در جستجوی ارتباطات آئینی جشنهای مردمی فجر
برای مردمیتر شدن برگزاری جشنهای دهه فجر، چه باید کرد؟
مثلا ما امام صادقیها در قالب هیات میثاق این کار رو بکنیم؟!
فرشتههان! با مسجدیها کار دارند.
پاتوقتون کجاست؟
ستارههای درخشان زمین برای آسمانیها
گزارش ویژه
تو مسجد چه کنیم؟!
زائر خدا شویم! پایهاید؟
بر شما باد مسجدی شدن!
*هشدار داد: نماز همسایه مسجد جز در مسجد پذیرفته نیست...
**یکی پرسید: اى امیر مومنان! همسایه مسجد کیست؟
*فرمود: کسى که...
تجربه کنیم.
امسال توفیق خادمی شهدا در یادمان هویزه میسر نشد؛
انشاءالله به زودی خادمی در آستان امام رضا؛
یا حتی کربلا، کاظمین، نجف، سامرا؛
و چه بسا سوریه و شام بلا؛
و انشاءالله بقیع و مسجد الاقصی.
دیر یا زود، به مانند سه تیر 84 «مردی از جنس مردم» خواهد آمد و کام امت حزب الله شیرین خواهد شد.
دعا کنید با موفقیت زیارت با پای پیاده نصیب همه آرزومندان شود.
حلال کنید!
اگر بطلبند، دوباره عازم عراقم، کافیست عصر شود.
پیشنوشت: در راستای افزایش سواد رسانهای و آموزش رسانهای شجره طیبه صالحین، کارگروه فضای مجازی گروه فرهنگ و ارتباطات مرکز مطالعات راهبردی تربیت اسلامی دانشگاه امام صادق علیهالسلام با همکاری پایگاه اطلاعرسانی شجره طیبه صالحین، جزوه آموزشی مسالهمحور و کاربردی برای آموزش خبرنویسی متناسب با نیازهای بسیجیان پایگاهها را تنظیم کرده و به طور اختصاصی در اختیار صالحین قرار داده است. مثالهای ملموس، تمرینهای کاربردی، اختصار و نگارش با نثر روان و قابل فهم برای عموم از ویژگیهای این جزوه است.
تنظیم: حمید درویشی شاهکلایی*
ارزشهای خبری: معیارهایی که در پیدا کردن سوژه و تنظیم خبر به ما کمک میکند. چه چیزی ارزشش را دارد که خبر شود؟!
1- ارزش دربرگیری: رویدادی واجد این ارزش است که بر تعداد زیادی از افراد تاثیر (مادی یا معنوی) داشته باشد. مثلا:
قانون جدید سربازی ابلاغ شد (پسران در شرف سربازی)
پنجشنبه هم تعطیل شد (کارمندان و خانوادههای آنها)
2-ارزش شهرت: مثلا:
رییسجمهور امشب به تلویزیون میآید (رییسجمهور، یک چهره مشهور است)
فرمانده پایگاه بسیج متاهل شد (فرمانده پایگاه بسیج برای نشریه بسیج پایگاه دارای ارزش شهرت است)
سیوسه پل به زیر آب رفت (اشیاء و اماکن هم ممکن است دارای شهرت باشند!)
3ـ ارزش برخورد: رویدادهای حاوی تضاد طبیعی (سیل)، انسانی (جنگ)، منفی (سرقت)، مثبت (مسابقات) و... مثلا:
زنجیره انسانی دانشجویان دور باغ قلهک
سرماخوردگی به مرگ دختر فقیر منجر شد!
4ـ ارزش مجاورت: فیزیکی (همسایگی) یا معنوی (عقیدتی). مثلا:
علوی مسئول آموزش پایگاه شد (برای نشریه داخلی پایگاه بسیج)
مرز افغانستان بسته شد (مجاورت فیزیکی ایران و افغانستان برای رسانههای ملی دو کشور)
اجتماع عظیم شیعیان نیویورک در روز عاشورا (مجاروت معنوی)
شهردار جدید پاریس یک مازندرانی است (مجاورت معنوی برای نشریه استانی مازندران)
5 ـ ارزش کثرت (تعداد): مثلا:
5000 حلقه صالحین در استان همدان فعال شدند
افزایش 200 درصدی استقبال از شجره طیبه صالحین در شیراز
6ـ ارزش شگفتی و استثنا: چیزهای عجیب و نادر مثل اختراعات.
