نباشد، یک سرقت زشت ادبی است که به شدت شما را در چشم دیگران منفور می کند. النجاة فی الصدق.

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۲
حمید درویشی شاهکلائی

تیتر دوم: آزمون سراسری دکتری علوم ارتباطات همان آش و همان کاسه

امسال، اولین سال آزمون سراسری دکتری است. استقبال از مطلب حاشیه ها و نکته هایی از اولین تجربه ام در آزمون دکتری ارتباطات انگیزه نوشتن نکاتی درباره اولین مصاحبه دکتری ارتباطات به شیوه جدید است که نوزدهم خرداد در دهکده المپیک (دانشگاه علامه طباطبایی) برگزار شد:

توضیح: به نظر می رسد در شیوه جدید هر سال بین 5 تا 10 نفر فرصت تحصیل در مقطع دکتری ارتباطات یکی از 4 دانشگاه (تهران، علامه طباطبایی، امام صادق علیه السلام و باقرالعلوم قم) را پیدا کنند. امسال نوبت دانشگاههای علامه و باقرالعلوم بود که دکتری برگزار کنند. دانشگاه باقرالعلوم ظاهرا بنا دارد صرفا از طلبه ها دانشجوی دکتری بسازد ولی از دانشجوها نه. به این ترتیب برای مرحله دوم آزمون نیمه متمرکز دکتری، یعنی مرحله مصاحبه، دانشگاه علامه طباطبایی برای 5 نفر ظرفیت خود، شاهد رقابت 25 داوطلب بود.

سهم دانشگاه امام صادق در آزمون شفاهی دکتری ارتباطات علامه: تنها دو نفر
امسال تنها سه امام صادقی برای مصاحبه به دانشگاه علامه طباطبایی دعوت شدند. من، محمد رضا برزویی (دانش آموخته کد 82) و یکی دیگر که فکر کنم صلاح نیست اسمش را ببرم. نفر سوم در مصاحبه شرکت نکرد. تعداد کم دانشجویان دانشگاه امام صادق در مقطع لیسانس، تمایل برخی از آنها به شرکت در آزمون رشته های دیگر (علوم تربیتی، علوم اجتماعی)، ضعف در سوالات تستی و ... احتمالا از موارد تاثیرگذار بوده است تا سهم کمی دانشجویان امام صادق کم باشد. در همین جا قبولی هم اتاقی عزیزم، محمد جواد نوروزی اقبالی در رشته علوم تربیتی را تبریک می گم.

این تصویر آقا حمید گل، خوش تیپ ترین پسر دنیاستبا همین ظاهر بری، ردّی!
من معمولا کت نمی پوشم. یکی از اساتیدمان گفت: کت بپوش! با همین ظاهر (ریش، بدون کت و ...) رد خواهی شد. استاد دیگری هم تاکید کرد که حداقل ریشم را کمی کوتاه کنم.

درباره ریش: شما مرا می شناسید. ما هیچ گاه از آرمانهایمان کوتاه نخواهیم آمد انشاء الله. ریش هم جزء آرمانهای ما نیست! اما آدمی به لاغری من اگر ریشش را کوتاه کند، بدجوری لاغر و زشت به نظر می رسد! به خاطر دقت در همین مسائل است که به من می گویند: «خوش تیپ ترین پسر دنیا!» نکته دیگر اینکه: اگر دین ندارید، در دنیاتان آزاده باشید!

در مورد کت: این مساله ریشه در ظاهرگرایی شدید ما ایرانی ها دارد که پدرمان را درآورده است! فرهنگ گاهی مقابل طبیعت می ایستد. اما گاهی این ایستادگی حماقت است. آدم عاقل تو هوای طبیعی گرم خرداد تهران، کت نمی پوشد. این ظاهرگرایی جز حماقت معنی دیگری ندارد. از یک طرف تو اوج گرما کت بپوشیم، از اون طرف هم درجه سردی کولر را بیشتر کنیم و مصرف انرژی را ببریم بالا! شعور برخی اساتید دانشگاهی ما و مسئولین ما در همین قدر است! (گاهی بدجوری دلم می سوزد! طرف تو اتاق خودش نشسته، در هم بسته است ولی کتش را در نمی آورد.)

به هر حال، حفظ ظاهر، به ویژه شیک پوشی برای حضور در مصاحبه دانشگاه های تهران و علامه ظاهرا مهم است. برخی آن را نشانه احترام به استاد تلقی می کنند. گرچه از نظر من، حماقت است یا دو رویی یا ....  احترام به استاد هم این است که کارهای علمی ایشان را ادامه بدهید و تکمیل کنید.


هم اکنون به فکر رزومه خود باشید! فردا دیر است...
با توجه به حذف سهم نمره کتبی در قبولی دکتری، رابطه های شما با اساتید که در رزومه هاتان جلوه گر است، سهم بسزایی در قبولی شما خواهد داشت. رابطه خوب و مقاله های بیشتر مطلوب است.
شما مرا می شناسید! ...
این تصور هم که رقبای شما رزومه قدرتمندی دارند از اساس باطل است.

برای همه فعالیتهای علمی تان، بروید مدرک جور کنید. امضا بگیرید. اگر مدرکش را تحویل ندهید، امتیازی به شما تعلق نمی گیرد. (من تصور می کردم تنها برای مقاله ها باید مدرک نشان داد!)

بشناسید با کی، کجا، چه جور آدمایی طرفید!
قبل از مصاحبه به سایت دانشگاه و دانشکده و گروه مربوطه مراجعه کنید تا هیئت علمی و رزومه آنها را بشناسید. (اگر نمی شناسید.)
اگر مدارک خاصی یا نکته خاصی هم باشد در سایت می نویسند. به ویژه در مورد زمان مصاحبه.

حتما آدرس محل مصاحبه را چک کنید و از چند نفر بپرسید چه جوری می رسید اونجا.  خوشبختانه با اطلاعات درستی که دوستان دادند، راس ساعت هفت و نیم (همان ساعتی که در سایت نوشته بودند.) رسیدم.

سلامت باشید!
شب قبل مصاحبه، به موقع بخوابید! خواب سر شب در موفقیتهای شما موثر است. صبح به موقع بیدار شوید. همه چیز را دوباره چک کنید.

چای از مخدرات است. (انتظار ویتامین و پروتئین از آن نداشته باشید.) آرامش بخش است. متاسفانه امسال خوابگاه ما مشکل آب جوش دارد. نشد چای بخورم و سرم داشت می ترکید!

