پاورقی فرهنگ و ارتباطات

وب‌نوشت حمید درویشی شاهکلائی

پاورقی فرهنگ و ارتباطات

وب‌نوشت حمید درویشی شاهکلائی

  • خانه
  • درباره من
  • تحصیلات
  • قفسه من
  • مسجدنما
  • من در فضای مجازی
  • ارتباط با من
  • پیوندهای رفقای من
  • فروشگاه فایل من
  • کتابفروشی من
پاورقی فرهنگ و ارتباطات
*حمید درویشی شاهکلائی، پژوهشگر، کتابفروش و ویراستار
*متولد شیرگاه، سوادکوه شمالی مازندران (اصالتا از روستای شاهکلای لفور)
*طلبه و دانش‌آموخته دوره سوم کارشناسی‌ارشد معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق علیه‌السلام و دوره پنجم دکتری فرهنگ و ارتباطات همان دانشگاه (دوره شهید جاوید مرحمتی)
*«رتبه یک» آزمون سراسری دکتری مجموعه علوم ارتباطات (1390).
*مؤسس قرارگاه نشریات حیات بسیج دانشجویی و سردبیر اسبق ماه‌نامه فرهنگی سیاسی حیات، نشریه بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام، سال بیست و یکم و بیست و دوم.
*معاون سابق آموزش و معاون سابق ارتباطات مرکز آموزش‌های مجازی بسیج مستضعفین
*پژوهش‌گر برتر مرکز مطالعات راهبردی تربیت اسلامی (1394)
*با افتخارتر از همه: برادرزاده سردار سپاه اسلام، پاسدار شهید برزو درویشی شاهکلائی
حدیث‌های مسجد
  • ۹۴/۱۲/۲۴

    فرشته‌هان! با مسجدی‌ها کار دارند.

  • ۹۴/۱۱/۲۴

    پاتوق‌تون کجاست؟

  • ۹۴/۱۰/۲۴

    ستاره‌های درخشان زمین برای آسمانی‌ها

  • ۹۴/۰۹/۲۴

    گزارش ویژه

  • ۹۴/۰۸/۲۴

    تو مسجد چه کنیم؟!

  • ۹۴/۰۷/۲۴

    زائر خدا شویم! پایه‌اید؟

  • ۹۴/۰۶/۲۴

    بر شما باد مسجدی شدن!

  • ۹۲/۰۶/۲۲

    *هشدار داد: نماز همسایه مسجد جز در مسجد پذیرفته نیست...

    **یکی پرسید: اى امیر مومنان! همسایه مسجد کیست؟

    *فرمود: کسى که...

مطالب پیامکی
  • ۹۵/۰۱/۱۱
    شعار سال شخصی

    تجربه کنیم.

    http://pavaraqi.ir/post/577

  • ۹۵/۰۱/۰۹
    افق بالاتر

    امسال توفیق خادمی شهدا در یادمان هویزه میسر نشد؛ 

    انشاءالله به زودی خادمی در آستان امام رضا؛ 

    یا حتی کربلا، کاظمین، نجف، سامرا؛ 

    و چه بسا سوریه و شام بلا؛

    و انشاءالله بقیع و مسجد الاقصی.

  • ۹۵/۰۱/۰۶
    دیر یا زود

    دیر یا زود، به مانند سه تیر 84 «مردی از جنس مردم» خواهد آمد و کام امت حزب الله شیرین خواهد شد.

  • ۹۲/۰۹/۲۵
    24

    دعا کنید با موفقیت زیارت با پای پیاده نصیب همه آرزومندان شود.

    حلال کنید!

  • ۹۲/۰۹/۲۵
    23

    اگر بطلبند، دوباره عازم عراقم، کافیست عصر شود.

  • ۹۲/۰۴/۰۷
    22
    فقط چند ساعت دیگه
    این جمع با صفا جمع میشه...
  • ۹۲/۰۴/۰۷
    21
    خدا رو شکر سیاحت ما در زیارت است
  • ۹۲/۰۴/۰۷
    20
    خلاصه اینکه:
    خدایا ما فقط همین خانواده رو داریم
    آخرین بارمون نشه...
  • ۹۲/۰۴/۰۲
    16
    زباله رو تو جاده ول نکن!
    جوان عراقی:.شهرداری جمع میکند!
  • ۹۲/۰۴/۰۱
    15
    جنت ما موکب است، مقصد ما کربلاست
طبقه‌بندی موضوعی مطالب
  • کمی تا قسمتی شوخی

     (۱۲)
  • معارف‌اسلامی‌وفرهنگ‌وارتباطات

     (۳۹۱)
    • فرهنگ و هنر

       (۶)
    • فرهنگ و ارتباطات

       (۳۸)
    • فرهنگ و تربیت

       (۳۱)
    • فرهنگ و سیاست

       (۲۹)
  • خاطرات

     (۴۳۶)
    • خاطرات اینترنتی

       (۱۷)
    • روزهای زندگی

       (۴۲۱)
      • دانشگاه‌امام‌صادق‌علیه‌السلام

         (۴۰۵)
        • بسیج دانشجویی

           (۵۹)
          • قرارگاه نشریات حیات بسیج

             (۱۳)
          • زندگی به سبک بسیج

             (۸)
          • هیات میثاق با شهدا

             (۲۶)
          • اردوهای بسیج دانشجویی

             (۱۷)
        • انجمن‌علمی‌د.فرهنگ‌وارتباطات

           (۹)
        • زندگی خوابگاهی

           (۵)
      • شمالستان

         (۸)
      • بزرگ‌سالی!

         (۱۲)
  • اسلام و انقلاب اسلامی

     (۴۱۹)
    • جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی

       (۳۳۰)
      • اخبار انقلاب اسلامی

         (۳۴)
      • هنر انقلاب اسلامی

         (۹)
    • فرهنگ و تاریخ انقلاب اسلامی

       (۶۵)
      • کلام امام روح‌الله

         (۳)
      • اندیشه امام خامنه‌ای

         (۷)
      • فرهنگ پایداری و سیره شهدا

         (۱۳)
      • پای منبر خدا (قرآن)

         (۳)
      • در محضر اهل‌بیت

         (۱۵)
      • گفتمان انقلابی اسلامی

         (۴)
      • حکایت خوبان

         (۲)
    • جهان اسلام

       (۶)
    • برکات انقلاب اسلامی

       (۵)
  • لابه‌لای کتاب و مجله

     (۱)
  • پیشنهادها

     (۲۹۱)
    • تصاویر پس‌زمینه و پوستر

       (۷)
    • هیات

       (۱۲)
    • معرفی پیوند

       (۸۰)
    • معرفی کتاب و مجلات

       (۱۵)
    • خبر و اطلاع‌رسانی

       (۲۰۸)
    • داده‌نما

       (۱)
    • دعا و نیایش

       (۶)
  • آموزش و جزوه

     (۳۲)
  • یاداشت‌های منتشر شده

     (۵۱)
    • تابلو اعلانات مسجدنما

       (۲۳)
    • نشریه سنگر محله

       (۲۴)
  • ایام ویژه

     (۷)
    • تاریخ اسلام

       (۳)
    • تاریخ معاصر

       (۳)
    • تاریخ انقلاب اسلامی

       (۳)
بایگانی
  • دی ۱۴۰۳  (۱)
  • خرداد ۱۴۰۳  (۷)
  • فروردين ۱۴۰۳  (۲)
  • شهریور ۱۴۰۱  (۱)
  • دی ۱۴۰۰  (۱)
  • مرداد ۱۴۰۰  (۱)
  • خرداد ۱۴۰۰  (۲)
  • ارديبهشت ۱۴۰۰  (۶)
  • فروردين ۱۴۰۰  (۷)
  • اسفند ۱۳۹۹  (۳)
  • بهمن ۱۳۹۹  (۲)
  • دی ۱۳۹۹  (۲)
  • آذر ۱۳۹۹  (۶۹۸)
  • خرداد ۱۳۹۷  (۱)
  • مهر ۱۳۹۵  (۲)
  • شهریور ۱۳۹۵  (۲)
  • تیر ۱۳۹۵  (۳)
  • خرداد ۱۳۹۵  (۱)
  • ارديبهشت ۱۳۹۵  (۴)
  • فروردين ۱۳۹۵  (۱۵)
  • اسفند ۱۳۹۴  (۵)
  • بهمن ۱۳۹۴  (۲)
  • دی ۱۳۹۴  (۲)
  • آذر ۱۳۹۴  (۱)
  • آبان ۱۳۹۴  (۱)
  • مهر ۱۳۹۴  (۳۲)
  • شهریور ۱۳۹۴  (۱۵)
  • مرداد ۱۳۹۴  (۴)
  • تیر ۱۳۹۴  (۵)
  • خرداد ۱۳۹۴  (۳)
  • ارديبهشت ۱۳۹۴  (۳)
  • اسفند ۱۳۹۳  (۱)
  • بهمن ۱۳۹۳  (۲)
  • دی ۱۳۹۳  (۱)
  • آذر ۱۳۹۳  (۲)
  • آبان ۱۳۹۳  (۷)
  • مهر ۱۳۹۳  (۴)
  • شهریور ۱۳۹۳  (۲)
  • تیر ۱۳۹۳  (۳)
  • خرداد ۱۳۹۳  (۲)
  • ارديبهشت ۱۳۹۳  (۱)
  • فروردين ۱۳۹۳  (۵)
  • اسفند ۱۳۹۲  (۱)
  • بهمن ۱۳۹۲  (۶)
  • دی ۱۳۹۲  (۲)
  • آذر ۱۳۹۲  (۹)
  • آبان ۱۳۹۲  (۱۰)
  • مهر ۱۳۹۲  (۶)
  • شهریور ۱۳۹۲  (۱۹)
  • مرداد ۱۳۹۲  (۱۷)
  • تیر ۱۳۹۲  (۱۲)
  • خرداد ۱۳۹۲  (۲۵)
  • ارديبهشت ۱۳۹۲  (۲۱)
  • فروردين ۱۳۹۲  (۲۷)
  • اسفند ۱۳۹۱  (۲)
  • شهریور ۱۳۹۱  (۳)
  • مرداد ۱۳۹۱  (۲)
  • خرداد ۱۳۹۱  (۱)
  • شهریور ۱۳۹۰  (۱)
خلاصه آمار
پیوندها
  • انجمن فرهنگ و ارتباطات
  • جدیدترین فایلهای فروشی اینترنتی
  • پرفروش ترین فایلهای اینترنتی
  • حمید درویشی شاهکلائی در چی خوندی
  • کتابفروشی قفسه در باسلام
  • سردار شهید برزو درویشی شاهکلائی
  • فروشگاه فایل «داریم»
  • وب‌نوشت قفسه کتاب‌های که می‌خوانم (قفسه‌ نقطه آی‌آر)
  • گروه مطالعاتی ذکری
  • مسجدنما
  • مدرسه‌نما
  • کتاب بهتر
  • فروشگاه محصولات فرهنگ بهتر
  • شما هم فروشگاه فایل بسازید!
  • هفته‌نامه تربیتی مسجدی سنگر محله
  • بخشیدم؛ پویش بخشش مهریه‌ها
  • کال‌گراف (آثار گرافیکی حاج حسین براتی)
  • وبلاگ مدیر در مدار کربلا (حجت‌الاسلام سیدعلی‌اصغر علوی)
جدیدترین مطالب
  • ۰۳/۱۰/۰۳
    وبگاه انجمن علمی دانشجویی معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات راه اندازی شد
  • ۰۳/۰۳/۱۸
    مصاحبه های بنیانگذاران رشته فرهنگ و ارتباطات در اولین نشریه دانشجویی چندرسانه ای کشور
  • ۰۳/۰۳/۱۸
    مصاحبه با بنیانگذاران رشته فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق علیه السلام- دکتر ناصر باهنر
  • ۰۳/۰۳/۱۸
    مصاحبه با بنیانگذاران رشته فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق علیه السلام- دکتر محمدسعید مهدوی کنی
  • ۰۳/۰۳/۱۸
    مصاحبه با بنیانگذاران رشته فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق علیه السلام- دکتر محمدهادی همایون
  • ۰۳/۰۳/۱۸
    مصاحبه با بنیانگذاران رشته فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق علیه السلام- دکتر ابراهیم فیاض
  • ۰۳/۰۳/۱۸
    مصاحبه با بنیانگذاران رشته فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق علیه السلام- دکتر حسام الدین آشنا
  • ۰۳/۰۳/۱۸
    مصاحبه با بنیانگذاران رشته فرهنگ و ارتباطات در دانشگاه امام صادق علیه السلام- دکتر حجت الاسلام محسن الویری
  • ۰۳/۰۱/۲۰
    احادیث ساختگی جبهه ای!
  • ۰۳/۰۱/۱۴
    با من همراه باشید!
پیشنهادهای من از همه‌جا
  • خرید کتاب/روحت شاد مباد/گروه فرهنگی شهید هادی
  • خرید کتاب/ جان باز/ گروه فرهنگی و نشر شهید هادی
  • خرید از کتابستان معرفت
  • کتاب/ همپای صاعقه
  • سرود/سلام فرمانده عربی جدید حزب الله لبنان
  • کتاب/ بنیان اندیشه سیاسی اسلام در قرآن/ سعید جلیلی
  • عضو کتابستان شوید
  • از خونه سفارشهای مشتریا رو راه بنداز!
  • کتاب چریک تنها خاطرات و زندگینامه سید علی اندرزگو
  • حیات 109 منتشر شد
پربیننده‌ترین مطالب
  • ۹۹/۰۹/۲۸
    هیئت یا هیأت؟ شیوه درست نگارش همزه در فارسی
  • ۹۴/۱۲/۲۴
    بازنویسی احادیث مسجدی/ فرشته‌هان! با مسجدی‌ها کار دارند.
  • ۹۴/۱۱/۲۴
    بازنویسی احادیث مسجدی/ پاتوق مومنان
  • ۹۲/۰۶/۱۲
    برای حسین نکوفر
  • ۹۳/۰۲/۲۰
    عکس‌های یک «مرد» که در جنگ «بزرگ» شده
  • ۹۲/۰۲/۱۲
    مردی از سرزمین‌های اشغالی آمده بود!
  • ۹۲/۰۱/۱۲
    حجاب نیم‌بند امروزی‌ها برتر از چادر دهه 60!
  • ۹۲/۰۹/۲۴
    برای «عمو خارک»
  • ۹۹/۰۹/۲۴
    چگونه با سایت گودریدز کار کنیم؟ (آموزش و انتقال تجربیاتی از کار در شبکه اجتماعی کتاب)- قسمت اول
  • ۹۲/۰۹/۰۴
    پند درویشی + پیوند دریافت متن کامل جزوه
محبوب‌ترین مطالب
  • ۹۲/۰۵/۱۶
    سنت رنج‌آور استفاده از واژه‌های بیگانه
  • ۹۲/۰۶/۰۶
    برای بشار اسد که از پدرش نیز شجاع‌تر است و همه دلاوران مسلمان
  • ۹۲/۰۷/۲۲
    به میزبانی شهدا
  • ۹۲/۰۶/۰۲
    یادمانه/ بوقلمون‌های خون‌ریز، سلطان پرندگان!
  • ۹۲/۰۷/۰۵
    سه تصویر از جلسه پایان‌نامه من
  • ۹۲/۰۶/۰۷
    یک حقوق‌دان سرهنگ
  • ۹۲/۰۸/۱۶
    الفاتحه|خادم ارباب رفت...| امیرحسین نکوفر هم به قافله محرمی‌ها پیوست
  • ۹۲/۰۵/۲۵
    قطع سخنان رهبر حزب الله در تلویزیون ایران
  • ۹۲/۰۳/۲۷
    درباره نتایج انتخابات ریاست جمهوری
  • ۹۲/۰۸/۱۶
    «در میدان، می‌مانم تا نفس آخرم» با نوای گرم حاج میثم مطیعی
مطالب پربحث‌تر
  • ۹۳/۰۶/۰۲
    پدر شهید هم آسمانی شد
  • ۹۳/۰۴/۰۴
    مقتضای تعطیلی دانشگاه ما در تابستان وجود ندارد!
  • ۹۲/۰۴/۱۸
    ما جز این خانواده کسی را نداریم
  • ۹۳/۰۴/۱۴
    آرمیتا حرف‌های فراوانی دارد
  • ۹۳/۰۱/۱۳
    بهترین نوروز من
  • ۹۲/۰۴/۰۸
    شروعی دوباره
  • ۹۳/۰۳/۲۶
    دعوت به چند روز فکر کردن مساله‌محور
  • ۹۳/۰۲/۲۰
    عکس‌های یک «مرد» که در جنگ «بزرگ» شده
  • ۹۴/۰۶/۰۶
    بی‌سوادی سفید؛ درد امروز جامعه ما
  • ۹۲/۱۱/۱۶
    نامه یک کم‌سواد به ریاست محترم جمهور و هیات دولت
قفسه کتاب‌های من
  • فید خوان rss reader

پاورقی‌های فرهنگ و ارتباطات من
کلمات کلیدی

هیات میثاق با شهدای بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه‌السلام

دولت یازدهم

انتخابات

مسجد

بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام

مسجدنما

دانشگاه امام صادق علیه‌السلام

یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران

ولی معظم فقیه حضرت آیت‌الله العظمی امام سید علی حسینی خامنه‌ای

فرهنگ و ارتباطات

شعر

سفر زیارتی عتبات عالیات عراق

حاج حسین براتی

زیارت

حضرت آیت‌الله محمدرضا مهدوی کنی

نماز

زبان فارسی

ولی معظم فقیه حضرت آیت‌الله العظمی امام سیدروح الله خمینی

مشهد مقدس

اردوهای بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام

حجت‌الاسلام دکتر حسن روحانی

شهدا

حاج میثم مطیعی

چای

دفاع مقدس

تقویم انقلابی اسلامی

دکتر محمدحسین شاه‌آبادی

کتاب

قضیه هسته‌ای

کتاب‌خوانی

آخرین نظرات
  • ۲۰ ارديبهشت ۰۳، ۱۵:۴۲ - حسن تیربخش
    با سلام توضیحات کاملی از نگارش ...
  • ۲۸ ارديبهشت ۰۲، ۱۲:۴۲ - مسعود
    در زبان فارسی هیات درست است نه ...
  • ۱۲ آذر ۰۱، ۰۲:۵۹ - محمدجواد اسعدی سامانی
    آقای دکتر زبون‌مون مو درآورد از بس ...
  • ۲۷ مهر ۰۱، ۲۰:۵۸ - mrjadidi
    سلام با الهام از پست شما سیاهه‌ای ...
  • ۱۹ مرداد ۰۱، ۱۱:۳۳ - صله صدیقین
    سلام و احترام الحمدالله معدودی از ...
  • ۱ آبان ۰۰، ۱۷:۱۳ - مهدی
    سلام لطفاً معنای ساده حدیث را هم ...
  • ۲۶ مهر ۰۰، ۰۱:۱۵ - محمدجواد اسعدی سامانی
    ان شا الله خدا توفیق *درک* محرم سال بعدو به ما بده..
  • ۳ فروردين ۰۰، ۱۸:۲۲ - میم .الف.مسجون
    متشکر از لطف شما
  • ۲۵ بهمن ۹۹، ۲۱:۱۷ - Nazanin
    عالی ورسا گفته شده موفق باشین
  • ۲۴ بهمن ۹۹، ۰۳:۱۰ - مهرناز
    سلام عکسی از یه شهید بنام فرهاد ...