پیروزی با 6 گل در خانه حریف
ملخها به مکزیک حمله کردند
7ـ ارزش تازگی: خبر از نظر زمانی نباید سوخته باشد! مثلا:
سال گذشته وزارت بهداشت در اطلاعیهای خبر از شیوع وبا داد (فاقد ارزش تازگی)
سیا امروز فاش کرد: نقش دموکراتها در قتل یاسر عرفات (دارای ارزش تازگی)
تمرین:
ب- چگونه خبر بنویسیم؟
سبک خبرنویسی: بعد از اینکه تصمیم گرفتیم، چه چیزی ارزشش را دارد که خبر بشود، باید آن را مانند یک خبر تنظیم کنیم.
سبک هرم وارونه: مطالب با توجه به میزان اهمیت آنها از مهمترین به بیارزشترین پشت سر هم میآید. بند اول که چکیده مهمترین مطلب در یکی دو جمله است، لید نام دارد. خواننده پس از مشاهده تیتر، ممکن است لید را بخواند. با خواندن لید هم تصمیم میگیرد که متن خبر را به طورکامل میخواند یا نه.
لید لازم نیست به همه به عناصر خبر (که؟ کجا؟ کى؟ چه؟ چرا؟ چگونه؟) بپردازد. بلکه باید در حداقل کلمات به مهمترین(ها) بپردازد.
مثال لید بد: در جلسه امروز شورای پایگاه در مورد فعالیتهای زمستانی و اردوی راهیان نور، بحث و تصمیمهاى لازم گرفته شد. (علت: «تصمیمهاى لازم» در مورد فعالیتهای زمستانی و اردوی راهیان نور، همان چیزی است که باید در لید میآمد. چه تصمیمی گرفته شد؟!)
مثال لید خوب: عبدالله عبداللهی، پدر چهار شهید، صبح امروز به علت کهولت سن و ایست قلبی در بیمارستان ساسان درگذشت. (این لید به سوالات «که؟ چه؟ کی؟ چرا؟ کجا؟» در کوتاهترین کلمات پاسخ داده است.)
نکته: برای تاکید یکی از عناصر خبری، آن را در ابتدا قرار دهید.
پس، از نوشتن مطالب مبهم و گنگ، مطالب جزیی، در لید خوددارى کنید.
سبک تاریخى: مطالب به ترتیبى که اتفاق افتادهاند، تنظیم مىشوند. مثل صورتجلسهها و خبر جلسههای رسمی. سبک تاریخى با یک مقدمه کلى شروع مىشود که زمینه کلى مطالب خبرى را مطرح مىسازد ولی ویژگیهای لید را ندارد. مثال:
فرمانده حوزه سیدالشهداء صبح امروز در جمع بسیجیان شهرک شهدا حضور یافت و به سوالات اعضای حلقههای صالحین پاسخ داد.
سبک تاریخى همراه با لید: چکیده مهمترین مطلب در «لید خبر» قرار مىگیرد، بقیه مطالب به آن ترتیبی که اتفاق افتاده اند، تنظیم میگردند.
چند اصطلاح:
· روتیتر: تیتری که بالای تیتر اصلی میآید و معمولا مقدمه یا مکمل آن است. مثال:
امروز برگزار میشود
اولین همایش تقدیر از بسیجیان ناحیه مقداد
· زیرتیتر: تیتری که پایین تیتر اصلی میآید و معمولا نتیجه یا مکمل آن است.
· سوتیتر: بخشی از متن که عینا به صورت برجسته و با ظاهر متفاوت، معمولا در کادر، تکرار میشود.