یک دوست، یک آشنا، یک هم صحبت
آقای برزویی در میان تعدادی از داوطلبان قبل از من رسیده بودند. آقای برزویی سومین سرگروه درس اندیشه اسلامی (طرح مطالعاتی مقرریهای شهید مطهری) من بود. ما هم اعضای گروه خوبی بودیم و دو ترم رابطه سرگروه و گروه ادامه داشت. در آزمون کتبی، نمره تراز آقای برزویی حدود نه هزار بود. نمره خوبی بود ولی دیگر به کار نمی آمد!

کمی سر و گوشتان بجنبد! از اکثریت کورکورانه پیروی نکنید!
از جمع جدا شدیم. گوشه ای نشستیم. در مورد مسائل مختلف صحبت کردیم. آقای برزویی از دانشکده پرسید. (ایشان ترم قبل دفاع کردند.) به امید پیدا کردن بوفه رفتیم دوری در اطراف بزنیم که فهمیدیم یه جایی هست که باید مدارک را تحویل بدیم و منتظر شیم نوبتمون بشه. به این ترتیب من دومین نفری بودم که مدارکم را تحویل دادم و دومین مصاحبه شونده من بودم!

مکالمه دانشگاه تهرانی ها
به مکالمه دو داوطلب حاضر در محل هم توجه کنید:
-: دانشگاه ما که از اینا نمی گیره. اینا هم که از ما نمی گیرن. (ترجمه روان: در مصاحبه شفاهی دکتری ارتباطات دانشگاه تهران، دانشجویان علامه قبول نمی شوند. متقابلا دانشگاه علامه هم دانشگاه تهرانی ها را قبول نمی کند!) حالا امام صادقی ها ممکنه قبول شن ولی ما نه.
-: به هر حال، مصاحبه تجربه خوبیه!

چه کسانی و در چه دانشگاهی قبول می شوند؟
در تکمیل مکالمه آنها: دانشگاه امام صادق علیه السلام تقریبا از هیچ کدام از آنها نمی گیرد! زیرا آنها دانش کافی برای قبولی در آزمون کتبی معارف اسلامی دانشگاه امام صادق علیه السلام را ندارند. هیچ امام صادقی هم در رشته ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی قبول نشده است. دانشگاه تهران هم در سه دوره گذشته دکتری خود، تنها از میان فارغ التحصیلان ارشد خود دانشجوی دکتری پذیرفته است. البته در سال گذشته حسین سرفراز و مهدی یوسفی از دانشگاه امام صادق با حضور موفق در آزمون کتبی که نفرات اول و دوم شدند توانستند وارد دوره دکتری شوند. (آزمون کتبی 50 درصد موثر بود و از 50 درصد شفاهی هم آنها نمره مطلوبی گرفتند.)

از کاربندی تا کارمندی
از اخلاق خوب کارکنان آنجا (از انتظامات دم در تا اون خانمهایی که مدارک را تحویل می گرفتند یا آبدارچی ها و ...) تشکر می کنم. شناسنامه نداشتم، کارت ملی قبول کرد. مدرک لیسانس نداشتم، گیر نداد. (ما ارشد پیوسته هستیم و هیچ گاه مدرک لیسانس به ما نمی دهند.) ریز نمرات نیاورده بودم گفت تا هفته یک آینده بیار.
خوب است کارمند نقش خود را بفهمد. بداند که کارمندی به معنی کاربندی نیست. کارمند نباید کار را بند بیاورد. بلکه باید کمک کند تا کار پیش برود.

مصاحبه کنندگان دکتری ارتباطات علامه
برخی شان حدود نیم ساعت دیر آمدند! من دومین نفر بودم. 4 نفر اون طرف میز بودند. سه تاشون را می شناختم. (آقایان استاد کیا (مدیر گروه)،
رحمان سعیدی (معاون آموزشی) و نقیب السادات.) نفری یکی دو سوال علمی پرسیدند. اونی که نمی شناختم خیلی خوش برخورد بود. (دقیقا معنی این جمله این است که سه تای دیگر گویا با خودشان هم قهر هستند!)

سوال از موضوع پایان نامه
وقتی عنوان پایان نامه ارشدم را گفتم، همه آنها به فکر فرو رفتند. به نظرم کمی فرصت تجزیه و تحلیل لازم داشتند تا بتوانند بفهمند که «آموزش فرهنگ پایداری به نوجوانان: تحلیل محتوای کتب درسی علوم انسانی دبیرستان» یعنی چه تا بر اساس آن سوال بپرسند.

سوالها بیشتر مرتبط با پایان نامه بود. پایان نامه ارشد و تزی که تز دکتری من خواهد بود.

سوالهای آسان علمی
سوالهای علمی خیلی ساده و آسان بود. قبلا هم نوشتم که با سوال آسان می شود تفاوت آنی که درس خوانده و آنی که نخوانده را فهمید اما نمی توان تفاوت آنی که کم و سطحی خوانده با آنی که زیاد و عمقی خوانده را فهمید.

سوالهای علمی درباره نظریه هنجاری رسانه ها و روش تحلیل محتوا بود. یک سوال هم بود که من نفهمیدم از کجا به ذهن طراح آن خطور کرد: تکنولوژی خوبه یا بد؟!

کل فرآیند مصاحبه شاید یک ربع هم طول نکشید! این می تواند معنی دار باشد یا نباشد. (معنی1: ردّی! معنی2: دکتری که می گفتن به همین آسونیه!)

سوال سیاسی هم نپرسیدند. البته هر سوالی بار ارزشی سیاسی دارد. بنابراین جوابهای سیاسی گرفتند!


درباره روش جدید آزمون دکتری در راستای برقراری عدالت آموزشی

با تشکر از زحمات وزارت علوم که سعی در قانونمند کردن پذیرش دانشجو در دکتری دارد:
 در سیستم جدید، نظر نهایی و مهم را دانشگاه برگزار کننده دکتری می دهد. یعنی ممکن است نفر اول مرحله کتبی، در مصاحبه رد شود.

سوالهای آسان یعنی برخورد گزینش سلیقه ای
اگر هدف نیمه متمرکز کردن آزمون دکتری این بود که نقش دانشگاهها کمرنگ شود تا عدالت آموزشی محقق شود، به نظر می رسد باید سهم 50 درصدی آزمون کتبی احیا شود. واگذاری صد در صد پذیرش به مرحله مصاحبه عادلانه نیست. دیدیم که با این سوالهای آسان، ارزیابی علمی محقق نمی شود. بی شک نظر اساتید دانشگاه برگزارکننده دکتری مهم است و باید لحاظ شود اما این که 4 نفر تصمیم بگیرند که چه کسانی دکتری بخوانند، عادلانه نیست. بهتر است 50 درصد سهم آزمون کتبی باشد، 50 درصد هم نظر مصاحبه کنندگان. باید راه را بر گزینش سلیقه ای بست.