۵۱ مطلب با موضوع «یاداشت‌های منتشر شده» ثبت شده است

يكشنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۹، ۰۹:۱۱ ب.ظ

دیپلماسی کربلا

این مطلب در یکی از شماره‌های نشریه فتح ویژه‌نامه هیئت میثاق با شهدای بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه‌السلام محرم ۱۳۹۹ شمسی منتشر شد.
دیپلماسی کربلا

«دیپلماسی» دانش ارتباطات سران کشورهاست. «دیپلمات» مقام رسمی یک کشور در دیگر کشورها و سازمان‌هاست. اجرای دیپلماسی بر عهده گروهی که «هیئت دیپلماتیک» نامیده می‌شود، قرار دارد و چه اسم زیبایی دارد این گروه: هیئت. آری. همه دیپلمات‌ها در اسم هیئتی هستند. خوشا به حالشان!

البته اسم که مهم نیست، رسم مهم است؛ رسم هیئت. اگر رسم هیئت به اسم هیئت اضافه بشود، می‌شود «نور علی نور» می‌شود. تردید مکن؛ تصورش هم زیباست: دیپلمات‌هایی که رنگ و بوی هیئت امام حسین بدهند. بگویند این‌ها نماینده ملت امام حسین هستند.

چه می‌شود مبنای روابط با کشورها «سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم» باشد؟ در دوستی‌ها و دشمنی‌ها حسین محور باشد. مگر نه اینکه ما ملت امام حسینیم؟ منافع ملی ما همان منافع حسینی است. حسین همه منافع دنیا و آخرت ما را تضمین می‌کند. با حسین به همه جا می‌توان رسید. همه جا را می‌توان فتح کرد.

به حسین که وصل بشوی، به بی‌نهایت متصل شده‌ای. می‌گویند آمده بود قیمه بخورد، قیمتی شد. مشهور است شیخ ابراهیم زکزاکی با چای حسین، ۱۴ میلیون شیعه برای مهدی فاطمه ساخته است. کسی تردیدی دارد او عمق راهبردی ژرف و شگرفی برای انقلاب اسلامی ایجاد کرده است؟ و البته این تنها از برکت «جون» غلام سیاه حضرت است. دیپلماسی جون، فقط زبان مشترک همه آفریقایی‌ها یا سیاهان نیست؛ شرح حال طبقات فرودست کشورهاست. جون در عاشورا به حضرت ارباب گفت: چون سیاهم، بو می‌دهم، شأن و منزلت اجتماعی ندارم، منو قبول نمی‌کنی؟

این دیپلماسی جون است که چنین غوغا کرده است. زبان علی‌اصغر را همه مادران عالم می‌فهمند. روضه این طفل، بین‌المللی است. چه کند دیپلماسی عباس، اگر به جهان معرفی شود. چه شود دیپلماسی حسین! آخر دیپلماسی حسین زبان فطرت است. لایه‌های غبارگرفته را کنار بزنی، فطرت انسان‌ها پدیدار می‌شود. روضه حسین را همه می‌فهمند. اصلاً مهدی هم که می‌آید، خودش را با حسین معرفی می‌کند. روضه حسین می‌خواند: ان جدی الحسین...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۹ ، ۲۱:۱۱
حمید درویشی شاهکلائی
جمعه, ۲۸ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۵۸ ق.ظ

محرم را دست‌کم نگیریم!

✅محرم را دست‌کم نگیریم!

۱-استعداد تربیتی دهه اول محرم خیلی بیش‌تر از ماه‌های دیگر، حتی بیش‌تر از شب‌های قدر ماه رمضان و روز عرفه است. تحول و تغییری که محرم می‌تواند ایجاد کند اصلاً قابل مقایسه با دیگر ماه‌ها و روزهای سال نیست. شما نگاه کنید ببینید ثواب گریه کردن برای دعای ابوحمزه ثمالی در شب‌های قدر چه‌قدر است؟ ثواب و اثر قرآن به سر کردن چه‌قدر است؟ به‌به! خوشا به سعادت کسانی که در شب‌های قدر و عرفه بار یک‌سال خود را می‌بندند! اما حالا آن‌ را مقایسه کنید با گریه کردن برای اباعبدالله. می‌بینید هیچ چیزی با روضه مجالس سیدالشهدا برابری نمی‌کند.

۲-اما مشکل کجاست؟ چرا محرم می‌آید و می‌رود ما تغییری نمی‌کنیم؟ چرا با بال‌های محرم اوج نمی‌گیریم؟ چه‌چیزی نمی‌گذارد ما آدم بهتری بشویم؟ چه‌چیزی باعث می‌شود محرم بیاید و برود، ولی جامعه ما تغییر خاصی نکند؟ بله، تاسوعا و عاشورا مردم با هم مهربان‌تر هستند، بوی معنویت در شهرها و روستاهای ما منتشر است و نسیم سبز حسینی وزیدن دارد؛ اما همین فضای حداقلی هم دوام ندارد. چرا؟

۳-امام خمینی گفت ما هرچه داریم، از محرم داریم. اگر این جمله را اعتباری بخوانیم، باید بگوییم هر چه می‌خواهیم باید از محرم داشته باشیم و اصولاً محرم این ظرفیت را دارد تا هرچه می‌خواهیم، داشته باشد و به ما بدهد. آری! باز هم مشکل از ماست! محرم همان محرم است.

۴-فکر می‌کنم مشکل از ماست که توقع و انتظارمان را از محرم کم کرده‌ایم. واقعاً امید نداریم بعد از محرم، اقتصاد ما درست بشود، سیاست ما درست بشود، جامعه ما درست بشود،‌مردم ما،‌ مسئولان ما درست بشوند. حتی باور نداریم که خودمان هم بعد از محرم درست بشویم! قبول نداریم ۱۰ شب سینه‌زنی  و گوش کردن روضه، می‌تواند معجزه کند و ما را به آدم دیگری تبدیل کند. رابطه عاطفی اباعبدالله با علی‌اکبر در روضه‌ها می‌شنویم ولی رابطه خودمان را با فرزندمان درست نمی‌کنیم. روضه سه‌ساله هم نخواهد رفتارمان را با کودکان مسجد محله‌مان درست کند؛ سر آن‌ها هم داد خواهیم زد! همین است دیگر! باید انتظارات‌مان را بالا ببریم به جایی که باید و شاید.
@Pavaraqi

۰ نظر ۲۸ آذر ۹۹ ، ۰۹:۵۸
حمید درویشی شاهکلائی
چهارشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۱۰ ق.ظ

جزوه آموزشی کاربردی الفبای تولید نشریه در پنج دقیقه | پیشنهادی برای شجره صالحین، پایگاه‌های بسیج و م

چند وقت پیش، جزوه آموزشی خبرنویسی در 5 دقیقه (لینک) را منتشر کردم. این جزوات، از مجموعه یادداشت‌های آموزش رسانه‌ای و سواد رسانه‌ای هستند و برای بسیجیان و اعضای حلقه صالحین سراسر کشور تدوین و متناسب با شرایط و نیاز آن‌ها تنظیم شده‌اند. پایگاه «صالحین» نیز زحمت انتشار آن را در فضای مجازی متقبل شده‌است. جا دارد از زحمات دوست خوبم، حاج حسین براتی در طراحی این مجموعه تشکر کنم.


آموزش تولید نشریه برای صالحین در پنج دقیقه + دانلود جزوه

مجموعه یادداشت‌های آموزش رسانه‌ای، سواد رسانه‌ای
آموزش تولید نشریه برای صالحین در پنج دقیقه + دانلود جزوه 

مثال‌های ملموس، تمرین‌های کاربردی، اختصار و نگارش با نثر روان و قابل فهم برای عموم از ویژگی‌های این جزوه است.
پیش‌نوشت: در راستای افزایش سواد رسانه‌ای و آموزش رسانه‌ای شجره طیبه صالحین، کارگروه فضای مجازی گروه فرهنگ و ارتباطات مرکز مطالعات راهبردی تربیت اسلامی دانشگاه امام حسین علیه‌السلام با همکاری پایگاه اطلاع‌رسانی شجره طیبه صالحین، جزوه آموزشی مساله‌محور و کاربردی برای آموزش تولید نشریه متناسب با نیازهای بسیجیان پایگاه‌ها را تنظیم کرده و به طور اختصاصی در اختیار صالحین قرار داده است. مثال‌های ملموس، تمرین‌های کاربردی، اختصار و نگارش با نثر روان و قابل فهم برای عموم از ویژگی‌های این جزوه است.

تنظیم: حمید درویشی شاهکلایی*

به چه چیزی نشریه می‌گوییم؟

یک تعریف کاربردی: 
همین که تنوعی از مطالب کنار هم قرار بگیرن، چه مکتوب و چه مجازی، چه یک شماره و چه چند شماره، چه منظم منتشر بشه و چه گاهی منتشر بشه، چه یک برگی و چه چند صفحه‌ای، چه مثل مجله باشه و چه مثل روزنامه

انواع مطالب: یادداشت (کوتاه، بلند | تحلیلی، انتقادی، دیدگاه، طرح بحث و تامل)، مصاحبه، شعر، گزارش، خبر، متن ادبی، طنز، کاریکاتور، عکس و طرح گرافیکی، میزگرد چند نفره، خاطره، مینی‌مال، گزارش تصویری، نظرات خوانندگان، بازتاب و... و حتی چیزهایی مثل آگهی تبلیغاتی و اطلاعیه

چیزهایی که صفحه اول نشریه باید داشته باشد:
اسم نشریه به صورت نشان‌واره (لوگو)، بازه انتشار (هفته‌نامه، ماه‌نامه و...)، زمینه انتشار (فرهنگی، سیاسی و...)، زمان انتشار، شماره، [تعداد صفحات و قیمت]

اطلاعاتی که در شناسنامه نشریه باید موجود باشد:
صاحب امتیاز (مثلا حلقه صالحین شهید راستگو)، مدیر مسئول (سرگروه حلقه)، [سردبیر، هیات تحریریه: اعضای حلقه]، راه‌های ارتباطی (نشانی پستی مسجد، تلفن، نمابر، پیامک، رایانامه، وبنوشت و تارنما)

از کجا شروع کنیم؟
1- تلاش برای تشکیل یک گروه و تقسیم مسئولیت‌ها. مدیرمسئول: پاسخگو و ناظر، سردبیر: جمع‌کننده نشریه و تصمیم‌گیر اصلی، دبیر قسمت‌های مختلف (دبیر سیاسی، دبیر ادبی و...)، تحریریه (نویسندگان)، [عکاس]، طراحی گرافیکی، امور مالی، [امور اجرایی، امور داخلی] تکثیر، تبلیغات و روابط عمومی، توزیع، [مدیر وبلاگ و صفحات مجازی نشریه]
توجه: لازم نیست همه مطالب، تولیدی خود اعضای حلقه باشند. سفارش مطلب به دیگران یا بازنشر مطالب قبلی هم می‌تواند سهم قابل توجهی در نشریه داشته باشد.
توجه: ممکن است همه مسئولیت‌های بالا با مدیریت یک بسیجی توانمند انجام بشود، اما بهتر است مشارکت بیشتری جلب شود.

2- انتخاب نام نشریه و نشان‌واره آن. نشان‌واره همان نام نشریه است که کمی متفاوت از قلم معمولی، مثلا با کشیدگی یا پیچیدگی بیشتر نوشته شده است. در روزنامه جمهوری اسلامی، سه قطره خون و در روزنامه کیهان، تصویری از جهان به نام نشریه اضافه شده.
نشان‌واره ثابت است و به این راحتی تغییر نمی‌کند.
نشان‌واره باید در نهایت خوانایی باشد. به نشان‌واره ایران، کیهان، اطلاعات، جمهوری اسلامی و شرق دقت کنید!

3- انتخاب قطع نشریه. روزنامه‌ای یا مجله‌ای؟ در چه اندازه‌ای؟ چند برگ؟ این که چقدر پول دارید، چقدر مطلب دارید، هر چند وقت یکبار می‌خواهید منتشر شوید، در کجا (بین دو نماز؟ باشگاه پایگاه؟ قبل از حلقه؟، در مسیر خانه بعد از حلقه؟ راهپیمایی؟ همایش؟) می‌خواهید خوانده شوید، در این قسمت خیلی مهم‌اند.

4- انتخاب موضوع یا موضوعات، سفارش و پیگیری مطالب. مثلا به مناسبت تغییر مسئول جدید تربیت بدنی پایگاه، یکی دو نفر از ایشان درباره برنامه‌های جدید مصاحبه بگیرند، به مسئول قبلی سفارش نوشتن یک خاطره را بدهید. از امام جماعت محل هم چند حدیث درباره پرورش جسم و روح بخواهید. ورزش در اندیشه امام و رهبری، خاطرات ورزشی رزمندگان و جانبازان پایگاه، معرفی قهرمانان ورزشی پایگاه، بررسی وضعیت و جایگاه ورزش همگانی در محله، ظرفیت‌های موجود و پیشنهادهای مرتبط با افزایش نشاط و توان بسیجیان از جمله مطالبی است که می‌شود آن را به اعضای حلقه (تحریریه) سفارش داد تا بنویسند یا پیگیری کنند تا تهیه شود. هم‌چنین فراخوان برای یادداشت‌های متفرقه هم بدهید مثل: ورزش همگانی در تلویزیون، نشاط جمعی در اردوهای بسیج و...

5- جمع‌بندی. از وظایف سردبیر، جمع کردن مطالب، ویراستاری و مشخص کردن محل قرار گرفتن آن‌هاست. سردبیر نشریه را از بالا و در کل هم باید ببیند. مثلا برای تنوع قالب مطالب، پیگیری کند که حتما مصاحبه کار شود.

6- طراحی گرافیکی، تبلیغات، تکثیر، توزیع و نظرخواهی از مخاطبان. در طراحی (معمولا نرم‌افزار ایندیزاین) حتما دقت شود که هر صفحه از چند ستون تشکیل شود. متن‌های عادی، از یک قلم و اندازه پیروی کنند. قبل از تکثیر هم بررسی شود که چیزهایی مثل شماره صفحه، زمان انتشار، اسم نویسنده‌ها درست کار شده یا نه.

دو نکته دیگر:
خوب است بخش‌های ثابت نشریه با عناوین ذوقی در هر شماره وجود داشته باشند: سخن اول به قلم مدیر مسئول درباره موضوعات جاری، سخن دوست: یک آیه با تفسیر کوتاه، یار مهربان: معرفی کتاب، بیسیمچی: پیامک‌های خوب! و...

پرداختن به موضوعات نزدیک به خودتان، مرتبط با مخاطب‌تان، مسائل محله، مسجد و پایگاه خودتان برایتان دارای اولویت باشد. به عبارتی دقیق‌تر سردبیرباید بر اساس ارزش‌های خبری – که شرح آن در جزوه خبرنویسی در پنج دقیقه رفت- به جمع کردن نشریه بپردازد.

جهت دریافت تصویر  طراحی شده جزوه این جا را کلیک 
کنید.

جهت مشاهده، مطالعه و دریافت متن و فایل طراحی شده جزوه خبرنویسی در پنج دقیقه اینجا را کلیک کنید.