· دو تیتری: وقتی یک خبر، دو تیتر مستقل داشته باشد. مثال:
تسخیر سفارت انگلستان در تهران (تیتر اول با عناصر خودش)
مستضعفان جهان از دانشجویان ایرانی تشکر کردند (تیتر دوم با عناصر خودش)
تمرین:
دانلود نسخه طراحی شده با کیفیت: بخش اول (کمتر از یک مگابایت) و بخش دوم (کمتر از یک مگابایت)
*کارشناسی ارشد معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق علیهالسلام
PavaraQi.ir
از جهت ترویج فرهنگ درستنویسی
به بهانه نامه بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیهالسلام به مسئولین قوای سه گانه کشور (+)
آیا میدانید خطای مسئولین فرهنگی کشور چیست؟
خطای مسئولین سیاسی کشور؟
مهمتر از همه مسئولین اقتصادی کشور؟
تا به حال به مسئولین مذهبی و دینی کشور فکر کردهاید؟
چقدر به اشکالات و مشکلات مسئولین فکر کردهاید؟
خطای «مسئولین» (با همه تنوع آن) در «ین» است. باید با «ان» بنویسید. «مسئولان» درست است!
مثالهای دیگر:
روحانیون> روحانیان
معلمین> معلمان
توضیح: جمع عاقل در فارسی با «ان» است. مثل: استادان. (اساتید غلط است.)
تذکر: قواعد نگارش رسانهای را درست رعایت کنیم!
عنوان کامل کتاب:
مردمشناسی تاریخیشناختی علم در ایران
تالیف:
دکتر ابراهیم فیاض، متولد 1342
ناشر:
تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، شرکت چاپ و نشر بینالملل
نسخهای که من خواندم:
چاپ اول، 1389، 3000 نسخه، 2500 تومان، 220 صفحه
دو مقدمه، سه فصل، پیشنهادها و
سخن آخر. (دقت کردید که ترتیب مُلّایی دارد؟ مقدمات و موخّرات را جزء کتاب نیاورده است.)
عنوانِ دشوارفهم و عجیبی دارد!
فصل اول (تقریبا سهچهارم کتاب) به مردمشناسی شناختی عهد صفویه میپردازد. در این فصل، ادبیات، هنر، فلسفه، فرهنگ عامه و مذهب در دوره صفویه براساس منابع دست دوم (!) و تحلیلهای پژوهشگران قبلی (تالیفی یا ترجمهای) بررسی میشوند.
تحقیر روش علمی در مقام تالیف
علت انتخاب منابع دست دوم به جای دست اول، در مقدمه توضیح داده شده است. اما اگر از من میپرسید، میگویم دکتر فیاض با رونویسی افراطی از این کتابها، به تحقیر فرآیندهای تحقیقی همکاران خود پرداخته است که تعدد و تکثر منابع در آنها از همه چیز مهمتر است. مثلا به دفعات در این کتاب میبینید که چند پاراگراف پشت سر هم به یک کتاب ارجاع داده شده است.
دو فصل پایانی
فصل دوم، در 30 صفحه به علل نازایی علوم تجربی در ایران میپردازد. این فصل دو دسته علل معرفتی و ساختاری را بر میشمرد.
فصل کوتاه پایانی نیز به علل بومی نشدن علوم تجربی وارداتی از غرب در ایران میپردازد و در پایان پیشنهادهایی با محوریت علم برای فرار ایران از عقبماندگی داده میشود.
در دو فصل پایانی، حجم کمی و کیفی اندیشههای استاد فیاض به حد قابل قبولی رسیده است و در حقیقت، کتاب در این صفحات پایانی آن، ارزش خواندن پیدا میکند.
پسانوشتار:
ابراهیم فیاض را امام صادقیها میشناسند. با این همه اخلاق خاص و تندزبانیهایش هنوز سر سبزش بر باد نرفته است! دوستداشتنی است. تقریبا باید گفت به گستره علوم انسانی اندیشه و فکر دارد. (و البته این گستردگی خوبیها و بدیهای خودش را دارد.)
مطالب مرتبط با استاد ابراهیم فیاض در این وبلاگ:
(تصادفا میبینم که دو سال پیش که حکم تغییر وضعیت استاد فیاض، همان که به اخراج محترمانه ایشان از دانشگاه انجامید، در همین روزها بود.)