دعوت پنج برابر ظرفیت برای دکتری رشته ارتباطات اشتباه محض است
در مورد رشته هایی مثل ارتباطات که یکی دو جا بیشتر نمی گیرند، دعوت از 5 برابر ظرفیت اشتباه است. چون دانشگاه برگزار کننده اولویت را با پذیرش دانشجویان خود می گذارد و غیر آنها را پذیرش نمی کند!
وقتی 25 نفر دعوت می شوند، احتمالا در میان آنها 5 دانش آموخته علامه پیدا می شوند!
وقتی 25 نفر دعوت می شوند، افرادی با نمره کل حدود 7 هزار هم دعوت به مصاحبه می شوند! چرا من باید با کسی که نمره کلش سه هزار تا از من پایین تر است از صفر رقابت کنم؟ تفاوت نمره تراز هفت هزار و ده هزار مشهود است و باید موثر هم باشد. با این سوالات ساده شفاهی که نمی شه تفاوت سطح علمی را نفهمید! باید جلوی برخورد سلیقه ای دانشگاهها را گرفت.

پستهای مرتبط در وبلاگ پاورقی فرهنگ و ارتباطات:

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۲
حمید درویشی شاهکلائی

برای استاد فرهاد اقوامی

پست قبلی را به آقای علی احمدی، کارمند دانشکده اختصاص داده بودم. این پست را نیز تقدیم به یکی دیگر از کارمندان دانشکده می کنم؛ کارمندانی که شأن و منزلتشان بیش از کارمند است و شخصیت علمی شان را می ستاییم:

یادگار هاروارد!

استاد فرهاد اقوامی هم کارشناس آموزش دانشکده ماست. (اشتباه ننوشتم، ایشان قبل از اینکه کارمند سالها استاد دانشگاه بودند.) این استاد بازنشسته، در دوره شاه یکی دانشجویان دانشگاه هاروارد (یعنی همان مرکز مدیریتی که بعد انقلاب به دانشگاه امام صادق تبدیل شد.) بوده است که به خاطر مواضع ضد امپریالیستی درست یک ماه قبل از فارغ التحصیلی در مقطع فوق لیسانس اخراج می شود! او تحصیلات تکمیلی دانشگاهی خود را در مدیریت، زبان انگلیسی و علوم سیاسی ادامه داده است.

درس زندگی و درس تدبیر زندگی
ما هشتاد و چهاری ها توفیق آن را داشته ایم که اولین دوره درس «تدبیر زندگی» را با ایشان در ترم دوم سال 84 بگذرانیم. درسی که برای اولین بار در دانشگاه برگزار می شد. نمایشگاه منابع کتابی و گزارشات تحقیقات که منبع آن درس بود یادم نمی رود. (تصور کنید که حجم منابع مورد استفاده استاد آن قدر زیاد بود که یک نمایشگاه به آن اختصاص یافت.)
مهم تر از درس تدبیر زندگی، استاد عملا به ما درس زندگی می دهند: استاد اقوامی با وجود کهولت سن، از نشاط فراوانی برخوردار است و قهرمان مسابقات پینگ پنگ دانشگاه است. برای ورودی های جدید برنامه های ورزشی ترتیب می دهد و ضمن آن، مقررات آموزشی را بازگو می کند. اخیرا هم به طور فعال، برنامه های بازدید از مراکز فرهنگی و موزه ها را به منظور افزایش نشاط در فضای دانشجویی پیگیری می کند و ...




سلامتی همه آنانی که قلبشان برای اعتلای نسل جوان می تپد، صلواتی هدیه کنید.

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۱
حمید درویشی شاهکلائی
سه شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۰۱ ق.ظ

وبلاگ جغرافیای فرهنگی؛ وبلاگ دکتر علی احمدی

برای علی احمدی عزیز
سال گذشته خبر قبولی علی آقای احمدی در مقطع دکتری رشته جغرافیا، تحسین همگان را برانگیخت. این پژوهشگر برتر دانشگاه امام صادق علیه السلام به جغرافیای فرهنگی علاقه دارد و به جرات می توان ایشان را از صاحب نظران موضوع «جغرافیای فرهنگی» در ایران دانست.
دکتر علی احمدی چندان اهل فضای سایبر نیست. وقت چندانی هم برای این جور کارها ندارد. اما علاقه دارد تا دیگران بتوانند به سهولت مقالات منتشر شده اش را بیابند.
http://CulturalGeography.mihanblog.com

یادداشتی هم تقدیم به استاد فرهاد اقوامی نوشته ام که به زودی به روز می شود.

دانشگاه امام صادق علیه السلام یک پدیده ممتاز است


دانشگاه امام صادق یک پدیده ممتاز است!

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۱
حمید درویشی شاهکلائی
سه شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۰۱ ق.ظ

قبولی در آزمون کتبی دکتری علوم ارتباطات

آقا حمید گلباسمه تعالی

بدین وسیله قبولی اینجانب را در آزمون کتبی دکتری به جبهه فرهنگی سایبر انقلاب اسلامی، همه دوستان به ویژه اساتید ارجمند دانشگاه امام صادق علیه السلام، تبریک گفته؛ ملتمس دعای خیر همگان هستم.

توضیح: دعای خیر یعنی اینکه: دعا کنید هر چه خیر است همان بشود.
هر چه خدا خواست، همان می شود
نه این، نه آن، فقط همان می شود

آقا حمید گل
خاکم سالار

برای رفع کنجکاوی دوستان: قبولی در آزمون کتبی، یعنی معرفی شدن به دانشگاه برای مصاحبه شفاهی که تصمیم نهایی را دانشگاه برگزار کننده دکتری می گیرد. وزارت علوم تلاش در کمی و منضبط کردن معیارهای مصاحبه شفاهی دارد ولی تاکنون توفیقی نداشته جز برگزاری سراسری آزمون دکتری. امسال دانشگاه باقرالعلوم قم و علامه طباطبایی تهران در رشته ما دوره دکتری برگزار می کنند و من باید در روزهای آینده در آزمون شفاهی دکتری مربوطه شرکت کنم. دعای خیر کنید چون ته دلم این است که دکتری را در دانشگاه خودمان (امام صادق علیه السلام) یا نهایتا دانشگاه تهران بخوانم؛ اما شما دعا کنید هر چه خیر است همان اتفاق بیفتد. ما راضی به تقدیر الهی هستیم.