*کارشناسی ارشد معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق علیه‌السلام
PavaraQi.ir

۰ نظر ۲۶ آذر ۹۹ ، ۰۹:۱۰
حمید درویشی شاهکلائی
چهارشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۰۹ ق.ظ

کتاب نامه‌هایی به بابای آسمانی تقدیم به شهدای علم

کتاب ستاره‌های دنباله‌دار، وحید کرایلی

پیشانوشتار: آن‌چه می‌خوانید یادداشت کوتاهی از من است که برای معرفی کتابی که دوست خوبم، آقا وحید کرایلی زحمت آن را کشیده‌اند، نوشته‌ام و در شماره 67 ماه‌نامه فرهنگی سیاسی «حیات»، نشریه گفتمان انقلاب اسلامی بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه‌السلام منتشر شده است. به مناسبت هشت آذر (سالروز شهادت استاد شهریاری) این پست را منتشر می‌کنم!

بوستان کتاب:

ستاره‌های دنباله‌دار، وحید کرایلی

تابستان گذشته، رهبر معظم انقلاب از کم‌کاری دانشجویان درباره ترور شهدای علم گله کردند.

در کنار اشعار و آثار هنری تولید شده، یکی از اقدامات جالب و بدیع دانشجویان دانشگاه امام صادق علیه‌السلام، برگزاری مسابقه «نامه‌ای به بابای آسمونی» بود. شاید امسال در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، غرفه «بابای آسمونی» را در بام شبستان مصلی تهران دیده باشید. غرفه‌ای که به همت جمعی از دانشجویان دانشگاه امام صادق علیه‌السلام، با هدف جمع‌آوری نامه‌ها و نقاشی‌های کودکان ایرانی خطاب به فرزندان شهدای علمی به ویژه آرمیتا و علیرضا برپا شده بود.

مسابقه «نامه‌ای به بابای آسمونی» به نمایشگاه کتاب محدود نشد و هزاران نامه‌ و نقاشی‌ از سرتاسر ایران اسلامی به برگزارکنندگان رسید.

نامه‌هایی که در فرصت اجلاس سران عدم تعهد، به دست دبیر کل سازمان ملل هم رسید.

وحید کرایلی، دانشجوی سال پنجم معارف اسلامی و علوم سیاسی و عضو تحریریه ماه‌نامه حیات، 40 نامه و شش نقاشی برگزیده را در کتابی با عنوان «ستاره‌های دنباله‌دار» گرد هم آورده است.

این کتاب با مقدمه امیرحسین فردی (نویسنده و سردبیر کیهان بچه‌ها) و به همراه ترجمه انگلیسی دل‌نوشته‌ها به همت حوزه هنری استان تهران در انتشارات گنج عرفان قم منتشر شد.

پیش از این، کتاب خاطرات شهید شهریاری (به همت مجله راه)، من مادر مصطفی (رحیم مخدومی، انتشارات شاهد و رسول آفتاب ورامین)  و یادگاران (از مجموعه روایت فتح) با موضوع شهدای علمی منتشر شده بودند.

۰ نظر ۲۶ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۹
حمید درویشی شاهکلائی
چهارشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۰۸ ق.ظ

برای گفتمانی که دوستش داریم

پیش‌نوشتار:

آن‌چه می‌خوانید یادداشتی شتاب‌زده درباره گفتمان انقلاب اسلامی که به خواست دبیر محترم تحریریه (+) «حیات تازه» ویژه‌نامه ورودی‌های جدید دانشگاه امام صادق علیه‌السلام نوشتم. حیات تازه، ضمیمه حیات خلوت(+)، ویژه‌نامه داخلی ماه‌نامه (+)حیات، کاری از قرارگاه نشریات (+)بسیج دانشجویی (+) دانشگاه امام صادق علیه‌السلام است.


طرح جلد نشریه حیات تازه خلوت قرارگاه بسیج دانشجویی

حرف ما

جسته و گریخته درباره گفتمان انقلاب اسلامی

حمید درویشی شاه‌کلایی

دانشجوی کارشناسی‌ارشد معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات

PavaraQi.ir

 

انتقال تجربه‌ها، شکاف نسلی را حذف می‌کند. اصلا چه معنی دارد سال اولی دهه نود از همان جایی شروع کند که سال اولی دهه هشتاد؟ مرور بخش‌های منتخب تجربه و شناخت من از «گفتمان انقلاب اسلامی»، موضوع این انتقال است.

گفتمان یعنی فضای فکری. چیزهای مختلف را باید در متن گفتمان آن دید و فهمید. مثلا اگر می‌خواهید خود را بشناسید و بایدنباید زندگی خود را تشخیص بدهید باید فضای فرهنگی انقلاب اسلامی را بشناسید تا خدای ناکرده پازل دشمن را تکمیل نکنید! چه بسا کاری در فضای گفتمان عقلانیت ابزاری غربی، کار خوب باشد اما در فضای گفتمانی انقلاب اسلامی به شدت بد ارزیابی شود.

در یک نگاه، انقلاب اسلامی به امامت ولی معظم فقیه، حضرت روح‌الله خمینی در بهمن 57 با مشارکت گسترده مردم اتفاق افتاد. در نگاهی دیگر، انقلاب، یک رویداد نیست، یک گفتمان است. یک نظام تفکر و اندیشه است. به ما چارچوب تحلیل و راهنمای عمل می‌دهد.

نیمه دوم قرن بیستم است. جهان پس از جنگ جهانی به دو بلوک غرب (آمریکا) و شرق (شوروی) تقسیم شده است. آمریکا به بهانه مقابله با کمونیزم، در پی گسترش فرهنگ خود در کشورهای جهان است. اما ملل آزادی‌خواه جهان، با استعمار نو و امپریالیسم جهانی آمریکایی مخالفند. الگوی انقلاب و استراتژی مبارزه را در کجا باید پیدا کنند؟ پاسخ: مارکسیسم شوروی صادرکننده انقلاب‌هاست! نظریه‌پرداز گفتمان انقلاب اسلامی امام روح‌الله سلام‌الله‌علیه است. او هر دو الگوی اثباتی غرب و انقلابی شرق را به چالش می‌کشد. امام، اسلام را میدان‌دار مبارزه می‌کند و از دل همین اسلام هم الگوی اداره جامعه در می‌آورد. امام اعتقاد دارد که اسلام برای مسائل مختلف امروز بشر، حرف برای گفتن دارد. اسلام در زمینه اقتصاد، اجتماع و... حرف دارد!

یک بعد انقلاب اسلامی، ظلم‌ستیزی بود. مردم ما از ستم‌شاهی خسته شدند. «نه بزرگ» به رژیم پهلوی که در پی پیاده‌سازی گفتمان غربی در ایران عزیز بود.

شاید مهم‌ترین بعد گفتمان انقلاب اسلامی، تمایز و تضاد اسلام ناب و اسلام آمریکایی باشد. امام در تبیین خود از انقلاب اسلامی می‌فرمایند: «مردم، علیه ظلم و بی‌داد، تحجر و واپس‌گرایى قیام کردند و فکر اسلام ناب محمدى را جایگزین تفکر اسلام سلطنتى، اسلام سرمایه‌دارى، اسلام التقاط و در یک کلمه اسلام امریکایى کردند... در جمود حوزه‏هاى علمیه آن زمان که هر حرکتى را متهم به حرکت مارکسیستى و یا حرکت انگلیسى مى‏کردند، تنى چند از عالمان دین‌باور دست در دست مردم کوچه و بازار، مردم فقیر و زجر کشیده گذاشتند و خود را به آتش و خون زدند و از آن پیروز بیرون آمدند.» (صحیفه، ج21، ص240) بله! ظاهرا مردم علیه اسلام حوزه‌های علمیه قیام کردند! خون دلی که پدرمان از این متحجران و مارهای خوش خط و خال حوزه‌ها خورده، از هیچ‌کس نخورده.

اقتضای ادای حق مطلب به زبان الکن من، به درازا کشیدن سخن است!خلاصه یادتان باشد برای شناخت انقلاب ما باید ظلم و تحجر را بشناسید که انقلاب ما علیه آن‌ها بود. مثلا آمریکا مصداق ظلم است و عربستان مصداق تحجر. امام اگر از آمریکا بگذرد، از آل سعود نخواهد گذشت! خودتان این کلیدواژه‌ها را به ویژه در جلد 21 صحیفه مرور کنید. فقط همین قدر بگویم که تحجری که امام مخالفش بود، یه چیزی تو مایه‌های اسلام فردی است. اسلام عبادت فردی. اما دین، همه دین است. مزیت نسبی امروز اسلام هم در جنبه‌های اجتماعی آن نهفته است. اسلام حکومتی که احکام ثانویه دارد، یعنی اسلامی که ضد تحجر است. ما باید فقه کلان حکومتی اسلام را استخراج کنیم.

امروز، جنگ ما جنگ عقیده است و جغرافیا و مرز نمی‌شناسد. هسته‌های جهانی مقاومت. بسیجیان جهان اسلام باید در فکر حکومت بزرگ اسلامی باشند و این شدنی است. نه فقط جهانی بیندیشید بلکه عملکرد جهانی داشته باشید! انقلاب ما یعنی آرمان‌ها به واقعیت می‌پیوندند. یعنی بریم سراغ کارهای نشدنی تا بشود.

انقلاب اسلامی به پشتوانه نظری ولایت فقیه در زمان غیبت معصوم، به منظور زمینه‌سازی ظهور و تشکیل حکومت مهدوی نمی‌خواهد بگذارد احکام و نظرات اسلام بر روی زمین بماند. امروز بر من و توست که نظرات اسلام را درباره مسائل جدید تبیین کنیم. یاد بگیریم، یادداشت و پایان‌نامه بنویسیم و از مراجع عزیزمان مطالبه کنیم. اگه من و تو نریم دنبال این حرف‌ها، چه کسی می‌ره دنبال آرمان‌های امام؟ عدالت‌خواهی و مطالبه‎گری هنوز لُب انتظارات امام خامنه‌ای از ماست. تمدن بزرگ اسلامی را نسل ما می‌تواند/باید بسازد. ان‌شاءالله نسل ما نسل ظهور است اگر کمی درک کنیم که به امام معصوم هم نیاز داریم!

ببخشید، طولانی شد!


سوتیتر:

عدالت‌خواهی و مطالبه‎گری هنوز لُب انتظارات امام خامنه‌ای از ماست. تمدن بزرگ اسلامی را نسل ما می‌تواند/باید بسازد. ان‌شاءالله نسل ما نسل ظهور است اگر کمی درک کنیم که به امام معصوم هم نیاز داریم!

ظاهرا مردم علیه اسلام حوزه‌های علمیه قیام کردند! خون دلی که پدرمان از این متحجران و مارهای خوش خط و خال حوزه‌ها خورده، از هیچ‌کس نخورده

 

۰ نظر ۲۶ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۸
حمید درویشی شاهکلائی
چهارشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۰۶ ق.ظ

تای تمت حیات 66- آخرین تای تمت من!

الاحقر حمید درویشی شاهکلایی
سردبیر
PavaraQi.ir

حیاتآن‌چه می‌خوانید احتمالا آخرین یادداشت من به مثابه سردبیر ماه‌نامه فرهنگی سیاسی «حیات» است. خرداد 1391، شماره 66. ایجاد قرارگاه نشریات حیات، تعامل نزدیک با فرماندهی بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه‌السلام و همین‌طور، قائم‌مقام معاونت محترم دانشجویی، تجربه هم‌کاری تولیدمحور با اهداف تربیتی آموزشی با دانشجویان سال اول فرهنگ و ارتباطات و بسیاری چیزهای دیگر، خیلی برای من باارزش بود. امسال که می‌توانست به خاطر شرایط دکتری و دانش‌آموختگی، بدترین سال زندگی‌ام باشد، به بهترین سال تبدیل شد.

تای تمت

به سوی حیات بهتر

برای تداوم و تعالی حیات

یا حی

1-     سلام بر شما!

2-     در سال تحصیلی جاری، 9 شماره با شما بودیم. باورش کمی سخت بود که بتوانیم، اما «شد»، «توانستیم». همان‌گونه که انقلاب ما «شد»، «توانست». ما توانستن را پای درس امام، پای درس انقلاب اسلامی، پای درس بسیجیان دفاع مقدس یاد گرفتیم. وقتی به یاری خدا، محاصره فرهنگی اقتصادی شعب ابی‌طالب محکوم به شکست است، هیچ چیزی توان شکست دادن معتقدان به جهان‌بینی الهی و معنوی را نخواهد داشت. اصلا به قاعده احدی الحسنیین، چه پیروز شویم و چه کشته شویم، باز هم پیروزیم. البته در دوره‌ای به سر می‌بریم که پوچ بودن قدرت ابرقدرت‌ها آشکار شده است. مستضعفان و آزادیخواهان جهان، پی در پی آبروی استکبار جهانی را می‌برند. تقلاهای صهیونیزم بین‌الملل برای ماندن روز به روز دیدنی‌تر می‌شود. چیزی به ظهور نمانده است. انهم یرونه بعیدا و نراه قریبا.

3-     شاید در این‌که اسم نشریه گفتمان انقلاب اسلامی بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه‌السلام، «حیات» است، سرّی باشد. حیات همان‌ چیزی است که انقلاب به ما داد. حیات یعنی قدر خود را بدانیم و حرکت کنیم تا برسیم به اوج. مگر نه این‌که مرغ باغ ملکوتیم. همه 124000 پیامبر آمدند که به انسان‌ها حیات بدهند. حجت‌الاسلام علیرضا پناهیان در برنامه کوه‌نوردی و دعای عهد تپه نورالشهداء خیلی زیبا این مفهوم را بیان کردند که برای حیات، بریم در خونه اهل بیت. (اَحیِ به عبادَک) دنبال نشونی عوضی نباشیم. امام به ما یاد داد که گام اول برای دست‌یابی به یک حیات برتر، قطع امید از استکبار جهانی است.

4-     علاوه بر 9 شماره ماه‌نامه، 14 جلد کتاب‌ضمیمه هم منتشر شد که با استقبال خوبی مواجه شد. اضافه کنید شش شماره ویژه‌نامه داخلی «حیات خلوت» را به هم‌راه دو ویژه‌نامه «سینمایی فانوس» و «پایداران» که بابت آن‌ها تشکر ویژه‌ای از آقای فرزاد رنجبر و تیم سال‌اولی‌اش (ورودی‌های دوره نهم رشته معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات) دارم. اگر از جنبه تربیتی و با توجه به فضای فرهنگی دانشگاه نگاه کنیم، توانستن سال اولی‌ها در تولید مستمر مجله و ضمائم آن، در مدت کوتاه‌تر، در این کمیت و کیفیت، به مراتب باارزش‌تر از تولید 9 شماره ماه‌نامه است.

5-     یک نکته هم درباره نشریه «دانشجوییِ» «گفتمانِ» انقلاب اسلامی یادآوری کنم. حیات یک نشریه دانشجویی است، پس قرار نیست همه مطالب آن، تحلیل‌های عجیب و غریب و ناشنیده باشد. حیات، منعکس‌کننده آرای دانشجویان است و با نگاه دانشجویی به مسائل می‌نگرد. حیات، قرار نیست همیشه مولد اندیشه جدیدی باشد. حرف ما همان است که بود! «بازتولید» آن اندیشه در قالب‌ها و شیوه‌ها، رویکردها و مطالب جدید، کار حیات است. حیات یک نشریه گفتمانی است که قرار است یک گفتمان را تبیین و ترویج کند. در ترویج گفتمانی، اگر تنها و تنها شاهد تکرار یک مجموعه ایده و حتی شعار هم باشیم، مشکلی ایجاد نمی‌شود، هیچ؛ به «جا انداختن» گفتمان هم کمک می‌کند. مثلا همین گفتمان تولید علم و علم دینی که عمدتا با تکرار شعارگونه به گفتمان تبدیل شده‌اند. بنابراین، افزایش کمی و حجمی گفتمان انقلاب اسلامی نیز در حیات از این دو جنبه موضوعیت دارد.

6-     پیشنهاد ما به همه خوانندگان، استفاده از اشتراک سفارشی است. برخلاف پست عادی، پست سفارشی "حتما" به دست گیرنده می‌رسد و قابلیت پیگیری دارد. درسال جاری به لطف خدا و تلاش دوستان، ماه‌نامه به موقع تولید می‌شد، اما فرآیند چاپ گاهی 27 روز (به علت مشکلات مالی) طول می‌کشید! اداره پست برخی شهرها نیز گویا وظیفه‌ای در به موقع رساندن مجلات نداشت. اعتماد شما را که موجب افزایش 50 درصدی تیراژ شد، سپاس می‌گوییم. هنوز در بسیاری از دانشگاه‌ها، حوزه‌ها و شهرها، نمایندگی فعال فروش نداریم. هنوز خیلی به کمک شما احتیاج داریم. شبکه توزیع محصولات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی تازه جز با هم‌راهی و مساعدت یکایک شما شکل نمی‌گیرد.

7-     از همه خوانندگانی که برایمان نوشتند، چه یادداشت، چه نظر و چه انتقاد، تشکر می‌کنم. خیلی‌ها هم تشکر کردند که ای کاش، به جای آن، مثلا نمایندگی می‌شدند و به توزیع محصولات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی کمک می‌کردند!