ما واقعا چقدر به وظایف اجتماعیمان میاندیشیم؟!
تذکر: سخنان این دانشمند مبارز مجاهد عزیزمان، مربوط به قبل انقلاب اسلامی است. آن زمانی که برخی مثلامذهبیها تنها به دین فردی (عبادات) چسبیده بودند و از جنبههای اجتماعی کاملا غافل بودند. به نظر میرسد اگر حجتالاسلام محمدجواد باهنر، امروز زنده بود، به جای یک درصد، کمیت بیشتری را مطالبه میکردند.
»واقعا خودمان را روانکاوی کنیم، ببینیم آخر شب یا موقع صبح که مسائل مهم زندگی از جلوی انسان رژه میرود، به چه میاندیشیم؟ اگر دیدیم یک درصدی فکر درباره خدا و مسائل اجتماعی و ظایف دینی در افکار و مخیلهمان وجود دارد، بدانیم که مسلمان هستیم.«
دکتر شهید محمدجواد باهنر، کتاب گفتارهای تربیتی(+)، ص 155
این مطلب، حدود دو سه سال منتظر ماند تا به یک یادداشت درست و حسابی تبدیل شود. حوصلهاش نیست. همینجوری قبول کنید!
من عاشق سینمای هالیوودم. خوب فیلم میسازند،
فیلم خوب میسازند،
اینها به کنار، در راستای منافع ملی وسیاست خارجی
کشورشان فیلم می سازند،
به شیر نفت دولتشان وصل نیستند،
در قانون، مجبور به ممیزی و سانسور نیستند اما فروشگاهها و سینماها معمولا فیلمهای درجهبندی نشده را نمایش نمیدهند...
«نقطه سر خط» ششمین جزوه فرهنگی قرارگاه نشریات حیات بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیهالسلام در جهت تقویت مهارتهای حرفهای روزنامهنگاری جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی منتشر شده است که با استقبال بینظیر به چاپ سوم رسیده .
این جزوه را از اینجا دانلود کنید
این جزوه به طور خاص به مهارت مهم «یادداشتنویسی» پرداخته است. تیتر یک
این ویژهنامه «چگونه یک یادداشت خوب برای مطبوعات بنویسیم؟» است.
در کنار آموزش یادداشتنویسی برای نشریات، آنچه سردبیران و نیز طراحان
نشریات (دانشجویی) باید بدانند، آورده شده است تا مجموعه مناسبی برای تولید
حرفهایتر نشریات دانشجویی و آماتور فراهم آید.
درسرمقاله
این جزوه فرهنگی سردبیر نشریه حیات به مشکل ضعف گروههای ارزشی در داشتن یک
نشریه قوی اشاره می کند وباذکر این نکته که نشریات وقلم های قوی نیاز
امروز انقلاب اسلامی است هدف از تهیه این جزوه فرهنگی را پرکردن بخشی از
این خلا می داند
«یادداشت چیست؟»، «قسمتهای مختلف یک یادداشت»، «تیترنویسی»، «نوآوری»،
«عکس نویسنده»، «اشارهنویسی»، «میانتیتر»، «سوتیترنویسی و نکات مرتبط»،
«اینفوگرافیک»، «انسجام در یادداشتنویسی»، «پس از نگارش»، «نکات تکمیلی»،
«ویراستاری و نگارش»، «آنچه یک سردبیر باید بداند»، «گرافیک مطبوعاتی» و
«رویکرد پروندهای» عناوین بخشهای اصلی این جزوه هستند.
ماهنامه فرهنگی سیاسی حیات (+)، قرار بود نشریه در تراز نشریات حرفهای و سراسری باشد. بنابراین در قرارگاه نشریات بسیج دانشجویی(+)، نیاز به یک نشریه دانشجویی که موضوعات صنفی دانشجویی و داخلی دانشگاه را با نگاهی به گفتمان انقلاب اسلامی دنبال کند، احساس شد. و این شد که حیات خلوت (+) شکل گرفت. امسال هشت شماره حیات خلوت منتشر شد. (شش شماره به اسم حیات خلوت و دو تا هم به اسم فانوس+ و پایداران+) با تشکر از همه به ویژه سال اولیهای فرهنگ و ارتباطات (دانشجویان دوره نهم کارشناسی ارشد پیوسته معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات).