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۱
حمید درویشی شاهکلائی

تهاجم فرهنگی با چیپس
1- اواخر هفته قبل، یعنی هفته سیزدهم آموزشی، اردوی فرهنگی تفریحی اردبیل توسط اداره فرهنگی دانشگاه ما برگزار شد. کاری به این اردو ندارم. چون رشته ام فرهنگ و ارتباطاته، بد نیست کمی درباره فرهنگ و کار فرهنگی حرف بزنم.
چیپس یک محصول فرهنگی است
2- وقتی می گویند فرهنگ، معانی مختلفی ممکن است مراد باشد. مثلا گاهی فرهنگ را مقابل طبیعت قرار می دهند. «نه طبیعت» می شود فرهنگ. مثلا «باران»، طبیعت است اما «چتر» فرهنگ است. چتر، یک محصول فرهنگی است زیرا دخالت انسان در طبیعت است. یک مثال دیگه: لباس یک محصول فرهنگی است که برای غلبه بر طبیعت توسط انسان به شیوه های مختلف به کار گرفته می شود. مثالی دیگر: سیب زمینی طبیعت است اما چیپس فرهنگ است چون بشر آن را دستکاری کرده است. چیپس یک محصول فرهنگی است. با چیپس (محصولات فرهنگی) می توان تهاجم فرهنگی کرد و فرهنگ یک جامعه ای را عوض کرد.  همان طور که با فست فودها، آپارتمان نشینی، ماشین سواری و ... این اتفاق افتاده است. لباس را یادتان هست که یک محصول فرهنگی بود؟ پوشیدن لباس های یک فرهنگ دیگر، نمونه های این تهاجم فرهنگی است.
2.5- (البته بهتر است بگوییم اشاعه یا تبادل فرهنگی. اما گاهی موضوع تهاجم فرهنگی است. بی شک وقتی یک فرهنگی در مقابل نفوذ مظاهر فرهنگ دیگر از خود، دفاع می کند، ما با تهاجم فرهنگی مواجهیم و اشاعه نامیدن آن خود فریبی است.)
3- اجمالا می توان گفت که فرهنگ، یعنی دستاوردهای معنوی بشر. معمولا به وجه مادی دستاوردهای بشری تمدن می گویند. این تعاریف وحی منزل نیستند و برخی از فرهنگ مادی هم سخن می گویند. مثل معماری.
4- در معانی تخصصی تر، این دستاوردها باید بین جمعی مشترک باشند. یعنی تعدادی از انسانها (مثلا یک گروه دوستی) این ویژگی های معنوی را داشته باشند. به تعبیری بین آنها «رسم» باشد. آداب و رسوم یعنی فرهنگ.
5- فرهنگ، آموختنی است. فرهنگ با آموزشهای مستقیم و غیر مستقیم، سینه به سینه یا از طریق وسایل ارتباط جمعی و یا هر شیوه ای که فکرش را بکنید، از فردی به فرد دیگر آموزش داده می شود. فرهنگ، اکتسابی است. آمریکایی ها بر خلاف اروپایی ها به هر کسی که ارزشهای آنها را اکتساب کند (یاد بگیرد) آمریکایی می گویند. چه سرخ باشد و چه سیاه و چه بهتر که سفید باشد.
6- پس منظور ما از فرهنگ، ارزشها، هنجارها، قوانین، باورها و ... هستند که بین جمعی از انسانها مشترکند و می شه اونا را به دیگران آموزش داد.
 شماره های بعدی ان شاء الله ناظر به کار فرهنگی و کار فرهنگی در اردوها خواهد بود که در پستهای بعدی تقدیم خواهد شد.

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۱
حمید درویشی شاهکلائی
سه شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۰۱ ق.ظ

دیدبانی برای کتاب

دیدبان سینمای ایران
نشریه رنگی دیدبانشماره دوم نشریه دیدبان، کاری از واحد فرهنگی بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام، ویژه سینمای ایران منتشر شد. این نشریه تمام رنگی که ضمیمه شماره 14 و 15 نشریه حیات بوده است، با تیراژ 10 هزار جلد، به بررسی سینمای ایران (به ویژه آخرین جشنواره فیلم فجر) از دیدگاه گفتمان انقلاب اسلامی و تفکر بسیجی پرداخته است.
علی رغم بر یادداشتها و نقد فیلمها، چند گفت و گوی اختصاصی و مصاحبه خواندنی با استاد حجت الاسلام پناهیان، جهانگیر الماسی (پیشکوست بازیگری و داور جشنواره)، حمید بهمنی (فیلمساز نوظهور و برجسته دفاع مقدس)، جمال شورجه (چهره برجسته سینما و تلویزیون) و روح الله شمقدری (تهیه کننده فیلم پایان نامه) فراهم شده است.
طرح پشت جلد هم خبر از برگزاری همایش بزرگ دانشجویی تجلیل از فیلمساز برگزیده ی جشنواره بیست و نهم فیلم فجر از منظر «تفکر بسیجی» همراه با اکران ویژه فیلم و اعطای سیمرغ نمادین بهترین فیلم در بهار 1390 می دهد. (
خبر)
دیدبان کتاب
  1. انقلاب ما انقلاب کتاب بود. (ابراهیم فیاض) ما با کتاب، توانسته ایم حرف های انقلاب خود را بزنیم.
  2. اگر به ذات گرایی در رسانه ها معتقد نباشیم، در عمل هم هیچگاه سینما، نتوانسته رسانه شایسته ای برای انقلاب اسلامی ایران باشد. امروزه نیز، سینما از جامعه کاملا جداست و دغدغه هایش عموما ربطی به عموم مردم ندارد.
  3. جوانان بسیجی، فرزندان انقلابی امام روح الله در دانشگاه و حوزه، دیدبان انقلاب اسلامی اند. خوب است بیشتر به کتاب بپردازیم. امید که نشریه دیدبان، چند برابر ویژه نامه های سینمایی، کتاب را رصد کند. برایش جشنواره و همایش تجلیل برگزار شود و هنرمندان مسلمان عرصه کتاب، بیشتر تشویق شوند و هر چه تشویق شوند کم است.