8-     برخلاف نشریات گیشه‌ای، اصل در نشریات دانشجویی بر تحول و پویایی است. دانشجو قرار است تجربه کند و یاد بگیرد. نقش‌آفرینی هم در کنار همین تربیت نیرو معنا پیدا می‌کند. بنابراین اگر دچار یک‌نواختی و تکرار شدیم، حتما خبرمان کنید!

9-     فکر می‌کنم حیات در سال آینده موفق‌تر از امسال عمل کند. سردبیر و دبیر تحریریه جوان، خوش‌فکر و با انگیزه‌ای دارد که مهارت‌های فنی بیش‌تری دارند. خداوند همگان را در خدمت به آرمان‌های انقلاب اسلامی موفق بدارد.

10-  یا علی مددی!

۰ نظر ۲۶ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۶
حمید درویشی شاهکلائی
چهارشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۰۶ ق.ظ

تای تمت حیات 65- برای جبهه‌ای که نیرو دارد

حیات 65پیش‌نوشت: انتشار یادداشت‌های منتشر شده کاری است با کلاس و راحت. حیات (+) فرصتی بود تا بسیاری از حرف‌ها را در فضای متفاوتی بزنم.

تای تمت

حیات، هم‌پای آرمان‌های جهانی انقلاب

نیروهای جبهه فرهنگی انقلاب در حیات

هوالحیّ

1-     باری دیگر، سلام بر شما!

2-     «حیات» دیگری در پیش روی شماست. خوشا آنان که با شنیدن «حیات» به یاد آخرت می‌افتند. «حیات» دنیایی ما که...

3-     «حیات» (دانلود پی‌دی‌اف این شماره) در این شماره هم مثل بقیه شماره‌ها چند پرونده‌ویژه داشت و با پاتوق و باشگاه خوانندگان تمام شد. «حیات» برای آن که ماه‌نامه خوبی برای گفتمان انقلاب اسلامی باشد، بیش از این‌ها به هم‌کاری همگان نیاز دارد. واقعا از برخی استادان ارجمند دانشگاه امام صادق علیه‌السلام دیگر انتظار نداشتم که حتی پنج دقیقه وقت مصاحبه ندهند. از بعضی دانشجویان دکتری دانشگاه امام صادق علیه‌السلام بیش از این‌ها انتظار داشتم. اگر نبود نامه‌های پرمهر خوانندگان، تقاضاهای اشتراک و نیز هم‌کاری‌های گسترده در توزیع مجله، باورم می‌شد که «این جبهه نیرو ندارد»*

4-     هفته آخر فروردین 1391، هفته پرباری در «حیات» بود. شماره اول «فانوس»، ویژه‌نامه سینمایی «حیات‌خلوت» منتشر شد. خود «حیات‌خلوت» هم به منزل چهارم رسید. شماره 64 «حیات» (دانلود PDF متن کامل شماره فروردین) از چاپ‌خانه آمد بیرون (پس از 27 روز!). سه کتاب جدید هم از مجموعه موفق و خواندنی «زیر خیمه حسین علیه‌السلام» منتشر شد. (1و 2و 3) «دیدبان» هم به افق جلوتری نگاه کرد.

5-     «فانوس»، ایده قشنگی است. استقبال خوبی هم شد. بچه‌های دفتر رسانه واحد پژوهش و نشر بسیج دانشجویی ما هم ابراز تمایل کردند که تداوم «فانوس» با آن‌ها باشد. برای خودم جالب بود که ضمیمه درون‌دانشگاهی حیات (یعنی حیات‌خلوت)، خودش هم ضمیمه تخصصی داشته باشد! شد.

6-     «حیات‌خلوت» دیگر برای خودش اعتباری دست و پا کرده است. در روزگاری که دیگر نشریات دانشجویی حداکثر سه شماره منتشر کرده‌اند، با کم‌ترین امکانات و هزینه، چهار شماره منتشر کرده است و شماره‌های جدید هم در راه است. یک «خسته‌نباشید» جدی، تقدیم به همه اهالی «حیات‌خلوت». از باب انتقال تجربیات هم بد نیست اشاره کنم که اعضای اصلی تحریریه حیات، همگی دانشجویان سال اولی رشته «معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات» هستند.

7-     مجموعه «زیر خیمه حسین علیه‌السلام» با انتشار کتاب «سه دقیقه در مقتل گم‌نامی» شروع شد و هم‌اکنون جلد دهم آن در مرحله آماده‌سازی است. (امروز، یعنی دو ماه پس از نگارش این یادداشت، کتاب صوتی جلد دهم هم آماده شده است) فیش‌نویسی و مطالعات آن در چند سال گذشته انجام شده است و با تجربیات تبلیغی، علمی و... مولف هم‌راه شده و در قالبی نوین ارائه می‌شود. قطع دوست‌داشتنی و نثر روان مینی‌مال کتاب در کنار نگاه کاربردی کتاب، لذت خواندن یک مجموعه کتاب خوب را فراهم می‌کند. مولف کتاب‌ها، دانشجوی کارشناسی‌ارشد معارف اسلامی و مدیریت و در حال تدوین پایان‌نامه خود در همین موضوعات است. هیچ جا هم اسمی از مولف کتاب و طراح گرافیکی آن پیدا نمی‌کنید.

8-     ویژه‌نامه «دیدبان» اختصاصی به جشنواره فیلم فجر ندارد. شماره اول (1389) آن به گفتمان انقلاب اسلامی و سینما اختصاص داشت. شماره دوم (1390) در دو بخش به همین موضوع و مصداق آن در جشنواره فیلم فجر 29 پرداخت. شماره سوم و چهارم آن (یعنی شماره 62 و 63 «حیات») چندین پرونده متنوع دارد. البته نگاهی هم به فیلم‌های جشنواره فجر خواهد داشت. به هر حال، جشنواره مهم است. گام مهم «دیدبان»، تعدد انتشار آن است که ان‌شاءالله در سال جاری باز هم «دیدبان» خواهیم داشت. «دیدبان» و جایزه سینمای آرمانی آن، تاثیر مهمی در سال 1390 داشت. سینمای انقلاب اسلامی به «دیدبان» احتیاج دارد.

9-     سخن بسیار است. باید بیش‌تر به مستندسازی و مکتوب کردن تجربه‌ها بپردازیم. عمل به تجربه‌ها هم خیلی خوب است. بیش‌تر کتاب بخوانیم. کمی فکر کنیم. اولویت‌ها را درست تشخیص دهیم. مبادا حسینِ فاطمه را بار دیگر تنها بگذاریم. برای شیعه، یک عاشورا کافی نیست؟ خدا را شکر ملت ما ملت فهمیده‌ای است. از اشتباهات درس می‌گیرد. برای ساخت واقعیت‌ها و آینده‌ بهتر باید آرمان‌خواهی بیش‌تری داشت. آرمان‌های شما واقعیت‌های زندگی را می‌سازند. حیات خود را هم‌پای آرمان‌های جهانی انقلاب تعریف کنید.

10-  یا علی مددی!

الاحقر حمید درویشی شاهکلایی

سردبیر

*عنوان کتابی از سیدابراهیم رئوف موسوی (فرمانده اسبق بسیج دانشجویی ما) که اولین بار ضمیمه «حیات» شد و بارها در اندازه‌ها و طرح جلدهای مختلف تجدید چاپ گردید.

۰ نظر ۲۶ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۶
حمید درویشی شاهکلائی
چهارشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۰۶ ق.ظ

بای بسم‌الله- حیات خلوت شماره 6- از خدا خواستن، توانستن است


ماه‌نامه فرهنگی سیاسی حیات (+)، قرار بود نشریه در تراز نشریات حرفه‌ای و سراسری باشد. بنابراین در قرارگاه نشریات بسیج دانشجویی(+)، نیاز به یک نشریه دانشجویی که موضوعات صنفی دانشجویی و داخلی دانشگاه را با نگاهی به گفتمان انقلاب اسلامی دنبال کند، احساس شد. و این شد که حیات خلوت (+) شکل گرفت. امسال هشت شماره حیات خلوت منتشر شد. (شش شماره به اسم حیات خلوت و دو تا هم به اسم فانوس+ و پایداران+) با تشکر از همه به ویژه سال اولی‌های فرهنگ و ارتباطات (دانشجویان دوره نهم کارشناسی ارشد پیوسته معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات).

بای بسم‌الله:

از خدا خواستن، توانستن است

سه نصیحت و یک تشکر

 

یا حیّ

1-     سلام بر شما. استاد علیرضا پناهیان، بیش‌تر جمعه‌ها تو برنامه تپه نورالشهداء (عهد آدینه که این هفته‌ها از شبکه سه به صورت زنده پخش می‎‌شه) درباره «حیات» سخن‌رانی می‌کنند. عجیب دعایی است دعای عهد: «یا حَىُّ یا قَیُّومُ، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ...، یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ، یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ، یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ.» بعد از این همه صدا زدن خدا به لفظ «حی» چه اتفاقی می‌افتد؟ بی‌شک دوستانی که برنامه کوه‌نوردی صبح جمعه را از دست می‌دن، خیلی ضرر می‌کنن! راستی شما فکر می‌کنید پیامبر به خاطر فساد شهر مکه می‌رفت کوه؟ ببخشید ولی تقریبا ساده‌ایدها! اما ایده بدی نیست که شما هم از دست این زندگی شهری، به کوه پناه ببرید! فتامل!

2-     کتاب چیز خوبیه. هفته‌ای یک کتاب بخونید. (مثلا دانشجوی علوم انسانی هستید!) خوب است وبلاگی هم داشته باشید و یکی دو پاراگراف، به معرفی (و احیانا نقد و نظر کوتاه خودتان درباره ظاهر، رویکرد، محتوا و...) کتاب‌های خوانده‌شده بپردازید. «ادبیات، تاریخ و دفاع مقدس» نقطه‌های شروع خوبی برای کتاب‌خوانی و وبلاگ‌نویسی هستند. باور کنید کتاب خواندن مثل فکر کردن چیز مفیدی است.

3-     علی‌رغم همه چیزهایی که می‌گویند، باور دارم علم دینی جز با تعبّد به دست نمی‌آید. مشکل ما علوم غربی و روش‌شناسی آن‌ها نیست! اصلا کدام عملیات را به کمک تدابیر نظامی به سرانجام مطلوب رساندیم؟

4-     سه نصیحت بود درباره تهذیب، تحصیل و ورزش. بگذارید به حساب کدبالایی‌بودن!

5-   فانوس  [از خدا] خواستن، توانستن است. از خدا بخواهید می‌شود، می‌توانید. ابتدای سال، کم‌تر کسی فکر می‌کرد بشود 9 شماره در سطح ماهنامه حیات منتشر کرد. بحمدلله می‌توانیم شماره دهم (تیرماه) را منتشر کنیم. (البته اون وقت کسی برای توزیع نیست!) حیات‌خلوت نیز دستاورد بزرگی بود. یک گروه سال اولی عمدتا از بچه‌های فرهنگ و ارتباطات توانستند با کم‌ترین امکانات، شش شماره مجله و دو ویژه‌نامه تخصصی منتشر کنند. کدام نشریه دانشگاه در سال جاری توانسته، نصف آن‌ها تولید کند؟ اهالی محترم حیات‌خلوت، خدا قوت!

 

الاحقر حمید درویشی شاهکلایی

سردبیر

PavaraQi.ir

۰ نظر ۲۶ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۶
حمید درویشی شاهکلائی
چهارشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۰۵ ق.ظ

تای تمت حیات 64- احمدی‌نژاد باید شهید شود!

حیات 64آن‌چه می‌خوانید یادداشت بعدالتحریر سردبیری ماه‌نامه فرهنگی سیاسی حیات (+) در شماره فروردین (+) سال جاری است. کاری از قرارگاه نشریات حیات (+) بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه‌السلام (+)

تای تمت

احمدی‌نژاد باید شهید شود

چند نکته درباره حیات، جبهه فرهنگی انقلاب و مسائل روز

هو الحی

1-     سلام بر شما! سال نو برای شما بهترین حال باشد، ان‌شاءالله.

2-     ...مطالب مجلات تحلیلی -برخلاف مجلات خبری- نمی‌سوزند، بلکه هر چه زمان بگذرد، ارزش تاریخی و پژوهشی بیش‌تری پیدا می‌کنند.

3-     در سالی که گذشت قرارگاه نشریات حیات، علاوه بر ماه‌نامه فرهنگی سیاسی و مجله داخلی «حیات‌خلوت» چند جزوه و کتاب را منتشر کرد. چند ویژه‌نامه در دست آماده‌سازی هم داریم. دعا کنید.

4-     سکون شیء موجب فساد آن است. ما همیشه در حال صیرورت هستیم. اصلا «موجیم که آسودگی ما عدم ماست». حیات «حیات» را خلاقیت  و شکستن وضع موجود پیوند دادیم. تحولات و پویایی بخش ثابت مجله بوده است و تلاش کرده‌ایم در هر شماره، بهتر شویم.

5-     طرح پایگاه مجازی مستقل نشریه (Hayat.BasijSU.ir)، مهر ماه نوشته شد. اما هنوز هفت شهر عشق را عطار رفت، ما هنوز اندر خم یک وبلاگیم! بخش‌های مختلف مجله اکنون برای خود یک وبلاگ مستقل دارند. مطالب شماره‌ها به تدریج در اینترنت قابل‌دست‌رسی‌تر می‌شوند. لینک وبلاگ‌های زیرمجموعه حیات را در HayatMag.ir ببینید.

6-     مشارکت مردم در تعیین سرنوشت سیاسی اجتماعی خود به ویژه در 22 بهمن و انتخابات مجلس نهم بسیار هوشمندانه بود. رشد فهم سیاسی مردم در این انتخابات مشهود بود. نظام اسلامی بیش از هر چیز با این پیروزی‌های هوشمندانه بیمه می‌شود.

7-     تولید ملی، سرمایه و کار ایرانی. این‌‌‌ها شعارهای جدیدی نیستند، اهمیت جدیدی پیدا کرده‌اند. با توجه به این که خدای کربلای پنج، خدای طبس، خدای دوازده اسفند هنوز زنده است، بسیجیان امام خامنه‌ای حمایت از تولید ملی، سرمایه و کار ایرانی را به رخ دشمنان قسم‌خورده خواهند کشید. می‌گویید نه، وعده ما سخن‌رانی رهبری در روز اول سال 1392 سال آینده، گزارش از اقتصاد مقاومتی مردم پایدار ایران.

8-     این شعارها برای اقتصاد جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی معنی‌دار است. حمایت مادی و معنوی از جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی امسال بیش از سالیان گذشته اهمیت یافته است. شما چه می‌کنید؟ یک پیشنهاد: امسال، حتی یک تماشای یک فیلم ارزشی را در سینماهای کشور از دست ندهید. «قلاده‌های طلا» روی پرده است. امسال، کتاب‌های بیش‌تری بخرید و بخوانید. همین‌طور سی.دی و نرم‌افراز. اگر مشترک هیچ مجله‌ای نیستید، شروع کنید. اگر مشترک هستید، مجلات بیش‌تری را مشترک شوید. چیزهایی که در راه خدا می‌دهید بر‌می‌گردد، چند برابر! اگر اطراف شما یک پروژه خودجوش فرهنگی در حال انجام است، کتاب‌خانه‌ای، مجله‌ای، بازی رایانه‌ای، چیزی...، حتما از تولید آن حمایت کنید. از فکر و سرمایه‌ای که در جهت منافع مردم ایران به کار افتاده است، حمایت کنید. خیلی ساده است!

9-     گرچه رگه‌های تفکر شهیدآوینی را در «حیات‌«های اخیر زیاد بود، اما اسم و عکسش رو کم‌تر کار کردیم. چند جمله از شهید آوینی را که در همین فروردین شهید شد، با هم بخوانیم: «تفکر ایرانی بلندمرتبه است… هویت ایرانی را …عین هویت اسلام می‌دانم و معتقدم تقربی که ما به دین پیدا کرده‌ایم به این هویت ملی وابسته است و اگر این هویت ایرانی و ملی نبود، …این تقرب و این دین پیدا نمی‌شد.» شبیه همین جملات را رئیس‌جمهور احمدی‌نژاد گفته است: «ایرانی بودن را عین انقلابی و حزب‌اللهی بودن می‌دانم.» کاری به محتوای این سخنان ندارم -وصادقانه بگویم که معنای آن‌ها را نمی‌فهمم و - اما نیک می‌دانم نادیده گرفتن خدمات دولت نهم و دهم (و به تبع آن، نادیده گرفتن خدمات انقلاب اسلامی) و ظلمی که رسانه‌ها به این خدمت‌رسانی‌ها می‌کنند، ظلم به نظام اسلامی است. چرا به خاطر بخشی از اعتقادات و عمل‌کرد یک فرد (و یا مجموعه‌اش)، چشم خود را بر وجوه مثبت او می‌بندیم؟ این‌‌قدر به تخریب دولت پرداختند که دکتر احمدی‌نژاد باید شهید شود، تا...

10-  یا علی مددی!

سردبیر

الاحقر حمید درویشی شاهکلایی

www.PavaraQi.ir

۰ نظر ۲۶ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۵
حمید درویشی شاهکلائی
چهارشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۰۵ ق.ظ

تیتر یک شماره 65 حیات

منتشر شده در شماره 65 (اردیبهشت ماه‌نامه حیات) (+)
منتشر شده در تریبون مستضعفین (+)
تریبون را آزاد کنید!