بای بسمالله:
از خدا خواستن، توانستن است
سه نصیحت و یک تشکر
یا حیّ
1- سلام بر شما. استاد علیرضا پناهیان، بیشتر جمعهها تو برنامه تپه نورالشهداء (عهد آدینه که این هفتهها از شبکه سه به صورت زنده پخش میشه) درباره «حیات» سخنرانی میکنند. عجیب دعایی است دعای عهد: «یا حَىُّ یا قَیُّومُ، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ...، یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ، یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ، یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ.» بعد از این همه صدا زدن خدا به لفظ «حی» چه اتفاقی میافتد؟ بیشک دوستانی که برنامه کوهنوردی صبح جمعه را از دست میدن، خیلی ضرر میکنن! راستی شما فکر میکنید پیامبر به خاطر فساد شهر مکه میرفت کوه؟ ببخشید ولی تقریبا سادهایدها! اما ایده بدی نیست که شما هم از دست این زندگی شهری، به کوه پناه ببرید! فتامل!
2- کتاب چیز خوبیه. هفتهای یک کتاب بخونید. (مثلا دانشجوی علوم انسانی هستید!) خوب است وبلاگی هم داشته باشید و یکی دو پاراگراف، به معرفی (و احیانا نقد و نظر کوتاه خودتان درباره ظاهر، رویکرد، محتوا و...) کتابهای خواندهشده بپردازید. «ادبیات، تاریخ و دفاع مقدس» نقطههای شروع خوبی برای کتابخوانی و وبلاگنویسی هستند. باور کنید کتاب خواندن مثل فکر کردن چیز مفیدی است.
3- علیرغم همه چیزهایی که میگویند، باور دارم علم دینی جز با تعبّد به دست نمیآید. مشکل ما علوم غربی و روششناسی آنها نیست! اصلا کدام عملیات را به کمک تدابیر نظامی به سرانجام مطلوب رساندیم؟
4- سه نصیحت بود درباره تهذیب، تحصیل و ورزش. بگذارید به حساب کدبالاییبودن!
5- [از خدا] خواستن، توانستن است. از خدا بخواهید میشود، میتوانید. ابتدای سال، کمتر کسی فکر میکرد بشود 9 شماره در سطح ماهنامه حیات منتشر کرد. بحمدلله میتوانیم شماره دهم (تیرماه) را منتشر کنیم. (البته اون وقت کسی برای توزیع نیست!) حیاتخلوت نیز دستاورد بزرگی بود. یک گروه سال اولی عمدتا از بچههای فرهنگ و ارتباطات توانستند با کمترین امکانات، شش شماره مجله و دو ویژهنامه تخصصی منتشر کنند. کدام نشریه دانشگاه در سال جاری توانسته، نصف آنها تولید کند؟ اهالی محترم حیاتخلوت، خدا قوت!
الاحقر حمید درویشی شاهکلایی
سردبیر
PavaraQi.ir
پس از خاطرههای تلخ و شیرین پارسال،
رتبه امسال با پارسال، «یکی» نشد. یعنی «یک» نشدم!
صرفا مجاز شدیم به انتخاب رشته تا امسال هم سرنوشت ما در مصاحبه مشخص شود.
به امید نشان لبخند رضایت بر لبان امام
لینکهای مرتبط:
گزارش حضور در مصاحبه دکتری + نکات (+)
دومین امتحان کتبی دکتری + نکات (+)
پستی برای شاد کردن دل دوستان: نفر اول دکتری شدم (+)
و خدا را شکر به سر آمد زمستان! (+)
پیشنهاد مطالعاتی (+)
نقشه هوایی علوم ارتباطات (+)
اولین تجربه امتحان دکتری (+)
بی ربط:
فرارسیدن ماه رجب پربرکت!