کوتاه:
  1. اگر به پرس تی وی دسترسی دارید، هم اینک خبرهای جالبی از روز نکبه در سراسر جهان پخش می کند. دیدن چهره های ژاپنی، انگلیسی و ... در حمایت از فلسطینیان بسیار جالب توجه است. بی شک، بیداری اسلامی تا قلب اروپا هم پیش خواهد رفت.
  2. دوست عزیزم در وبلاگ حقیقت محض، پیشنهاد روزه سیاسی برای روز سه شنبه داده اند که با موافقت وبلاگ نویسان مواجه شده است. شما را هم دعوت می کنم که با پرداختن به این موضوع در وبلاگتان به این پیشنهاد لبیک گویید. این روزه سیاسی، به ابتکار دانش آموزان یک مدرسه راهنمایی در حمایت از مردم بحرین طراحی شده است. توضیحات بیشتر: +

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۱
حمید درویشی شاهکلائی
سه شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۰۱ ق.ظ

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا

یا امام رضا
فرمانده اسبق بسیج دانشگاه امام صادق علیه السلام می گفت:
برای تقویت روحیه جهاد و شهادت طلبی، اردوهای جنوب رو راه انداختیم؛
برای تقویت روحیه ولایت مداری اردوی مشهد.
امشب، با قطار اتوبوسی، همراه هم دانشگاهی های امام صادقی ام به پابوس آفتاب خواهیم رفت.
اذن دخول در حرم یار...

اشتراک فید: http://pavaraqi.ir/post/rss
(
فید چیست و چه کمکی می کند؟)

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۱
حمید درویشی شاهکلائی

برای اولین امتحان دکتری ارتباطاتم: اولین تجربه آزمون سراسری دکتری سازمان سنجش

  • از خوش اقبالی یا شانس بد ما یکی این که اولین تجربه سازمان سنجش در برگزاری سراسری و نیمه متمرکز آزمون دکتری با ما آغاز شد.
دانشگاه امام صادق علیه السلام در مازندران!
25 فروردین 1390 هفت و نیم صبح پنج شنبه؛ دانشگاه فنی امام صادق علیه السلام؛ شهر امیرکلاء از توابع بابل مازندران
  • مکان و زمان فوق، میقات و میعاد اولین آزمون دکتری من بود. رقابت برای کسب عنوان یکی از پنج دانشجوی دکتری علوم ارتباطات در سال 1390! (از خوش اقبالی یا شانس بد ما، امسال فقط دانشگاه علامه طباطبایی، آن هم فقط 5 نفر دانشجو می گیرد! مرتبط: +)
  • امسال، یکی از شهرهای استان محل اقامت به عنوان محل آزمون دکتری تعیین شد. ما هم مجبور شدیم برگردیم شهرستان. و از آنجا صبح زود به شهر محل آزمون.
  • افزایش ناگهانی مسافرین بابل: شش و نیم صبح پنج شنبه. میدان امام. صف طویلی برای رفتن به بابل به وجود آمده است. راننده ها از تعجب شاخ در آورده اند که این همه آدم برای چی این وقت صبح پنج شنبه می خوان برن بابل!
  • با امام صادقی ها در همه جا: خوشبختانه در محل آزمون هم امام صادقی ها از شرق و غرب مازندران خود را رسانده بودند و تنها نبودیم. (امام صادقی ها در همه عرصه ها حاضرند!)
  • تکلیف ساقط شده: حجم بیش از تصور داوطلبان ورود به دکتری در حوزه امتحانی ما (امیرکلاء بابل) موجب شگفتی ما گردید. یکی از امام صادقی ها در همین باره گفت: دیگر تکلیف بازگشت به استان از ما ساقط شده است.
  • صف دستشویی: تجربه می گوید قبل از آزمونهای 4 ساعته باید قضاء حاجت نمود. حتی اگر نداری!
  • ن کانتری فر اولدمن: من هنوز هم توجیه نشده ام که چرا این همه پیرمرد باید در آزمون دکتری شرکت کنند؟ اینها که تاریخ مصرف علمی شان تمام است. یکی از امام صادقی ها از وجود برخی مدیران کل در بین این پیرمرد ها سخن گفت.
  • ناهار نخردمه!: بحث درباره «نقی» یا محسن تنابنده (سریال نوروزی پایتخت) سهم از حاشیه های جانبی آزمون بود. اتفاق نظر وجود داشت که علی رغم تصویر گاهی منفی از مرد مازندرانی، مصداق های واقعی «نقی» در مازندران فراوان است.
  • من شما را می شناسم!: دیدن دوستان قدیمی (احیانا بعد از 5 یا 6 سال) از اتفاقات جالب بود. دوستان دبیرستانی مان که بزرگ شده بودند. (داخل پرانتز: بعضی ها هم بعضی ها را به جا نیاوردند! که موجب خنده بقیه می گردید!)
  • آزمون دکتری و سطح علمی مسجد: هنگام نماز ظهر، بسیاری از داوطلبان بدون هماهنگی به مسجد امام حسن در یکی دو کیلومتری محل آزمون آمده بودند. یکی از داوطلبان به نکته جالبی اشاره کرد: «احتمالا سظح علمی این مسجد هیچگاه این قدر بالا نبوده است! همه تحصیلکرده!» مشابه این وضعیت در مقیاس کمتری قهوه خانه هم اتفاق افتاد.
تمایزات آزمون دکتری امسال
تعدد حوزه های امتحانی به تعداد استانها و سراسری شدن (پذیرش نیمه متمرکز) را تا حالا فهمیده اید. در گذشته هر دانشگاهی مستقلا آزمون دکتری تخصصی برگزار می کرد و مدرک آزمون تافل می خواست. اما دیگر خبری از این حرفها نیست.
  • آزمون استعداد تحصیلی (Gmat)، ابتکار ویژه آزمون دکتری امسال بود. چهل سوال هوش، درک مطلب، تحلیل و مقایسه و ریاضی و اینجور چیزها. چیز خوبی است. یک فایده آن کاهش شانس پیرمردها برای ورود به دوره دکتری است. هشت صبح تا ده صبح فرصت پاسخگویی به دفترچه شماره یک بود. چهل دقیقه وقت اضافه آوردم. (دانلود رایگان این نمونه سوال استعداد تحصیلی (+) و پاسخگویی به آن توصیه می شود! این هم پاسخهای آن نمونه سوال: + ) پیشنهاد می کنم که تعداد سوالات به 30 سوال کاهش پیدا کند. حداقل، وقت آزمون به 90 دقیقه کاهش پیدا کند تا جنبه رقابتی آزمون حفظ شود. نکته دیگر درباره استعداد تحصیلی، شش گزینه ای بودن آن است. اما با وجود شش گزینه ای بودن، نمره منفی یک سوم داشت!
  • آزمون زبان عمومی. خوشبختانه نمره منفی نداشت. البته کاملا هم تستی نبود. 100 سوال و 120 دقیقه فرصت پاسخگویی. در مورد زبان هم پیشنهاد می کنم تعداد به 50 سوال و 60 دقیقه کاهش پیدا کند. در ضمن، قرار دادن چند تست زبان تخصصی در کنار سوالات زبان عمومی، چندان گزینه بدی هم نیست. (نمونه سوال زبان + و پاسخنامه اش +)
  • آزمون تخصصی: بعد از آزمون 4 ساعته و خسته کننده نوبت صبح، نوبت به آزمون نود دقیقه ای بعد از ظهر رسید. در رشته ما (و عمده رشته ها) دو ماده امتحانی روش و نظریه (هر کدام سی سوال تستی) وجود داشت. روش تحقیق بیشتر شامل آمار عمومی (توصیفی و استنباطی) بود. انتظار این بود که بیشتر سوالات به روشهای تحقیق تخصصی در رسانه ها و علوم اجتماعی و ارتباطات اختصاص یابد. نظریه ها هم شامل حوزه های گسترده ارتباطات انسانی، جمعی، جامعه شناسی، نظریه فرهنگ، جهانی شدن و ... شد. (توجه: هر رشته علمی شامل مفاهیم، روش، نظریه و مسائل می باشد. که در این آزمون تقریبا مفاهیم، نظریه و مسائل در ذیل عنوان نظریه ترکیب شدند. البته سهم نظریه بیشتر بود.)
  • تستی بودن آزمون تخصصی: 
  • 1- مسلما به نفع غیر امام صادقی هاست. ما شش هفت سال است که به منابع مطالعاتی مان نگاه تستی نداشته ایم. پیام نوری ها که همیشه تست می زنند و عمدتا توانایی تحلیل تشریحی ندارند. بقیه دانشجویان هم حداقل برای ورود به ارشد، امتحان تستی داده اند. (راستی گفته می شود سطح سوالات دکتری، در سطح کارشناسی است. یعنی همان آزمون ورود به ارشد)
  • 2- فکر می کنم برای آزمون تستی باید کتابهای خاصی را معرفی کرد! 
  • 3- امکان استفاده از تاکیتک استراتژیک مورچه را فراهم کرد. (مورچه می تواند گزینه صحیح را پیش بینی کند.)
  • عدالت آموزشی در ورود به مقطع دکتری؟ این نکته باید با تامل بیشتری بحث شود. گفته می شود: برگزاری آزمون به صورت نیمه متمرکز به نفع شهرستانی ها و دانشجویان دانشگاههای غیر معروف است. شانس آنها برای ورود به دوره دکتری بیشتر می شود. اینها درست است ولی آیا معنی عدالت هم این است؟ مثلا چرا باید معدل 18 دانشگاه امام صادق علیه السلام با 18 دانشگاه ... یکسان فرض شود؟ (20 درصد در این آزمون، براساس نمره معدل محاسبه می شود.) 
  • دستهای کثیف: شاید قطع اعمال سلایق شخصی دانشگاهها در پذیرش دانشجوی دکتری، کار خوبی می بود. اما متاسفانه بعد از مرحله آزمون کتبی، این دانشگاهها هستند که تصمیم می گیرند که با چند برابر ظرفیتها چه کنند!
  • نیتهای خوب در انتظار شیوه های صحیح: راستی فراموش نکنیم این اولین تجربه بود و باید به وزارت علوم و سازمان سنجش فرصت داد تا خودش را اصلاح کند. نیت های خوبی پشت سر این اتفاق هست.
پی نوشت: تشکر از لینک ویژه دکتر آشنا
وقتی استاد آشنا یک مطلب وبلاگ پرخواننده خود را به این مطلب اختصاص داد: +