تاملی بر مشکل رسانه‌ی امت حزب‌الله

حمید درویشی شاهکلایی
جمعه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۱ |

از ضعف قانون و عمل‌کردهای سلیقه‌ای در حوزه سایبر که بگذریم، اسف‌ناک‌تر آن است بعضا جوانان حزب‌اللهی چون حامی بزرگ سیاسی اقتصادی ندارند، مورد ظلم قرار می‌گیرند. برخوردهای شبه‌قانونی و غیرقانونی با نسل جوان ارزشی، حتی مقام معظم رهبری را در حمایت از جوانان انقلابی به عرصه کشاند.

حمید درویشی شاهکلایی
(کارشناسی‌ارشد معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات)

حمید درویشی شاهکلایی- دوره علمی و پژوهشی دعوت سال 1387انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ به پیروزی رسید. تئوری‌های دانش ارتباطات به هم ریخت. (مصاحبه دکتر باهنر در شماره اخیر حیات را بخوانید.) امت حزب‌الله ثابت کرده بود با منبر، نوار کاست و اعلامیه (این رسانه‌های کوچک) می‌تواند کاری بس عظیم بکند. اکنون به نیمه دهه چهارم انقلاب اسلامی نزدیک شده‌ایم اما امت حزب‌الله مشکل رسانه دارد.

موضوع به حدی جدی است که احتمالا شنیده‌اید قول آقای وحید جلیلی، فعال فرهنگی (مدیر دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی و سردبیر اسبق نشریه بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه‌السلام) را که دفاع از «آزادی بیان» نیروهای حزب‌اللهی را اولویت فرهنگی مجلس نهم دانسته بود. بازداشت فعالان رسانه‌ای ارزشی، تعطیلی سایت‌های انقلابی و… در دوره اخیر شدت قابل توجهی داشته است.

یکی از جدی‌ترین مواردی که خشم بیش‌تری را در فضای جبهه فرهنگی سایبر انقلاب اسلامی برانگیخته، مسدودسازی غیرمتعارف پایگاه «تریبون مستضعفین» بود. سایت قدرتمندی که توسط چند جوان انقلابی برای «آنانی که رسانه ندارند» راه‌اندازی شد و انصافا چه در قضیه فتنه ۱۳۸۸ و چه در قضایای بعدی (مثل تسخیر لانه روباه پیر) عمل‌کرد درخشانی در تبیین آرمان‌های انقلاب اسلامی داشت.

از ضعف قانون و عمل‌کردهای سلیقه‌ای در حوزه سایبر که بگذریم، اسف‌ناک‌تر آن است بعضا جوانان حزب‌اللهی چون حامی بزرگ سیاسی اقتصادی ندارند، مورد ظلم قرار می‌گیرند. برخوردهای شبه‌قانونی و غیرقانونی با نسل جوان ارزشی، حتی مقام معظم رهبری را در حمایت از جوانان انقلابی به عرصه کشاند:

«این رسانه‌هاى الکترونیکى و اینترنتى متأسفانه موجب شده است که افراد بى‌محابا علیه یک‌دیگر حرف بزنند، بد بگویند. باید از طرف مسئولین کشور براى این هم یک جورى تدبیر بشود. ولى عمده این است که خود ما مردم، خودمان را مقید کنیم به اخلاق اسلامى؛ خودمان را مقید کنیم به قانون. حالا این حرف من بهانه‌اى نشود براى این‌که یک عده‌اى بروند جوان‌هاى انقلابى را به عنوان جوان‌هاى تند، مورد ملامت و شماتت قرار بدهند؛ نه، من همه‌ى جوان‌هاى غیور کشور را، جوان‌هاى مؤمنِ انقلابى کشور را فرزندان خودم میدانم و پشت سر آن‌ها قرار می‌گیرم؛ من از جوانان انقلابى و مؤمن و غیور حمایت می‌کنم…» (۱/۱/۱۳۹۱)

موجی که در حمایت از سایت تریبون مستضعفین شکل گرفت (تریبون را آزاد کنید)، یعنی جریان حزب‌الله هنوز تریبون (رسانه) ندارد. البته تریبون تنها یک سایت کوچک (اما خوب و با اخلاص) در نقد کانون‌های قدرت و ثروت بود. همین. این در حالی است که حداقل ده‌ها سایت مثل تریبون باید داشت. هر استان و هر شهری باید یک «تریبون مستضعفین» داشته باشد. هر صنف و قشری باید یک «تریبون مستضعفین» داشته باشد. تریبون تبریز، تریبون فارس، تریبون کارگران، تریبون معلمان، تریبون روحانیان و تریبون‎‌های دیگر.

۱۳۵۷ انقلاب شد. قبل آن رادیو و تلویزیون «ملی» داشتیم. این رسانه (رادیو و تلویزیون) بعد انقلاب قرار شد حرف انقلاب را بزند. پس اسمش شد «صدا و سیما» چون قرار بود نسخه صوتی و تصویری انقلاب اسلامی باشد. از همان ابتدا این قدر نسبت این رسانه با گفتمان انقلاب اسلامی به فراموشی رفت که این سال‌ها عنوان مجعول «رسانه ملی» را برای خود پسندیده است. «ملی» با ابعاد جهانی انقلاب اسلامی قابل جمع نیست. همین می‌شود که دیپلماسی عمومی اسلام در کمک به هم‌نوع فهم نمی‌شود. لبنان، فلسطین، افغانستان و حتی سومالی خارجی محسوب می‌شوند. مرزهای استعماری را باور کرده‌ایم دیگر!

۱۳۵۷ انقلاب شد. اما فکر می‌کنم رسانه‌های امت حزب‌الله هم‌چنان در قبل از ۱۳۵۷ گیر کرده‌اند. امروزه به جای نوار کاست و اعلامیه، از اینترنت و اخیرا شبکه تلویزیونی اینترنتی/ ماهواره‌ای استفاده می‌کنیم. اما هم‌چنان رسانه‌های انقلاب اسلامی، مردمی، خودجوش، غیر وابسته (بخوانید آسیب‌پذیر در برابر کانون‌های قدرت و ثروت) هستند. فعالان رسانه‌ای هم‌چنان با همان خلوص دهه ۵۰ و بعضا به همان میزان هم آماتور کار می‌کنند. دغدغه‌محوری و تکلیف‌محوری هنوز هم هست. اصلا همین چیزهاست که رسانه‌های انقلاب اسلامی را، یکی پس از نابودی دیگری!، سرپا نگه داشته است؛ وگرنه اگر کمی تفکر کارمندی حاکم شود، در بهترین حالت می‌شود سازمان صدا و سیما. سازمانی که این‌قدر از گفتمان انقلاب به دور افتاده است که رهبری تنها از آن مطالبه‌های حداقلی «دین، اخلاق، امید و آگاهی» دارد!

منبع: نشریه حیات

۰ نظر ۲۶ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۵
حمید درویشی شاهکلائی
چهارشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۰۳ ق.ظ

که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها

یادداشت ذیل در شماره سوم و چهارم نشریه دانشجویی وقایع اتفاقیه (مدیر مسئول محمدحسین ذوالانوار، سردبیر: بشیر خالقی پور)، ویژه نامه سبک زندگی دانشجوی امام صادقی (بهمن و اسفند 90) منتشر شده است.

که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها

نکاتی چند درباره سیر آسان به مشکل سبک غیرحرفه‌ای نشریات دانشجویی

حمید درویشی شاهکلائی

www.PavaraQi.ir

1-     در عالم مطبوعات، نشریات دانشجویی برای خود عالمی دارند. اصلا این قدر متفاوت هستند که با صفت «دانشجویی» متمایز می‌شوند. حالا این  که «دانشجویی» فحش است یا نشانه تحبیب، تصغیر یا همه موارد، خدا می‌داند!

2-     نشریاتی که از سوی دانشجویان و اساتید در محیط دانشگاه‌‌ها منتشر می‌شوند، نیازی به کسب مجوز از وزارت ارشاد نداشته و این تنها تفاوت حقوقی قانونی این دسته از نشریات با دیگر نشریات است. دانشگاهیان با کسب مجوز از دانشگاه خود می‌توانند در موضوعات مختلف سیاسی، علمی، فرهنگی و... به انتشار نشریه دست بزنند. اگر آیین‌نامه (کاملا حمایتی) انتشار نشریات دانشجویی را بخوانید، شکی باقی نمی‌ماند که «دانشجویی» صفت تحبیب است! اما چیزهای دیگری هم هست.

3-     علاوه بر سهولت و سرعت اخذ مجوز از دانشگاه، شور دوره جوانی، کارها را آسان جلوه می‌دهد. نشریات دانشجویی، معمولا با علاقه دانشجویان شروع می‌شوند. تنهایی یا سه چهار نفری دور هم، ایده تا تولید و تکثیر یک نشریه شکل می‌گیرد. مثلا نشریه «نیش شتر» در دانشگاه صنعتی شریف به مدت 10 سال از سوی یک دانشجو منتشر می‌شد که تحصیلات دانشگاهی خود را از کارشناسی تا دکتری در این دانشگاه گذرانده بود!

4-     خودجوش بودن صفت همه نشریات دانشجویی نیست. بعضی نشریات دانشجویی، متعلق به نهادها و تشکل‌های هستند. البته این نشریات، در بدو تاسیس، شاید به صورت خودجوش و داوطلبانه شکل گرفته باشند.

5-     فارغ از وابستگی تشکیلاتی یا استقلال، نشریات دانشجویی یک ویژگی مشترک دارند: «حرفه‌ای نبودن»! حرفه‌‌ای نبودن همان مشکلی است که موجب می‌شود نشریات دانشجویی بیش از پنج شماره منتشر نشوند. اصلا نشریات به دو دسته حرفه‌ای و دانشجویی تقسیم می‌شوند! حرفه‌ای نبودن روح کلی نشریات دانشجویی است؛ هر چند ممکن است در برخی اجزا، حرفه‌ای عمل شود. سبک غیرحرفه‌ای نشریات دانشجویی...

6-     گرچه معمولا نام‌های خلاقانه و خوبی برای نشریات دانشجویی انتخاب می‌شوند، لوگوی نشریات دانشجویی دو مشکل دارد: یک، بعضا فونت (=بدون طراحی) است و دو، خوانایی ندارد. اگر بخواهیم مشکل سوم را هم ذکر کنیم، تغییرات نامتعارف آن را هم باید اشاره کنیم.

7-     در حالی که کتاب‌های آموزش روزنامه‌نگاری تاکید می‌کنند امروزه برای انتشار یک بروشور هم نیاز به تخصص و کار گروهی متخصصان وجود دارد، نشریات دانشجویی مهر بطلانی برای این آموزه‌ها و فرضیه‌ها هستند. هنوز هم عمده نشریات دانشجویی، قائم به یکی دو نفر هستند و بعضا یک نفر به تنهایی عمده مقالات را نوشته، مصاحبه‌ها را انجام داده، خود ویراستاری و سردبیری و مدیرمسئولی کرده و بعضا دستی در طراحی هم می‌برد!

8-     علاوه بر فقدان ساختار سازمانی، محتوای نشریات دانشجویی هم معمولا ساختار نشریه‌ای ندارد. مثلا مجلات دانشجویی، فصل‌بندی (رویکرد پرونده‌ای سرویسی، موضوعی، قالبی) مشخصی ندارند. ستون‌بندی نشریه‌ای ندارند. تنوع مطلب (استفاده از قالب‌های متعدد) ندارند.

9-     بعضی نشریات دانشجویی در تامین مطالب خود مشکل جدی دارند. آن‌هایی هم که مشکل ندارند، با مشقت مطالب خود را آماده می‌کنند. فقدان هیات تحریریه در کنار عدم وجود منابع مالی به منظور پرداخت پول به نویسندگان و مصاحبه‌کنندگان، هم‌چنین موجب می‌شود نشریات دانشجویی، به صورت نامنظم منتشر شوند.

10-  درک مشکلات نشریات دانشجویی، تا وقتی خود در دام عشق آن مشکلات نیفتید، میسر نیست.

۰ نظر ۲۶ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۳
حمید درویشی شاهکلائی
چهارشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۰۳ ق.ظ

از لاف عشق تا انتخابات

ماهنامه فرهنگی سیاسی حیات بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلامآن‌چه می‌خوانید یادداشت سردبیری (تای تمت) شماره 61 ماه‌نامه فرهنگی سیاسی حیات، نشریه بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه‌السلام است. تصویر روی جلد این شماره به شهدای راه علم اختصاص دارد.

تای تمت

از لاف عشق تا انتخابات

 

1-     سلام بر شما!

2-     مطالب این شماره را سیزدهم آذر ماه بستیم. البته به دلیل همین فاصله‌ای که به وجود می‌آید، تغییراتی در پرونده‌ها و مطالب صورت گرفت. مثلا پرونده سنگر سایبر متناسب با شهادت دانشمند هسته‌ای جوان کشورمان، کاملا متحول شد.

3-     ماه‌نامه فرهنگی سیاسی حیات، 14 سرویس دارد. در هر شماره، تنها مهمان تعدادی از سرویس‌ها خواهیم بود. سرویس پرونده ویژه این شماره به نقد بسیج دانشجویی اختصاص داشت. سرویس بسیج دانشجویی هم به اولین بسیج دانشجویی کشور در ابتدای سال تحصیلی پرداخت. به همین دلیل ضمیمه این شماره، متناسب با فضای کلی مجله به نقد سبک زندگی امت حزب‌الله می‌پردازد. خواندن کتاب ضمیمه «لاف عشق» نوشته محمد جبارپور، فرمانده سابق بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه‌السلام را از دست ندهید.

4-     سومین شماره مجله سینمایی «دیدبان»، ضمیمه سینمایی ماه‌نامه حیات، ویژه سی‌امین جشنواره فیلم فجر، تنها نشریه تخصصی سینمای آرمانی انقلاب اسلامی به زودی منتشر خواهد شد. منتظر مصاحبه‌ها و یادداشت‌ها و نقد فیلم‌های خوب بچه‌های بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه‌السلام باشید. امسال برای دومین سال پیاپی، بهترین فیلم از نگاه منتقدان دیدبان از منظر سینمای آرمانی انقلاب اسلامی معرفی و با اعطای سیمرغ نمادین بهترین فیلم از فیلم‌ساز برگزیده جشنواره از منظر تفکر بسیجی تجلیل خواهد شد.

5-     «امروز هر چه از هنرمند مسلمان تجلیل شود و هر چه هنرمند مسلمان مورد تشویق قرار گیرد، جا دارد. این یک وظیفه بزرگ است. کم‌تر کاری به این اهمیت می‌شود در این کشور نشان داد.» در راستای اجرای این بخش از سخنان ولی معظم فقیه شما چه کرده‌اید؟ پیشنهاد می‌کنم هر چند وقت یک‌بار (فصلی یا سالانه) به همت بچه‌های مسجد محل، دانشگاه یا پایگاه بسیج‌تان، شما کار مشابهی انجام دهید و از فیلم‌ساز ارزشی محبوبتان و بازیگران آن تقدیر کنید. با بچه‌ها و خانواده‌ها با اتوبوس بروید سینما تا سینمادار هم دلش گرم شود. نباید بچه مذهبی‌هایی که در سینما، در این هنر برتر فعالیت می‌کنند، احساس غربت داشته باشند.

6-     این روزها قضیه شهدای راه علم دوباره جدی شده است. در باغ شهادت، باز باز است. بخشی از تاریخ پرافتخار شیعه مرتبط با همین شهدای راه علم (به ویژه در عرصه علوم انسانی) است. امام رضا علیه‌السلام پس از غلبه بر حربه مامون عباسی در مناظرات علمی به شهادت رسید. عالمان بزرگی چون شهید اول و شهید ثانی و... برای مردم ما ناشناخته‌اند اما علامه شهید مرتضی مطهری نام‌آشناتر است. شهدای راه علم امروز از حوزه فناوری هستند اما نوبت به شهدای علوم انسانی اسلامی هم خواهد رسید؛ ان‌شاءالله.

7-     این شهادت‌ها نشانه جهش‌هایی است که انقلاب داشته‌است. خون ثبیت‌کننده جهش‌هاست. این خون‌ها تلاش‌های قبلی را بیمه می‌کند. مگر خون مظلومانه سید‌الشهداء علیه‌السلام اسلام را بیمه نکرد؟ دیروز در تثبیت انقلاب سیاسی 57 خون‌های فراوانی ریخته شد. امروز در دوره انقلاب علمی هم خون ریخته می‌شود. به امید فردایی که در انقلاب فرهنگی (از مجرای علوم انسانی اسلامی)، بیمه انقلاب اسلامی از قوی‌ترین پشتوانه‌ها بهره‌مند شود.

8-     در انتخابات مجلس قبلی 54 درصد شرکت کرده بودند. اگر تلاش شود تا یک درصد هم بیش‌تر شرکت کنند، نظام پیروز انتخابات خواهد بود.

9-     در درس «اقتصاد فرهنگ و ارتباطات» گفته می‌شود که از منابع مهم مالی امور فرهنگی در غرب امروز، چیزی است که در فرهنگ اسلامی به آن «خیرات و مبرات» می‌گویند. شما ماهانه مبلغی را به منظور خرید کالاهای فرهنگی و مصرف آن هزینه می‌کنید. اما ماهانه چقدر برای تولید، توزیع و مصرف محصول فرهنگی ارزشی، خیرات و مبرات می‌کنید؟ سهم فرهنگ اسلامی و انقلابی در صدقات و آن‌چه که در راه خدا می‌دهید چقدر است؟

10-  یا علی مددی!