در مشهد مقدس نایبالزیاره ایم. (+)
از ضعف قانون و عملکردهای سلیقهای در حوزه سایبر که بگذریم، اسفناکتر آن است بعضا جوانان حزباللهی چون حامی بزرگ سیاسی اقتصادی ندارند، مورد ظلم قرار میگیرند. برخوردهای شبهقانونی و غیرقانونی با نسل جوان ارزشی، حتی مقام معظم رهبری را در حمایت از جوانان انقلابی به عرصه کشاند.
حمید درویشی
شاهکلایی
(کارشناسیارشد معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات)
انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ به پیروزی رسید. تئوریهای دانش ارتباطات به هم ریخت. (مصاحبه دکتر باهنر در شماره اخیر حیات را بخوانید.) امت حزبالله ثابت کرده بود با منبر، نوار کاست و اعلامیه (این رسانههای کوچک) میتواند کاری بس عظیم بکند. اکنون به نیمه دهه چهارم انقلاب اسلامی نزدیک شدهایم اما امت حزبالله مشکل رسانه دارد.
موضوع به حدی جدی است که احتمالا شنیدهاید قول آقای وحید جلیلی، فعال فرهنگی (مدیر دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی و سردبیر اسبق نشریه بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیهالسلام) را که دفاع از «آزادی بیان» نیروهای حزباللهی را اولویت فرهنگی مجلس نهم دانسته بود. بازداشت فعالان رسانهای ارزشی، تعطیلی سایتهای انقلابی و… در دوره اخیر شدت قابل توجهی داشته است.
یکی از جدیترین مواردی که خشم بیشتری را در فضای جبهه فرهنگی سایبر انقلاب اسلامی برانگیخته، مسدودسازی غیرمتعارف پایگاه «تریبون مستضعفین» بود. سایت قدرتمندی که توسط چند جوان انقلابی برای «آنانی که رسانه ندارند» راهاندازی شد و انصافا چه در قضیه فتنه ۱۳۸۸ و چه در قضایای بعدی (مثل تسخیر لانه روباه پیر) عملکرد درخشانی در تبیین آرمانهای انقلاب اسلامی داشت.
از ضعف قانون و عملکردهای سلیقهای در حوزه سایبر که بگذریم، اسفناکتر آن است بعضا جوانان حزباللهی چون حامی بزرگ سیاسی اقتصادی ندارند، مورد ظلم قرار میگیرند. برخوردهای شبهقانونی و غیرقانونی با نسل جوان ارزشی، حتی مقام معظم رهبری را در حمایت از جوانان انقلابی به عرصه کشاند:
«این رسانههاى الکترونیکى و اینترنتى متأسفانه موجب شده است که افراد بىمحابا علیه یکدیگر حرف بزنند، بد بگویند. باید از طرف مسئولین کشور براى این هم یک جورى تدبیر بشود. ولى عمده این است که خود ما مردم، خودمان را مقید کنیم به اخلاق اسلامى؛ خودمان را مقید کنیم به قانون. حالا این حرف من بهانهاى نشود براى اینکه یک عدهاى بروند جوانهاى انقلابى را به عنوان جوانهاى تند، مورد ملامت و شماتت قرار بدهند؛ نه، من همهى جوانهاى غیور کشور را، جوانهاى مؤمنِ انقلابى کشور را فرزندان خودم میدانم و پشت سر آنها قرار میگیرم؛ من از جوانان انقلابى و مؤمن و غیور حمایت میکنم…» (۱/۱/۱۳۹۱)
موجی که در حمایت از سایت تریبون مستضعفین شکل گرفت (تریبون را آزاد کنید)، یعنی جریان حزبالله هنوز تریبون (رسانه) ندارد. البته تریبون تنها یک سایت کوچک (اما خوب و با اخلاص) در نقد کانونهای قدرت و ثروت بود. همین. این در حالی است که حداقل دهها سایت مثل تریبون باید داشت. هر استان و هر شهری باید یک «تریبون مستضعفین» داشته باشد. هر صنف و قشری باید یک «تریبون مستضعفین» داشته باشد. تریبون تبریز، تریبون فارس، تریبون کارگران، تریبون معلمان، تریبون روحانیان و تریبونهای دیگر.