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۰
حمید درویشی شاهکلائی

مسعود ده نمکیمسعود ده نمکی بار دیگر توانست ثابت کند برای حرف زدن با مردم توانایی استفاده از محدوده های ممنوعه سینمای روشنفکران را دارد. طبیعی است که در محدوده ممنوعه سینما و هنر  روشنفکری هم از وسایل آنها استفاده کند! (توجیه هدف، وسیله را!)
1- بار دیگر یک اثر هنری مرتبط با دفاع مقدس به پرمخاطب ترین آثار هنری کشور اضافه شد و بطلان این سخن که مردم از دفاع مقدس خسته شده اند را می شود فهمید.
2- ده نمکی بار دیگر توانست حرفهایش را بزند. حرفهایی که به واقعیت جامعه نزدیک بود و به همین دلیل هم مورد استقبال قرار گرفت. پیامهای متعدد فیلم اخراجی های 3 یا حرفهای ده نمکی را هم بقال سر کوچه و هم استاد دانشگاه می فهمیدند.
3- فیلم اخراجی ها 3 برخلاف فیلم اخراجی ها یک، داستان نداشت. اما مردم آن را برای مشاهده در سالنهای فیلم سینمایی پسندیدند.
4- فیلم اخراجی ها 3 بطور خاص برای مخاطب ایرانی ساخته شده است و مثل بسیاری از فیلم های دیگر ایرانی قرار نیست با استقبال مخاطب خارجی مواجه شود. حرفهای درون گفتمانی است.
5- مسعود ده نمکی مشابه مخملباف و حتی حاتمی کیا نیست. این سه اصلا شبیه هم نیستند. نمی فهمم چرا برخی برای آنها تحلیل های مشابه ارائه می دهند.
6- راستی اگر صدا و سیمای انقلاب اسلامی، این حرفهای مسعود ده نمکی را می زد، کسی به دیدن اخراجی ها می آمد؟ اصلا اخراجی ها ساخته نمی شد. این قدر بخش های مختلف واقعیت  انقلاب اسلامی گفته نشده است، که به اینجا رسیده ایم.

امام صادقی ها در سینما اریکه ایرانیان
مرتبط: دیشب در سانس هشت و نیم سینما اریکه تعداد زیادی از «هم دانشگاهی» ها هم بودند.
(+) شاید حدود صد نفر بودیم. (+) برخی دانشجویان هم از سانس های بعدی و بعد نیمه شب استفاده کردند. ای کاش همه شهرستانها سینما داشت تا بچه ها مجبور نمی شدند برای سینما بیایند دانشگاه!