سردبیر ماه‌نامه حیات

الاحقر حمید درویشی شاهکلائی

hdarvishie@gmail.com

۰ نظر ۲۶ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۳
حمید درویشی شاهکلائی
سه شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۰۸ ق.ظ

تای تمت شماره 60 ماهنامه فرهنگی سیاسی حیات- جبهه کجاست؟

حیات 60آنچه می‌خوانید در شماره 60 ماهنامه فرهنگی سیاسی حیات (نشریه بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام) در بخش تای تمت (یادداشت بعدالتحریر سردبیر) منتشر شده است.

یک سری به سینما بزنید!

تاملی در بازشناسی جبهه فرهنگی امروز

حمید درویشی شاهکلائی

1-     سلام بر شما.

2-     مطالب این شماره، 13 آبان بسته شد. امید داشتیم، اول آذر به دست شما برسد.

3-     یادداشت «تای تمت»، در روز آخر طراحی نوشته می‌شود. الان ساعت 4:32 صبح نوزدهم دی ماه 1390 است! شرمنده‌ایم که باز هم نتوانستیم به موقع به دست شما برسیم.

4-     مجموعه خوب و اهل تلاشی در قرارگاه نشریات حیات گرد هم آمده‌اند. تقریبا 60 نفر هستیم. نشریات دانشجویی معمولا این همه تشکیلات ندارند! در یک بازه 75 روزه، پنج شماره ماه‌نامه حیات آماده شد. از این جهت، یک رکورد تاریخی به ثبت رسید؛ اما مشکلات مربوط به طراحی، چاپ و تامین هزینه‌ها کمرمان را شکسته است. حمایت‌های لازم مادی هم از ما صورت نمی‌گیرد. یعنی اگر توانستید یک برگ سند پیدا کنید که سازمانی از ما حمایت کرده باشد. حتی یک ریال!

5-     کتاب «روایت آزاداندیشی»، جلد اول مجموعه کتاب‌های روایت، ضمیمه شماره اول ماه‌نامه برای همه مشترکان شماره 58 (مهر) فرستاده شد. جلد دوم آن هم با عنوان «روایت پیام حج» ضمیمه شماره 59 (آبان) شد. ویژه‌نامه جنبش هشت آذر که یک هفته بعد از تسخیر غرورانگیز سفارت تهیه شد، به دلیل فقدان حمایت مالی، از چاپ بازمانده است. اما خبر خوش آن که ضمیمه چند شماره بعد را پیشاپیش چاپ کرده‌ایم. کتاب هشتاد صفحه‌ای «سه دقیقه در مقتل گمنامی» ویژه راهیان نور و کتاب «لاف عشق» (آسیب‌شناسی امت حزب‌الله، نوشته محمد جبارپور، فرمانده سابق بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه‌السلام) ضمیمه شماره‌های آتی خواهندبود. برای تهیه این کتاب‌ها با ما تماس بگیرید.

6-     نتایج نظرسنجی شماره 58 هم مشخص شد. (به وبلاگ مجله،  HayatMag.ir مراجعه کنید.)

7-     در این مدت، هفت جزوه فرهنگی تهیه شده است که خبرهای مرتبط با آن را نیز می‌توانید در وبلاگ مجله بخوانید.

8-     غرفه حیات در دهه اول محرم هیات میثاق با شهدا توفیق ارتباط مجدد با مخاطبانش را داشت. بعد از تجربه نمایشگاه بین‌المللی مطبوعات، این دومین تجربه جدی 10 روزه نمایشگاهی حیات در فصل پاییز بود.

9-     قرارگاه نشریات حیات، پاتوق فعالیت‌های روزنامه‌نگاری شده است. دانشجویان مراجعه می‌کنند، آموزش‌های روزنامه‌نگاری می‌بینند و در شهرستان خود نشریه‌ای منتشر می‌کنند. ان‌شاءالله بتوانیم خدمات خود را فراتر از دانشجویان دانشگاه، توسعه دهیم.

10-  ویژه‌نامه داخلی «حیات‌خلوت» هم برای خودش به سر و سامانی رسیده است. با تلاش‌های آقای فرزاد رنجبر  و هم‌راهانش، دوهفته‌نامه خوب پیش می‌رود. امید است که تربیت نیروی خوبی برای جبهه فرهنگی انقلاب صورت پذیرد. وبلاگ حیات‌خلوت هم با اخبار و مطالب (قابل انتشار برای عموم) مجله،  به نشانی HayatKhalvatMag.Mihanblog.com در دسترس شماست.

11-  سایت حیات، همین روزها با طراحی شکیل و امکانات مناسب، به نشانی Hayat.BasijIsu.ir در خدمت شما خواهد بود.

12-  حیات، تعرفه خوبی برای آگهی فراهم کرده است. این فرصت را از دست ندهید.

13-  ان شاء الله امسال در اردوهای راهیان نور، یادمان شهدای هویزه، در کنار شهید حسین علم‌الهدی با شما خواهیم بود.

14-  جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی، مشکل محتوا و فکر و ایده ندارد. عمده مشکلات، ظاهری است و در شکل. فیلم خوب ساخته می‌شود اما اطلاع‌رسانی ضعیف است. تولید محتوای 5 شماره در یک بازه کوتاه در کنار سایر تولیدات ما، نشان می‌دهد، ظرفیت‌های جبهه زیاد است. باید اقدامی برای اشتراک و توزیع برداریم. خیلی بد و ضعیف عمل می‌کنیم. ما واقعا در جنگ فرهنگی هستیم. باور کنیم!

15-  امت حزب‌الله کم‌تر برای جبهه فرهنگی، پول خرج می‌کند؛ مگر برای جبهه سنتی فرهنگی. در حالی که «خط‌‌‌‌ مقدم‌«ها عوض شده است. جبهه امروز را درست بشناسیم. آش نذری هم خوب است اما حاج آقا! پولت را بده این جوون‌ها، انیمیشن درست کنن، سایت بزنن، کتاب‌خونه بزنن! پذیرایی هیات، پول سخن‌ران و مداح، باید پرداخت شود اما یک پولی هم کنار بگذارید، تا این جوون‌های هیات، نشریه بزنن. صدقه و خیرات و مبرات برای جبهه علمی و فرهنگی امروزی هم خیلی کار لازم و خوبی است. زیارت مشهد و حج و کربلا هر چه بروید، کم است؛ اما یک سر هم به سینما بزنید و موجبات دل‌گرمی بچه مذهبی‌هایی را که فیلم ارزشی ساختند، فراهم کنید.

16-  تشکر از دوستانی که زحمت توزیع و فروش نشریه را در شهرستان‌ها و دانشگاه‌ها می‌کشند، پایان‌بخش «تای تمت» باشد.

یا علی مددی

الاحقر حمید درویشی شاه‌کلائی

سردبیر ماه‌نامه حیات

صفحه اطلاع رسانی ماه‌نامه حیات در سایت بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام (+)، وبلاگ مجله فرهنگی سیاسی حیات بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام (+)، وبلاگ قرارگاه روزنامه‌نگاری حیات بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام (+)، وبلاگ مجله حیات خلوت بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام (+)
کاربرگ درخواست نمایندگی و همکاری در توزیع ماهنامه حیات (+)
خبر انتشار این شماره و تهیه این شماره (+)

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۸
حمید درویشی شاهکلائی
سه شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۰۷ ق.ظ

بای بسم الله جزوه شماره هفت ماهنامه فرهنگی سیاسی حیات بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام

جزوه نقد دینی در حکومت اسلامی: چند یادداشت از حجت الاسلام دکتر حسین سوزنچی درباره نقد اسلامی قدرت در نظام اسلامی جزوات فرهنگی آموزشی ماهنامه فرهنگی سیاسی حیات بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلامجزوه نقد دینی در حکومت اسلامی: چند یادداشت از حجت الاسلام دکتر حسین سوزنچی درباره نقد اسلامی قدرت در نظام اسلامی
داستان این جزوه

مقدمه اول:

در اینترنت چیزهای خوبی پیدا می‌شود. خوب باید گشت. خوب باید دید. خوب دوستانی باید داشت. فایل ورد این جزوه را در اینترنت پیدا کردم. با تشکر از دوستی که یادداشت‌ها را کنار هم قرار داد و بخش‌های مهم را متمایز کرد.

مقدمه دوم:
استاد دکتر حسین سوزنچی، از افتخارات دانشگاه امام صادق علیه‌السلام است. یادداشت‌های این جزوه، نوشته‌های ایشان در هفته‌نامه پنجره است. این یادداشت‌ها به موضوع نقد قدرت در نظام اسلامی اختصاص دارد. گاهی نیت (انشالله خیرخواهانه) افراد در نقد قدرت در نظام اسلامی به چپ کردن آن‌ها‌ انجامیده است.

مقدمه سوم
تبیین گفتمان اسلام و انقلاب اسلامی از اهداف ماه‌نامه حیات است. آشنا شدن اهالی رسانه ‌های انقلابی چون حیات با گفتمان اسلامی نقد هم ضرورت دارد.

ارتباط سه مقدمه:
مثل روز، روشن است.

نتیجه:
به نظر می‌رسد همه کسانی که ممکن است روزی چپ کنند، باید این جزوه را بخوانند.
راستی، زمینه برای انحراف همه ما فراهم است.
یا علی مددی
الاحقر حمید درویشی شاهکلائی
درباره این جزوه (+)، صفحه اطلاع رسانی ماه‌نامه حیات در سایت بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام (+)، وبلاگ مجله فرهنگی سیاسی حیات بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام (+)، وبلاگ قرارگاه روزنامه‌نگاری حیات بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام (+)، وبلاگ مجله حیات خلوت بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام (+)

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۷
حمید درویشی شاهکلائی
سه شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۰۷ ق.ظ

بای بسم الله جزوه شماره پنج ماهنامه فرهنگی سیاسی حیات بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام

جزوه نیاز به نشریهداستان این جزوه
مقدمه اول:
همین هفته، هفته دوم دی ماه 1390، اهالی قرارگاه حیات در جلسه‌ای میزبان جناب آقای بذرافکن، دانشجوی دکتری مدرسی انقلاب اسلامی و دانش‌آموخته دانشگاه امام صادق علیه‌السلام بودند.

مقدمه دوم:
31 اردیبشهت ماه  1386، رهبری انقلاب اسلامی دیدار مهمی با بسیج دانشجویی داشتند. در آن دیدار، ولی معظم فقیه به بسیاری از سوالات و شبهات پیرامون بسیج دانشجویی و دانشجوی بسیجی پاسخ دادند.

ارتباط دو مقدمه:
آقای بذرافکن با یادی از این دیدار رهبری، بخش‌هایی را از آن به علت اهمیت موضوع روخوانی کردند. هم‌چنین در یک جمع‌بندی از دو مطالبه آقا سخن گفتند: یکی ایجاد اتاق فکر (که در آن جلسه مجموعه اندیشه‌ورز خوانده شد.) و دیگری نشریات پرمایه و غنی بسیج دانشجویی.

نتیجه:
به نظر، خوب است پس از چهار و نیم سال، مرور مجددی بر سخنان اماممان داشته باشیم. باشد تا گامی به سوی نشریه مطلوب رهبری حرکت کنیم.
یا علی مددی
الاحقر حمید درویشی شاهکلائی

لینک خبر مربوط به این جزوه در سایت بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام (
+)

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۷
حمید درویشی شاهکلائی
سه شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۰۷ ق.ظ

در معنای «حیات خلوت»

متن ذیل، در قالب یادداشت سردبیر در شماره دوم مجله حیات خلوت، دی 1390، کار شده است.

بای بسم الله

1-     سلام بر شما.

2-     منزل دوم «حیات‌خلوت» را با مرور معنای «حیات‌خلوت» شروع می‌کنیم.

3-     حیات در حیات خلوت، نشان‌گر هویت تشکیلاتی مجله است. حیات، تعلق تشکیلاتی مجموعه به فرزندان انقلابی امام روح‌الله در دانشگاه است. حیات یعنی بسیج دانشجویی.

4-     حیات در حیات خلوت، نشان‌گر وحدت رویکردی و گفتمانی است. «حیات‌خلوت» هم در پی گفتمان انقلاب اسلامی در حوزه‌های مختلف اندیشه، سیاست، فرهنگ و هنر است.

5-     خلوت در حیات خلوت، نشان‌گر هویت کلان‌تری به نام دانشگاه امام صادق علیه‌السلام است. حیات خلوت، به همت امام صادقی‌ها و برای امام صادقی‌ها تولید می‌گردد. خلوت، یعنی جمع خودمانی خودمان. خلوت یعنی ما امام صادقی‌ها.

6-     پس حیات خلوت، حیاتی است که خلوت شده است. پیشنهاد ما این است که از خلوت شدن حیات، به مثابه یک فرصت استفاده کنید. روی صحبتم بیشتر با دانشجویان دکتری ومسئولان دانشگاه است. آنانی که انتظار بیش‌‌تری می‌رود تا فکر کنند و نه تنها از فرصت‌ها استفاده کنند، بلکه فرصت‌سازی کنند. دانشجویان محترم دکتری! امروز انقلاب اسلامی به یادداشت‌های شما نیاز دارد. املای نانوشته غلط ندارد. بنویسید و غلط‌های خود را اصلاح کنید.

7-     البته این تنها یک وجه تسمیه «حیات‌خلوت» بود!

8-     خوش‌بختانه کار خدا روی زمین نمی‌ماند. شماره دوم «حیات‌خلوت» با 60 صفحه مطلب آماده شد. از این شماره بنابه ملاحظاتی با دوهفته‌نامه «حیات‌خلوت» و در حجمی مناسب‎تر به حضور خواهیم رسید. اگر خدا بخواهد، «حیات‌خلوت» پروژه بابرکتی برای تربیت نیرو در جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی خواهد بود.

9-     جا دارد از دبیر محترم تحریریه، بچه‌های ورودی 90 به ویژه اهالی فرهنگ و ارتباطات تشکر ویژه‌ای کنم که زحمت این شماره‌ها بر دوش آن‌هاست.

یا علی مددی

الاحقر سردبیر

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۷
حمید درویشی شاهکلائی
سه شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۰۷ ق.ظ

فرهنگ صاحب‌خانگی

یادداشت ذیل، به درخواست سردبیر هفته‌نامه «خانه ما» نوشته و در شماره ششم این نشریه منتشر شد. نشریه خانه ما از مجموعه مجلات بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام است و تنها داخل دانشگاه توزیع می شود. شماره های اخیر این مجله به چاپ دوم می رسد.

فرهنگ صاحب‌خانگی

حمید درویشی شاهکلائی

سرمقاله‌نویس مهمان

دانشجوی کارشناسی‌ارشد معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات

Hdarvishie@gmail.com

PavaraQi.ir

1-     سلام بر شما.

2-     «بسیج یعنى آن عنصر دل‌سوزى که کشور را متعلق به خود و آینده را وابسته‌ به تلاش خود مى‌داند؛ نگران است، چون صاحب‌خانه است. اگر در خانه یک شیشه بشکند، ممکن است مهمان‌ها و تماشاکن‌ها خیلى اهمیتى ندهند، اما براى صاحب‌خانه فرق مى‌کند که شیشه‌ کدام اتاق بوده و نگران مى‌شود؛ صاحب‌خانه است دیگر. این نگرانى را من در شما مجموعه‌ جوان بسیجى، قدر مى‌دانم.» (ولی معظم فقیه، 31/2/86)

3-     طول و عرض خانه‌ای که بسیج، صاحب آن است طول و عرض کشور است. (این هم اندیشه رهبری‌ست!) اما وقتی بسیج دانشگاه ما، اسم نشریه‌اش را گذاشت خانه ما و به مسائل داخل دانشگاه پرداخت؛ یعنی بسیج، همان عنصر دل‌سوز، نه تنها کشور و نظام را، بلکه دانشگاه انقلاب را هم متعلق به خود می‌داند؛ نگران است، چون صاحب‌خانه است. (حداقل نسبت به دانشگاه، احساس صاحب‌خانگی، نگرانی و دغدغه خاصی دارد.) آیا شما این دغدغه را قدر می‌دانید؟

4-     بسیج، یعنی آن دانشجوی دل‌سوزی که آمده‌ است شریک نگرانی‌ها باشد. آمده است تا شیشه‌های شکسته اتاق‌های دانشگاه را درست کند. شما چقدر بسیجی این دانشگاه هستید؟ حساسیت سنج شما نسبت به دانشگاه انقلاب چه درجه‌ای را نشان می‌دهد؟

5-     برای دفع دخل مقدر، اساتید و مسئولان هم می‌توانند خودشان را بسیجی و صاحب‌خانه بدانند. تشکیلات سازمانی بسیج مهم نیست، مهم تفکر و فرهنگ صاحب‌خانگی و دغدغه‌مندی است.

6-     خواستم بگویم، «خانه ما» بسیجی‌ترین نشریه دانشگاه است. چون قرار است دغدغه‌مندترین باشد. کمکش کنید.