۱۳۵۷ انقلاب شد. قبل آن رادیو و تلویزیون «ملی» داشتیم. این رسانه (رادیو و تلویزیون) بعد انقلاب قرار شد حرف انقلاب را بزند. پس اسمش شد «صدا و سیما» چون قرار بود نسخه صوتی و تصویری انقلاب اسلامی باشد. از همان ابتدا این قدر نسبت این رسانه با گفتمان انقلاب اسلامی به فراموشی رفت که این سالها عنوان مجعول «رسانه ملی» را برای خود پسندیده است. «ملی» با ابعاد جهانی انقلاب اسلامی قابل جمع نیست. همین میشود که دیپلماسی عمومی اسلام در کمک به همنوع فهم نمیشود. لبنان، فلسطین، افغانستان و حتی سومالی خارجی محسوب میشوند. مرزهای استعماری را باور کردهایم دیگر!
۱۳۵۷ انقلاب شد. اما فکر میکنم رسانههای امت حزبالله همچنان در قبل از ۱۳۵۷ گیر کردهاند. امروزه به جای نوار کاست و اعلامیه، از اینترنت و اخیرا شبکه تلویزیونی اینترنتی/ ماهوارهای استفاده میکنیم. اما همچنان رسانههای انقلاب اسلامی، مردمی، خودجوش، غیر وابسته (بخوانید آسیبپذیر در برابر کانونهای قدرت و ثروت) هستند. فعالان رسانهای همچنان با همان خلوص دهه ۵۰ و بعضا به همان میزان هم آماتور کار میکنند. دغدغهمحوری و تکلیفمحوری هنوز هم هست. اصلا همین چیزهاست که رسانههای انقلاب اسلامی را، یکی پس از نابودی دیگری!، سرپا نگه داشته است؛ وگرنه اگر کمی تفکر کارمندی حاکم شود، در بهترین حالت میشود سازمان صدا و سیما. سازمانی که اینقدر از گفتمان انقلاب به دور افتاده است که رهبری تنها از آن مطالبههای حداقلی «دین، اخلاق، امید و آگاهی» دارد!
منبع: نشریه حیات
کتاب تبلیغات و اقناع (Propaganda and Persuasion)، نوشته گارث جاوت(Garth Jowett) و ویکتوریا ادانل (Victoria O'Donnell) با ترجمه حسین افخمی (متولد 1338، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی)، چاپ اول: انتشارات همشهری در 458 صفحه، به قیمت 10 هزار تومان و با شمارگان 1500 نسخه، آذر 1390
این کتاب، ترجمه کتابی است که انتشارات مشهور SAGE Publication در سال 2006 منتشر کرده است. یعنی ترجمه ویراست چهارم کتاب. اما 13 ماه پیش، همین انتشارات، ویرایش جدیدتری از این کتاب ارائه کرده بود! من به تصور این که ویرایش جدید کتاب، ترجمه شده است، آن را خریدم.
ترجمه کتاب و کتابهای ترجمهای را نفی نمیکنم. اما انتظار زیادی نیست که آخرین نسخه کتابها ترجمه شوند. چرا در بهترین حالت، پنج سال باید عقب باشیم؟ امید که در بازنشر کتاب، شاهد ارائه ترجمه ویرایش پنجم کتاب باشیم.
امید دوم آن که در روی جلد و یا در صفحات آغازین کتاب هم ذکر کنند، این کتاب، ترجمه کدام ویرایش است.
بهانه این پست، تشکر از مترجم بود که یک کتاب خوب را ترجمه کرده بود. اما چشممان به سال 2006 افتاد و این طوری شد!
دانشجویان استاد محسنیان در دانشگاه امام صادق علیهالسلام و...، احتمالا این کتاب را به نام نویسنده آن یعنی «جووت» و مدل فراگردی پروپاگاندا به خاطر دارند.
تصویر بالا، طرح جلد ویرایش چهارم (2006) و تصویر پایین طرح روی جلد ویرایش پنجم (2011) است. این تصویر آخری هم طرح جلد، نسخه انتشارات همشهری است. تفاوت را احساس کنید!