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۰
حمید درویشی شاهکلائی


بین همه سایتها و وبلاگهایی که هست، این سایت
(+) «بسیجی سو» برای من یک چیز دیگه است.
بعد از پنج سال، در دوره ای از شور سایبری، مسئولیتی بر گردن من افتاد و اون مدیریت سایت بسیج دانشجویی دانشگاه بود. سایتی که هنوز وجود نداشت. با سختی ها و دشواری های فراوانی بالاخره درست شد و یه مدتی هم آزمایشی فعالیت کرد و دوره ما به سر رسید!
گذشت تا اینکه خرابه سایت بسیج دانشگاه به مسدود رسید. مسدود عزیز هم سنگ تمام گذاشت و از حوالی دهه اول محرم، سایت بسیج، فعالیت آزمایشی موفقی رو پشت سر گذاشت.
امروز هم مسدود پیامک زد و یک عیدی قشنگ داد: فید سایت هم اضافه شده و می شه از طریق گودر به سایت دسترسی داشت و مطالب رو به اشتراک گذاشت.
شما هم معطل نکنید. یک دانشگاه امام صادق است و یک سایت بسیج. فید برادرانتان را در دانشگاه امام  صادق را هم اکنون مشترک شوید. بعدا یادتان می رود!
بفرمایید! شما هم به جمع مشترکین سایت بپیوندید!
فید سایت بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۰
حمید درویشی شاهکلائی

اینجا استانبول، "محله هالاکای"- حوالی منطقه زینبیه

در ادامه تجربه های بین المللی دانشجویان رشته ما، محمد رضا رضائیان، دانشجوی دوره پنجم کارشناسی ارشد پیوسته رشته معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات (ورودی سال 86) است و این وبلاگ (آبی نامه: یک امام صادقی با شلوار Lee) را از شهر اروپایی استانبول (کشور برادران مسلمانمان: ترکیه) به روز می کند!

گروه مستندسازان جوان
وبلاگ «آبی نامه» محمدرضا رضائیان، جدیدا شروع به کار کرده است و انگیزه آن هم مستندسازی محمدرضا رضائیان و دوستان خوبش (مجید اسمال!، مسعود رضی، سجاد اردی ، مجتبی ابول!) است. این پنج نفر، همگی از دوستان ما و همکلاسی های محمدرضان. البته مجتبی ابول حقوق می خونه. حقوق و مستند سازی هم که ربطی به هم ندارند! اما پسر خوبیه. یادش بخیر! تو حوادث بعد انتخابات 88، به شدت مجروح شده بود. جانباز انقلاب اسلامی.

ابراهیم حکمت: رزمنده ای برای تمام جهان اسلام
تو این سفر مستندشون راجع به چند سوژه مثل نوروز در ترکیه و اینها کار می کنند اما سوژه اصلی اونا، آقای ابراهیم حکمته. محمدرضا تو وبلاگ آبی نامه نوشته:

  • «آقای ابراهیم حکمت رو هم پیدا کردیم و دومین سوژه مستندمون که در واقع اصلی ترین اون هم هست کلید زدیم. ایشون از رزمنده های دوره دفاع مقدسه که از کشور ترکیه به ایران میاد و واسه ایران میجنگه! البته اشتباه گفتم، واسه خدا و دینش میجنگه!
  • امروز خودشون شدیدا تأکید داشتن که مرز و حکومت نمیشناسن و حکومت اصلی واسه ایشون، حکومت امام مهدی (ع) هست.»

یک وبلاگ خواندنی
محمدرضا رضائیان کارگردان قابلیه. سجاد اردی هم تصویر بردار خوبیه. بقیه هم احتمالا کار راه اندازهای خوبی هستند! خوندن این وبلاگ تو تعطیلات نوروز (که وبگردی هم به شدت کاهش پیدا می کنه) غنیمت است. به علاوه این که شما را در لذت و دشواری های ساخت یک مستند سهیم می کنه:
http://rezablueboy.mihanblog.com

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۰
حمید درویشی شاهکلائی
سه شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۹، ۰۸:۵۹ ق.ظ

این همه وبلاگ برای مطالعات دین!


درس درآمدی بر مطالعات دین با استاد جدید

دانشجویان رشته معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات درسی را با عنوان درآمدی بر مطالعات دین می گذرانند که شاید هدف درس آَشنایی با رویکردهای مطالعه دین (روان شناسی، جامعه شناسی، مردم شناسی...) باشد؛ اما... بگذریم.

ما به همراه هشتاد و سه ای ها اولین گروهی بودیم که این درس رو با استاد جدیدش گذراندیم. شیوه متفاوت تدریس استاد، یک مزیت بزرگ برای او بود که به مرور از آن فاصله گرفت و هر روز بدتر شد. تصور کنید، استاد در کلاس با تک تک دانشجویان گرم می گرفت و همه را به مشارکت در بحث وادار می کرد و واقعا چیزهای جدیدی یاد می داد. تا میان ترم با یک کلاس رویایی روبرو بودیم. گرچه وضع به همین منوال نماند اما تجربه شیرینی برجای ماند.

وبلاگهای دوره ما
یکی از شیرینی های این درس، وبلاگ آن بود. هر کس (یا گروههای دو یا سه نفره) باید یک وبلاگ جدید اختصاصی درس می ساختند و هر آن چه استاد می خواست در آن قرار می گرفت. بعضی به وضوح از آن شانه خالی کردند و بعضی با کارهای افتضاح، عدم علاقمندی شان را نشان دادند. برخی نیز وبلاگهای آبرومندی ساختند و انصافا خلاقیت به خرج دادند. ناگفته نماند استاد هم تا چند هفته مرتب سر می زد و نظر می نوشت. خیلی حال می کردیم که استادمان این چنین پایه است.

گرچه نهایتا با گم شدن برگه های امتحان میان ترم و عدم اثرگذاری فعالیتها (مثل وبلاگ و ...) نمره بدی با بی انصافی تمام نصیب ما تمام گشت، این درس و کلاس یکی از خاطره انگیزترین کلاسهای ما ماند. آن هم چهارشنبه ها ساعت 5 تا 7!

هم اکنون نوبت هشتاد و هفتی هاست. بچه های دوره ششم فرهنگ و ارتباطات. بهانه این پست هم معرفی وبلاگ آنهاست:

وبلاگ بالکن ذهن- حامد سجادی: http://balkonzehn.mihanblog.com
حامد بنا نداره وبلاگش فقط برای همین درس باشه. از عنوانی که انتخاب کرده و مطالبی که نوشته هم این طور بر می آد که این وبلاگ ادامه خواهد داشت.