مرتبط:

+ یادداشتی درباره کتاب «سقای آب و ادب» نوشته سید مهدی شجاعی منتشر شده در شماره دوم نشریه خانه ما (سال 1389)

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۷
حمید درویشی شاهکلائی
سه شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۰۷ ق.ظ

فعالیت در تشکل بسیجی ها

یادداشت ذیل، یادداشت سردبیری با عنوان «تای تمت» است که در شماره 59 ماه‌نامه فرهنگی سیاسی «حیات»، نشریه بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام منتشر شده است.


تای تمت

فعالیت در تشکل بسیجی‌ها

1-     سلام بر شما. خدا را شکر. شماره 58 بعد از 24 روز از طراح گرفته شد و به چاپ‌خانه رفت. شاید 24 روز طول کشیدن طراحی زیاد باشد، اما فراموش نکنیم، اصالت در مجموعه بسیج، کارکرد آموزشی و تربیت نیرو است. دوست داشتیم قبل از اردوی راهیان نور بچه‌های دانشگاه (یعنی چند روز قبل از دعای عرفه) توزیع می‌شد که نشد.

2-     همان‌قدر که ظرفیت‌های جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی خیلی زیاد است، مدیریت این ظرفیت سرشار و استفاده بهینه از آن دشوار است. ایده­‌ها و سوژه­‌های فراوانی داریم که کار کنیم. همه شان هم اولویت دارند و پرونده­‌های قشنگی درمی­‌آد. شما هم ایده و سوژه بدهید. نقدمان کنید و بنویسید و بفرستید. نامه­‌ها، فکس­‌ها، ایمیل­‌ها و هر آن‌چه که از شما برسد برای ما باارزش است و خیلی به ما روحیه می‌­دهد.

3-     ماه‌نامه حیات، تنها نشریه دانشجویی بود که در هجدهمین نمایشگاه بین­‌المللی مطبوعات غرفه مستقلی داشت. همه این­‌ها اعتباری است که به مدد تلاش‌­های دوستان در 21 سال گذشته نصیب حیات شده است. بعضی شماره­‌های منحصر به فرد مثل اولین شماره تفکر بسیجی و شماره دست‌نویس این مجله نوستالژیک و دوست داشتنی، ویژه­‌نامه‌­های محاصره (مذاکرات هسته‌­ای) و شماره‌های قدیمی هفت‌قفل و حیات را به نمایش گذاشته بودیم. بعضی مشترکان و خوانندگان قدیمی را دیدیم. مشترکان جدیدی به ما اضافه شد. تجربه قشنگی بود.

4-     مطالب شماره آبان را اواخر مهر بستیم. مشکل طراحی داریم. شماره‌های گذشته را هم‌کلاسی هنرمندم، حسین براتی طراحی می‌کرد. همه مطالب را می خوند و خودش عکس انتخاب می ‌کرد و تصویرسازی‌های قشنگی انجام می‌داد. تصویر مکمل متن بود و باعث خوانده شدن و فهمیده شدن متن بود. طراحی در خدمت محتوا بود. اما حسین آقا به سفر حج واجب رفته است. حسین آقا برگرد! ما کوفی نیستیم.

5-     از شماره آذر، مطالب هر ماه، اول ماه قبل نهایی می‌شود. برایمان مطلب بفرستید. آثار اندیشه‌ای/هنری شما در حوزه گفتمانی انقلاب اسلامی مورد نیاز ماست. فراخوان مطالب پرونده ویژه‌ها را در HayatMag.ir قرار می‌دهیم. به زودی Hayat.BasijISU.ir، پایگاه مجازی مجله حیات شروع به کار می‌کند.

6-     شمارگان چند هزار نسخه‌ای ماه‌نامه حیات، به مثابه یک نشریه دانشجویی خوب است. اما ولی معظم فقیه در دیدار تاریخی غدیر 1384 از ما امام صادقی­‌ها خواسته‌اند که خودمان را با دیگر دانشگاه‌ها مقایسه نکنیم. بنابراین شمارگان ما پایین است. مشترک ما شوید و اشتراکمان را هدیه دهید. حیات نمایندگی می پذیرد. با پذیرش نمایندگی حیات، به تولید و توزیع محصولات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی کمک کنید.

7-     حیات به منظور حفظ استقلال فکری و اندیشه‌ای خود، نیازمند منابع مالی است. تبلیغات و آگهی فرهنگی می‌پذیریم.

8-     تشکل بسیجی­‌ها تشکل جالبی است. بچه­‌ها همین‌که برای بسیج کار می­‌کنند، فکر می‌کنند هر چقدر زحمت بکشند لطف کرده­‌اند. صد البته لطف کرده‌اند. اما شاید بهتر بود پول کامل می‌گرفتند و کار خود را به موقع و کامل انجام می‌دادند. عمده مشکل ما این است که متاسفانه بسیجی­‌ها، فعالیتشان را در بسیج، به مثابه وظیفه نمی­‌بینند و لطف می‌­دانند. این بند طرح بحثی برای پرونده نقد بسیج دانشجویی در شماره‌های بعدی. شما هم بنویسید.

9-     منتظریم. یا علی مدد!

10-  زین پس یادداشت­‌های سردبیری به یاد پیشکسوت سردبیری حیات، آقای صفاریان، با عنوان «الاحقر» امضا خواهد شد.

الاحقر حمید درویشی شاهکلائی

سردبیر ماه‌نامه حیات

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۷
حمید درویشی شاهکلائی
سه شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۰۷ ق.ظ

من هم ترجیح می دهم ته چاه باشم! یادداشتی درباره سبک زندگی و آموزش علوم انسانی در ایران؛ با نگاهی به

«سال اول غروب جمعه دلش به هیچ کاری نمی‎رفت. بعد از مدتی غروب که می‎شد، دیگر دلش نمی‎گرفت و از این دل نگرفتن ناراحت می‎شد و نگران. می‎رفت به پارک کوچک کنار خوابگاه و سعی می‎کرد و حتی زور می‎زد که یک جوری همان حس غریب به‎سراغش بیاید. این اواخر هم که دیگر یا اصلا تفاوت روز‎ها را متوجه نمی‎شد و یا آخر شب یک دفعه به ذهنش می‎آمد که یک غروب دیگر هم گذشت... . »

سبک زندگی هر تمدنی جدای از پیش‎فرض‎‎ها و اصول فکری آن تمدن نیست و هر تمدنی هنگام برخود با سایر تمدن‎‎ها مجموعه‎ای را از خود عرضه می‎دارد که شامل همه‎چیز است، از غذایی که پیشنهاد می‎دهد تا شیوه تربیت فرزندان. در این مجموعه، جایگاه علوم، به‎ویژه علوم انسانی برجسته است. علوم انسانی هر تمدنی متأثر از نوع نگاه آن به هستی است و در مرحله بعد خود به نگاه افراد به هستی شکل می‎دهد و چرخه تولید و بازتولید را کامل می‎کند. در این داستان اختلافات ریشه‎ای سبک‎‎های مختلف زندگی دیده می‎شود که ارتباط تنگاتنگی با علوم انسانی دارند.

قصه از آن‎جا آغاز می‎شود که «حامد» در سرگردانی‎‎ها غرق است. هرچند اشاره مستقیمی به عامل این وضعیت نمی‎شود؛ اما با توجه به فضای داستان و زندگی کنونی او می‎توان به نقش پررنگ رشته تحصیلی‎اش رسید. استاد مسن حامد که اتفاقا دارای اعتقادات فردی مذهبی‎ست، به هنگام تدریس و بحث، خدا را کنار می‎گذارد و می‎گوید: «باید این فرض را بپذیریم که انسان موجودی مستقل و خود‎بنیاد است و سرنوشتش به‎دست خودش رقم می‎خورد و نباید چشم به‎جای دیگری بدوزد... این‎که برخی از امور توسط نیرو‎های جدای از انسان صورت می‎گیرد با روح برنامه‎ریزی سازگار نیست. به‎عنوان مثال در جامعه‎ای که اتفاقات را به خدا، جادو یا الهه‎‎ها نسبت می‎دهند؛ امکان برنامه‎ریزی وجود ندارد.» و تقابل این نوع نگاه با نگاه دینی به‎هنگام حضور حامد در مسجد به‎راحتی قابل‎مشاهده است: «... رفت عقب‎تر و تکیه به دیوار مسجد داد. یک صفحه قرآن خواندند و بعد دعا کردند: خدایا به برکت این قرآن موانع ازدواج جوانان را رفع بگردان، توطئه‎‎های دشمنان را به خودشان برگردان، همه مریض‎‎ها را شفا بده. برایش جالب بود که از خدا این همه تأثیر در عالم می‎خواستند. ذهنش شروع به اشکال گرفتن کرده بود...»

همگان اذعان دارند که هر سبک زندگی مجموعه‎ای از باید و نباید‎‎ها را با خود دارد؛ اما نکته مهم آن است که حدود باید و نباید‎‎ها را چه‎چیزی تعیین می‎کند. ملاک درست و غلط چیست؟ خواست خدا یا خواست بشر؟ دستور خدا یا رضایت طرفین؟ نباید به صرف اشتراک ظاهری بعضی رفتار‎ها حکم به نزدیکی سبک‎‎های زندگی داد. اندیشه‎‎های بشر خود‎بنیاد به او یاد داده به‎خاطر خود‎پرستی گاهی به رفتار‎های به ظاهر نیک روی بیاورد. «... با لحنی که انگار دارد تأسف می‎خورد گفت: «می‎شه الان با یه ذره کمک، نذاریم این گدا تبدیل به دزد بشه؛ وگرنه اون موقع چند برابر این کمک بهمون ضربه می‎زنه. حتی می‎شه به مردم فهموند که این کمک براشون یه‎جور سوده و آموزش‎شون داد که به این آدم‎‎ها کمک کنند.» تعجب کرد. بیشتر از تعجبی که تا آن موقع با شنیدن حرف‎‎های سارا و حتی از لبخند‎های خودش تجربه کرده بود...» الگوی هر سبک زندگی به واقع جهت‎دهنده بقیه قسمت‎‎ها است. داستان پایانی باز دارد و سرگردانی حامد وارد مرحله جدیدی می‎شود و به نوعی مخاطب را متوجه انتخاب‎‎های پیش‎رویش در زندگی می‎کند. اما کم نیستند کسانی‎که افق سبک زندگی خود را ناآگاهانه انتخاب کرده‎اند. مانند استاد حامد که حاضر است حتی به ته چاه غرب برود، چون در این کار هم آن‎‎ها تجربه بیشتری از ما دارند: «استاد انگار که حرفی تکراری شنیده باشد، سریع گفت: اگه اونا خودشون رو انداختن تو چاه، من هم خودم رو می‎اندازم. می‎دونین چرا؟ چون اونا 400 سال از ما جلوترن... چون اونا برای همین کارشون هم کلی دلیل و برنامه‎ریزی دارن. اگه اونا الان ته چاهن و ما با این وضعیت‎مون سر چاهیم، من ترجیح می‎دم ته چاه باشم. چند نفری خندیدند.»
آسمان شیشه ای نیست مرتضی انصاری زاده

  • یادداشت مرتبط من در ماه‌نامه فرهنگی سیاسی حیات، شماره 58 (+)
  • مصاحبه نویسنده با خبرگزاری ایکنا (+)
  • مشکل علوم انسانی، رابطه دختر و پسر نیست (+)
  • قصه به بهترین شکل ممکن تموم می شه (+)
  • شکهای همیشگی (یادداشت روزنامه خراسان) (+)

این یادداشت در نشریه خبری تحلیلی پنجره شماره 118، شنبه 19 آذر 1390، منتشر شده است. لینک این مطلب در سایت پنجره (+)

درباره رمان «آسمان شیشه‎ای نیست!» مرتضی انصاری

با هم برویم ته چاه/ حمید درویشی شاهکلائی

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۷
حمید درویشی شاهکلائی
سه شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۰۶ ق.ظ

یادداشت من برای شماره اول نشریه حیات خلوت-آذر 1390

این یادداشت، در شماره اول نشریه حیات خلوت، آذر 1390، در صفحه چهار، منتشر شده است.

بای بسم‌الله

نیاز به یک «حیات خلوت»

حمید درویشی شاه‌کلائی

1-      مقدمه اول: از 14 سال پیش که روزنامه‌نگاری را شروع کردم، ضعف بچه مذهبی‌ها را در نوشتن و به تبع آن، رسانه‌های مکتوب، دیده‌ام. همیشه مطبوعات خوب از آن دگراندیشان بود. از مشروطه و روشنفکرانش بگیر تا سال‌های اخیر و روزنامه شرق و هفته‌نامه شهروند امروز.

2-      مقدمه دوم: دانشجویان دانشگاه امام صادق علیه السلام نسبت به گفتمان انقلاب اسلامی دچار شعارزدگی شده‌اند. ماه‌نامه «حیات» هم در تلاش است که شعارزدگی تمام شود اما نیازمند مشارکت بیشتری است. مخاطبان ماه‌نامه حیات (چه زمانی که هر سال، تنها یک شماره منتشر می‌شد و چه زمانی که نام وزین هفت‌قفل بر پیشانی‌اش خورده بود)، عمدتا در بیرون دانشگاه هستند. گفتمان انقلاب اسلامی، حتی در قالب شعار هم برای آن‌ها «هم‌چنان» تازگی دارد.  اما پرداختن به مسائل درون دانشگاهی، هیچ جذابیتی برای آن‌ها ندارد.

3-      نتیجه: قرارگاه روزنامه‌نگاری حیات بسیج دانشجویی1، با توجه به دو مقدمه ذکر شده، افزایش فرصت‌های مطبوعاتی و تمرین نوشتن را برای امام صادقی‌ها در دستور کار خود قرار داده است. در این میان پرداختن به موضوعات داخل دانشگاه با نگاه گفتمانی انقلاب اسلامی از اهمیت بیشتری برخوردار است. تولد ویژه‌نامه «حیات خلوت» در همین راستاست.

4-      البته نشریه، تنها راه و حتی بهترین راه نیست. اما راه‌کار خوبی است. مثلا وبلاگ‌نویسی هم برای دست به کیبورد (قلم سابق) شدن موثر و ضروری است ولی اگر از زاویه تربیت نیرو برای جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی نگاه کنیم، واجب‌ترین راه، راه حیات است. راه «حیات» را بپیمایید.

5-     بنابراین، تفاوت حیات خلوت با «عبور»2 در اختصاص نداشتن آن به کدهای پایین است. (شماره اول با پنج یادداشت از دانشجویان دکتری منتشر شد.) تفاوت آن با عمده نشریات دانشگاه، رویکرد گفتمان انقلاب اسلامی حاکم بر آن است. تفاوت آن با ماه‌نامه حیات، اختصاص حیات خلوت به داخل دانشگاه امام صادق علیه السلام است. تفاوت آن با «خانه ما»3، در ظاهر، رویکرد و فاصله زمانی انتشار است.

پی‌نوشت:

1.     جنب قرارگاه روح‌الله، روبه‌روی اتاق تلویزیون، جنب بوفه دانشجویی.

2.     «عبور»، تجربه کمی شکست خورده بسیج دانشگاه است در چند سال قبل، که طی آن شش شماره مجله توسط کدهای پایین منتشر شد.

3.     «خانه ما»، در سال گذشته دو شماره منتشر شد. امسال با رویکردها و ظاهر جدیدی به همت بسیج دانشجویی منتشر خواهد شد.

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۶
حمید درویشی شاهکلائی
سه شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۰۶ ق.ظ

بای بسم الله ماه‌نامه حیات، دور جدید، شماره 58، مهر 1390

لوگوی جدید ماه‌نامه حیاتاین متن، در شماره 58 ماه‌نامه حیات، نشریه بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام، در قسمت یادداشت اول، (یای بسم‌الله) منتشر شده است.
تحولات جدید و بیست سالگی حیات

بای بسم الله

1.     سلام. خدا را شکر در هفتمین سال تحصیلم در دانشگاه امام صادق علیه السلام، توفیق حضور در جمع اهالی ماه‌نامه حیات را یافته‌ام.

2.     حیات را در بیست و یکمین سال شروع به کار نشریه بسیج دانشجویی با تحولات جدیدی شروع کردیم. حرفه‌ای شدن، کلیدواژه‌ی توصیف‌کننده این تغییرات است. لوگوی جدید، اندازه جدید، قالب‌های شکلی جدید، تغییرات هیات تحریریه و ... از تغییرات ظاهری نشریه است. می‌خواهیم منظم باشیم و اول ماه به دست شما برسیم. وقتی شما این مطالب را می خوانید، احتمالا شماره آذر را بسته‌ایم. ان‌شاء الله شماره آذر را در ابتدای ماه می‌خوانید.

3.     شعار خیلی خوب است. حتی لازم و ضروری است. اما شعارزدگی بد است. اگر کمی همت کنیم/کنید؛ محتوای علمی و دقیق‌تری خواهیم داشت. بی‌شک، وقت آن رسیده است که چارچوب‌های تئوریک شعارهایمان را به رخ بکشیم. شعارهای انقلاب، یکی پس از دیگری در عالم واقع، به وقوع می پیوندد و ما هنوز از تبیین آن به زبان علوم انسانی و اجتماعی ناتوان باشیم؟ پیش‌بینی‌ها و آرزوهای امام روح‌الله همان‌گونه که در مورد بلوک شرق صادق بود، در بیداری اسلامی و جنبش‌های ضدسرمایه‌داری هم صادق خواهد بود. نشانه‌های آن پیداست.