وبلاگ سبیل (به فتح سین!)- سید جواد یوسفی: http://www.sabil.mihanblog.com
پنج پست نوشته. این یعنی یک شروع خوب. باید دید تعامل استاد چگونه به تداوم این وبلاگ اثر خواهد گذاشت.


وبلاگ جیرجیرونّی- احمد حیدری: http://www.jirjironni.mihanblog.com
جیرجیرونی اسم یک سنت محلی است که در زادگاه احمد حیدری رایج است. یک سنتی که احتمالا زرتشتی بوده و با ورود اسلام، رنگ اسلامی به خود گرفته است.

رضا امینی هرندیوبلاگ حرف دین (مطالعات دین)- رضا امینی هرندی: http://harfedin.mihanblog.com

وبلاگ سربالایی (درآمدی بر مطالعات دین)- حسین شیعه: http://sarbalayi.mihanblog.com

وبلاگ اجبار دین (درآمدی بر مطالعات دین)- علیرضا تلوری: http://www.ejbardin.blogfa.com
بعضی شجاعت بیشتری دارند و مستقیما از استاد خود انتقاد می کنند! زبان سرخ و سر سبز و باد.

وبلاگ DBMD(درآمدی بر مطالعات دین)- امین امینی صدر؟: http://www.dbmd.parsiblog.com

وبلاگ دین و اندیشه- مصطفی طاهری: http://www.motaleateadyan.blogfa.com
محمد علی شاکری
وبلاگ دین پژوهی- محمد عی شاکری: http://dinpajoohi.mihanblog.com
این وبلاگ را حتما ببینید. از دستتون می ره ها!

وبلاگ درآمدی بر مطالعات دین- سید ابراهیم جنابان: http://873040569.blogfa.com
آدرس جالبی برای وبلاگش انتخاب کرده. نه؟!

وبلاگ زمهریر- مصطفی صادقین: http://mostafadin.blogfa.com

چیزی که هست این که اگر این وبلاگها کمی هدفمند شوند، یا کمی انگیزه و نظم پشت سر این انرژی و وقتی باشد که بچه ها اختصاص می دهند، چیز مفیدی از آب در می آید. و گرنه امسالی ها نیز مانند سالیان گذشته به زباله دان وب می پیوندند!

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۸:۵۹
حمید درویشی شاهکلائی

خروش عدالتخواهانه دانشجوی دانشگاه امام صادق علیه السلام که سبب دستگیری اش در مسجد الحرام شد، چه بود؟!

 

 

خبرهای دستگیری، برگزاری دادگاه برای دانشجوی دانشگاه امام صادق علیه السلام توسط سعودی های وهابی در سفر عمره دانشجویی، خبر بیانیه (یو 8) بسیج دانشجویی هشت دانشگاه تهران و خبر آزادی این دانشجو را احتمالا خوانده اید.

(اگر نه اینجاها را ببینید: مشرق، فارس، باز هم فارس، لبیک، abna)

دیشب کلیپی از آن چه سبب دستگیری او شد به دست من رسید. او تنها مرگ بر آمریکا نگفت. او و دوستانش کارشان را با دعاهای معمولی آغاز می کنند و برای غفران گناهان خود و پدر و مادر و مسلمانان و رفع نیازهای آنان دعا می کنند و دعاهایشان را ادامه می دهند. او می گوید و دوستانش و (حتی دیگر مسلمینی که طواف می کنند) تکرار می کنند:

ربنا اغفر لنا و لوالدینا و للمسلمین و المسلمات و للمومنین و المومنات و  اقض حوائجهم ...

 تا جایی که دعا ها بو دار می شود:

اللهم انصر جیوش المسلمین! (ترجمه: خدایا! سپاه های مسلمان را یاری کن!)

اللهم انصر اخواننا فی فلسطین، (ترجمه: خدایا! برادرانمان را در فلسطین یاری کن!)

و فی لیبیا، (و در لیبی)

 و فی البحرین،

و فی الیمن،

و فی المصر!

اسم بردن از یمن و بحرین کار خطرناکی بود که خدا شجاعت آن را به آنها داد. اما تازه شعار دادن و خروش انقلابی آنها شروع می شود. وارد مصداق های دقیق تر می شوند:

اللهم احفظ سید حسن نصر الله

اللهم احفظ طیب اردوغان

اللهم احفظ سید علی السیستانی

اللهم احفظ عبدالله گل

اللهم اهلک اعداءنا (ترجمه: خدایا! دشمنان ما را نابود کن!)

اللهم اهلک حسنی مبارک

اللهم اهلک معمر قذافی

اللهم اهلک اعداءنا الامریکیین و الاسرائیلیین... (ترجمه: خدایا! دشمنان آمریکایی و اسرائیلی ما را نابود کن!)

بغض و کینه انقلابی دیگر در فریادها کاملا مشهود است. همه با هم شعار سر می دهند:

الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر،

الموت لامریکا، الموت لامریکا، الموت لامریکا، الموت لامریکا، الموت لامریکا،

الموت لاسرائیل، الموت لاسرائیل، الموت لاسرائیل، الموت لاسرائیل، الموت لاسرائیل...

کلیپ 5 دقیقه ای تمام می شود. اما فریادهای آنان...

 

او که بود؟

محمد سلیمانی، کربلا، اربعین سال گذشته

(عکس مربوط به سال گذشته، اربعین، کربلاء عراق است.)

محمد سلیمانی درچه،

 دانشجوی ورودی سال 85 دوره کارشناسی ارشد پیوسته رشته معارف اسلامی و حقوق دانشگاه امام صادق علیه السلام،

از بچه های باصفای هیات میثاق با شهدا،

از مسئولین ارشد بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام (مدیر روابط عمومی)،

...

وبلاگش را شاید بشناسید (اینجا) یادداشتهایش را در نشریات دانشجویی حیات، خانه ما و یا وبلاگ دانشگاهه داریم؟!!! (اینجا) شاید خوانده باشید.

محمد با انگیزه است. معتقد است. به امام خامنه ای معتقد است. به مطالبه گری و آرمان خواهی معتقد است.

محمد نه تنها اعتقاد و انگیزه دارد؛ بلکه اهل عمل است.

محمد عزیز و دوست داشتنی ما می رفت که محمد نفس زکیه شود تا مقدمات ظهور آقا فراهم شود که نشد!

خدا از این «محمد»ها بسیار در آستین دارد. در فلسطین، در مصر، در لیبی...

خدایا! این «محمد» ها را برای اسلامت نگهدار! (ترجمه: اللهم احفظ هولاء الـ«محمد»ین...

 

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۸:۵۹
حمید درویشی شاهکلائی