4.     «نشریه درآووردن» برای بسیج دانشگاه امام صادق علیه السلام، کار سخت اما آسانی است. آسان است از این جهت که صدها عضو بالقوه هیات تحریریه در دانشگاه هستند. سخت است از این جهت که بعضی‌ها صد در صد بسیجی نیستند. آن‌جایی که باید حضور داشته باشند و تلاش کنند، کار نمی‌کنند!

5.     طول و عرض بسیج، همان طول و عرض کشور است. بسیج هم صاحب‌خانه این کشور است. صاحب‌خانه، نگران خانه است. و ما باید در فکر تاسیس حکومت جهانی اسلام باشیم. جهانی فکر کنیم.

6.     بند پنج را ننوشتم که گستره بسیج را از منظر رهبران انقلاب اسلامی توصیف کرده باشم. خواستم رویکرد داخلی و خارجی نشریه را بیان کنم. شما هم اگر مانند صاحب‌خانه، به فکر خانه خود هستید، خوشحال خواهیم شد پذیرای آثار اندیشه‌ای و هنری (گرافیک و داستان و ...) باشیم.

7.     رسالت ما، تبیین و ترویج گفتمان انقلاب اسلامی است. اما بعضا ضعیف و بد عمل می کنیم. تذکر بدهید. ما و مطالبمان را نقد کنید و برایمان بفرستید. تقدیر و تشکر که جای خود دارد! رایانامه ماهنامه (HayatMag.isu@gmail.com) را هر روز می‌بینیم. پایگاه اطلاع‌رسانی نشریه حیات (HayatMag.ir) هم به روز می‌شود. به تدریج مطالب شماره های گذشته (حتی تفکر بسیجی سال 1370) را بر روی اینترنت (پایگاه بایگانی مجلات حیات به نشانی HayatMags.ir) قرار می‌دهیم. به ما در اینترنت سر بزنید و ما را لینک کنید. طراحی جدیدی از پایگاه بسیج (Basijisu.ir) در دست اقدام است و بخش هیات میثاق با شهدای آن هم مستقل خواهد بود.

8.     این دوره از فعالیت ماهنامه حیات، با تجدید بیعت با شهدا و امام شهدا و به طور خاص، با حضور بر سر مزار سید اهل قلم، سید مرتضی آوینی شروع شده است.

9.     در تهیه ماه‌نامه حیات، دوستان زیادی زحمت کشیدند. کمک کردند، مشاوره دادند، امید دادند. از همه آن‌ها تشکر می کنم. بار اصلی تهیه این شماره‌ها هم بر دوش دبیر تحریریه آقای مجید صادقی است. خدا ایشان را در خدمت به اسلام موفق بدارد.

10.  اشتراک نشریه را فراموش نکنید. امسال، سامانه خوبی برای اشتراک تدارک دیده‌ایم. اشتراک ماه‌نامه حیات، هدیه خوبی است به رفقای فرهیخته‌ای که دوستشان دارید.

11.  ان‌شاء الله بای بسم الله شماره‌های آینده را مدیر مسئول، فرمانده بسیج دانشجویی می‌نویسد.

12.  محتاج دعای خیر

سردبیر

حمید درویشی شاهکلائی

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۶
حمید درویشی شاهکلائی
سه شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۰۶ ق.ظ

یادداشت من برای کتاب «آسمان شیشه ای نیست!» مرتضی انصاری زاده اولین رمان یک امام صادقی درباره علوم ان


یادداشت ذیل، در شماره 58 ماهنامه حیات (+)، نشریه بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام (+) چاپ شده است.

ادبیات داستانی و علوم انسانی

معرفی کتاب آسمان شیشه ای نیست

به قلم حمید درویشی شاهکلائی

دانشجوی کارشناسی ارشد معارف اسلامی، فرهنگ و ارتباطات

www.PavaraQi.ir

hdarvishie@gamil.com

کتاب رمان آسمان شیشه ای نیستمدتها پیش و قبل از چاپ بود که آن را خواندم، با خطی بد و جوهری کمرنگ و در کاغذ کلاسور. اما آنقدری برایم جاذبه داشت که نگذارمش زمین.

رسم است که در ابتدای معرفی کتاب خلاصه ای از آن گفته شود، خلاصه ای لابد بی هیچ جانبداری و  تنها به صورت چکیده ای از داستان. اما به گمانم خیلی وقت ها جانبدارانه ترین قسمت معرفی همین خلاصه است.

شاید یکی بگوید قصه مریم و سارا و عشقی مثلثی است یا شاید آنی که تازه از شهری به شهر دیگر رفته بگوید داستان سردرگمی مهاجران است و دیگری که تحصیلاتی فلسفی دارد بگوید " نه آقا... قصه قصه تفاوت جهان بینی ها و نگرش هاست. شاید یکی هم بگوید داستانی که این قدر مختلف تفسیر شود لابد مغشوش است و عیبی در کار می باشد.

اما به گمان بنده این همه تفسیر پذیری از نکات مثبت کتاب است و اگر قرار باشد که آن چه می خواهد بگوید و به آن چه می خواهد برسد واضح باشند دیگر داستان نمی شد و تبدیل به متنی چارچوب دار و مقاله وار می گردید.

 و اما خلاصه جانبدارانه من:

 جوانی به نام حامد با اعتقادات مذهبی پای به رشته ای از رشته های علوم انسانی می گذارد. پس از مدتی دچار شک و تردید در اعتقادات خود می شود که ظاهرترین نمود آن در زندگی روزمره، انتخاب بین مریم و سارا می باشد.

باز هم می گویم که این خلاصه ای جانبدارانه است به این دلیل که خود دانشجوی علوم انسانی هستم و به این دلیل که آدمهای این مدلی را زیاد دیده ام. شاید بهترین گواه بر این خلاصه جانبدارانه، کلاس درس حامد و استاد مسن او باشد. آن جا که می گوید: " نحیف بود و استخوانی. ریش سفید کوتاهی داشت و موهای وسط سرش ریخته بود. از یک طرف قبل از انقلاب به خاطر برپایی نماز جماعت در دانشگاه تحت فشار قرار می گرفت و از خاطرات آن می گفت و هنوز هم نماز اول وقتش ترک نمی شد و از طرفی دیگر قصاص را عملی غیر انسانی می دانست."(ص 85)

داستان سعی کرده در لابه لای اختلافات " طرفهای ذهن" و وقایع روزمره تفاوت بینش ها و ریشه آن را نشان دهد. قطعا چنین قصدی با سختی هایی همراه است و این سختی ها موجب ارزش کتاب می شود...

در نقد کتاب باید به دو مطلب اساسی توجه کرد. یکی آن که با داستان طرفیم و داستان الزاماتی دارد که شاید برای کسی که تمام توجه و مطالعات خود را صرفا مصروف کتب علمی صرف کرده خوشایند نباشد. شاید یکی بگوید مثلا فلان چیز خوب جا نیفتاده یا ناقص در باره اش صحبت شده که بنده اکثر آنها را به حساب الزامات داستان می گذارم.

دیگر آن که این برای اولین بار است که یک دانشجوی دانشگاه امام صادق علیه السلام، کتاب رمان چاپ می کند. مرتضی انصاری زاده، دانشجوی دوره سوم کارشناسی ارشد پیوسته معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات (کد 84)، اولین امام صادقی است که دشواری های علوم انسانی را وارد ادبیات داستانی می کند.

من این کتاب را از جمله معدود کتابهایی در عرصه ادبیات می بینم که به قصد نقد علوم انسانی نگاشته شده. کاری جدی در دوره ای که متاسفانه برخی شعارها و عنوان ها ممر درآمد عده ای شده است.

در پایان ذکر چند نکته برای استاندارد و کلاسیک نشان دادن این معرفی: زاویه روایت به گمان بنده دانای کل محدود است و می توان اثر را داستانی درونگرا دانست. این کتاب را انتشارات سپیده باوران با قیمت 4400 تومان در دویست صفحه روانه بازار نشر کرده است.

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۶
حمید درویشی شاهکلائی
سه شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۰۵ ق.ظ

کتاب کوچه نقاشها؛ ادامه روایت های متفاوت از دفاع مقدس

کتاب کوچه نقاشها خاطرات سید ابوالفضل کاظمیاین یادداشت را درباره کتاب کوچه نقاشها (خاطرات سید ابوالفضل کاظمی) نوشتم و در همشهری خردنامه ویژه نامه پایداری شماره تیر 1390 منتشر شده است. بی شک بازنشر اینترنتی یادداشتهای خودم در مجلات بعد از مدتی که از چاپ آنها می گذرد، اشکال ندارد.

کتاب کوچه نقاشها؛ ادامه روایت های متفاوت از دفاع مقدس

داش مشدی ها در جبهه

حمید درویشی شاهکلایی

در یک نگاه کلی:

عنوان کتاب

کوچه نقاشها: خاطرات سید ابوالفضل کاظمی

مصاحبه و تدوین

راحله صبوری

ناشر

انتشارات سوره مهر، تهران

چاپ اول

1389، قطع رقعی، گالینگور

قمیت

8500 تومان

تعداد صفحات

544

 

خلاصه کتاب:

کتاب کوچه نقاشها، روایت داستان زندگی از کودکی تا سال 1367 سید ابوالفضل کاظمی از زبان خودش است. کودکی یتیم که اخلاق و گفتار داش مشدی و پهلوانی داشت (لاتی بود برای خودش!) و در نتیجه تحول انقلاب اسلامی، به یکی از رزمندگان، جانبازان و فرماندهان دفاع مقدس تبدیل گشت.

بخشی از کتاب:

" قصه ی جوانی من، قصه ی باباشمل بازی و بزرگ تری بود. فضا مرا می برد و در خودش غرق می کرد. دوره ی حیرت بود و من گم کرده ای داشتم. یا می بایست لات می بودم و گلیم خودم را از آب بیرون می کشیدم و زور نمی شنفتم؛ آن هم با قلدری؛ یا بی بایست نوچه می بودم و گنده لات ها، یکی یکی می آمدند تو سینه ام.

لاتی هم برای خودش رسم و رسومی داشت."

( کوچه نقاش ها، صفحه 61 ، انتشارات سوره مهر)

 

استخراج گنج جنگ؛ یک ضرورت ملی

ایران امروز، بی شک برای ادامه حیات سیاسی اجتماعی فرهنگی و حتی اقتصادی خود چاره ای جز بازتولید رزمندگان دفاع مقدس در زمینه های متنوع امروزی ندارد. ایران امروز نیاز دارد رزمندگان اقتصادی سیاسی ما، چون رزمندگان دهه 60 بیاندیشند و با همان ویژگی ها به پیروزی دست یابند. مثلا ما در جنگ یاد گرفتیم بازی در زمین دشمن، همیشه برای ما شکست را در پی خواهد داشت. قواعد بازی را ما باید تعریف کنیم. ما باید جز از خدا نهراسیم و به محاسبات معنوی امیدوار باشیم. ما باید در حفظ دستاوردهای انقلابمان در همه زمینه ها پایداری کنیم و همین پایداری ما را به پیروزی رساند و می رساند. موضوع استخراج گنج جنگ، توسط رهبر معظم انقلاب سالهاست که پیگیری می شود و تولید آثار هنری در قالب کتاب و ... از زمینه های مهم این روند است. آری، یک بار از چالش حمله صدام که برای نابودی و یا تضعیف ما طراحی شده بود، فرصتی بی نظیر برای تربیت رزمندگان جان بر کف ساخته شد و امروز نیز از آن فرصت برای بازتولید قدرتمند ایران امروز در عرصه های گوناگون.

انشتار کتابهایی از سنخ کوچه نقاشها که به دفاع مقدس پرداخته اند و تکرار و بازتولید رزمندگان آن را شدنی معرفی می کنند، بسیار ارزشمند است. ما در این کتاب، با رزمندگانی روبرو می شویم که از همین کوچه پس کوچه ها برخاسته اند و احیانا چندان هم اهل رعایت ظاهر دین هم نبوده اند اما نفس قدسی امام و وجود یک مربی خوب، آنها را به شهدای جنگ تحمیلی تبدیل کرد. رزمندگانی که مثل آنها بودن، دشوار نیست.

وجه تسمیه کتاب به کوچه نقاشها

سید ابوالفضل کاظمی متولد کوچه نقاش ها در محله گارد ماشین دودی بین خیابان صفاری و خیابان خراسان است. (ص 15) وی به دلیل علاقه اش به این محله و کوچه نام کتاب را کوچه نقاش ها گذاشته است.

 

ساختار کتاب

سه ماه مصاحبه راحله صبوری، با پیرمردی که هنوز با گیوه راه می رود و داش مشدی حرف می زند به علاوه تدوین و بازخوانی های کتاب گرچه دشوار بود اما نتیجه شیرینی داشت. یک روز در میان، روزی دو ساعت گفت و گو به علاوه 20 ساعت مصاحبه تلفنی، بعد از پیاده سازی واژه به واژه در سال 1386 و تدوین آن در سال 1387، انتشار کتاب کوچه نقاشها را در سال 1389 نتیجه داد. تدوین‌گر کوچه نقاشها سعی کرده لحن محاوره ای راوی کتاب را حفظ کند تا جذابیت خاطرات حفظ شود. در نتیجه، کتابی مملو از ادبیات داش مشدی ها روبروی ماست که برای فهم معانی اصطلاحات تخصصی فراوان آنها، بعضا توضیحاتی از سوی راوی در متن می بینیم. گاهی نیز، معانی الفاظ به صورت پاورقی خودنمایی می کند. خانم صبوری پیش از این در تألیف و تدوین کتاب‌های "بمو" و "دسته یک" با اصغر کاظمی همکاری داشته است.

کتاب از 16 فصل تشکیل شده است که هر فصل به بخشی از زندگی راوی اختصاص یافته است. این فصلها گذر نام یافته اند. چهار گذر اول، مربوط به قبل انقلاب هستند که به ترتیب بیان زندگی شخصی و خانوادگی و دوران کودکی تا شیطنتهای نوجوانی و سربازی و پیروزی انقلاب است. تا اینجا علاوه بر اوضاع فرهنگی اجتماعی تهران قدیم، با فرهنگ پهلوانی، زورخانه ها (سلامتی حاج احمد متوسلیان صلوات!) و تکایا هم به طور جدی آشنا خواهید شد. در گذر چهارم، راوی با شهید بروجردی و شهید رجایی هم رفاقت بسته است. عضو کمیته استقبال از امام خمینی است و متحول شده است. گذر پنجم، سلامی است به کردستان. توصیفهای خوب (چون نقالان تهران قدیم!) از پاوه و اوضاع سیاسی و حتی طبیعی کردستان خواندنی است. همچنین شهید شیرودی، شهید صیاد شیرازی، شهید وصالی، شهید چمران و ... هم در این فصل حضور دارند. دستگیری کاظمی توسط کومله ها اوج جذابیت این فصل است.

گذر ششم، شروع حمله صدام است. از این گذر به بعد این روزشمار جنگ  و انقلاب است که ادامه می یابد. سید قصه ما، نخست وزیری را رها می کند و به جنگ می پردازد. دوستانش نیز با کفش قیصری و موتورشان در جبهه حضور می یابند. البته فقط جنگ نیست، پشت جبهه هم هست. فاطمه خانم، همسرش نیز هست. او که همه توی مسجد با دست نشانش می دهند و می گویند: شوهر این زن است که جوانان ما را به جبهه می فرستد و می کشد! چقدر زندگی برای این زن سخت بود. و بعد از جنگ چه زود رفت و شوهرش را تنها گذاشت.

به کارگیری اسناد و تصاویر با ارزش در انتهای کتاب، به همراه نامهای همرزمان پایان بخش کتاب است.

بازتولید تهران قدیم

ترکیب گذر (عنوان فصلها)، کوچه نقاشها (عنوان کتاب)، طرح روی جلد و ...تلاشی است در جهت مستند سازی و باورپذیری کتاب و بازتولید تهران قدیم. عزیز بودن تهران قدیم و زندگی سنتی در این کتاب، یکی به خاطر شخصیت سنتی و پهلوانی راوی آن است و دیگر به خاطر ارزشمند بودن صفات پهلوانی و عیاری و ویژگی های مثبت تهران قدیم. برای خوانندگان امروزی، آشنا شدن با ویژگی های تهران قدیم، زندگی سنتی، فرهنگ، آداب و رسوم، بازی ها، روابط اجتماعی و به ویژه اعتقادات تهران قدیم، قبلا در کتاب «من او» رمان برجسته رضا امیرخانی اتفاق افتاده است؛ اما بازتولید تهران قدیم در این کتاب به قدری زیبا بوده است که یکی از خوانندگان کتاب، در وبلاگش نوشته، آرزو کرده آن جا را ببیند. هم چنین امیرخانی، خود تهران قدیم را ندیده است ولی کاظمی خود از واقعیت تهران سخن می گوید؛ آن هم نه در قالب تخیلات رمان. بازتولید زیبای تهران قدیم در کتاب به فهم قیام 15 خرداد و شهادت یکی پهلوانها توسط رژیم پهلوی کمک شایانی می کند.

راوی

سید ابوالفضل کاظمی، از بچه های جنوب شهر تهران است. داش مشدی است ولی به لطف دوست خوبش، حاج قاسم، از سربازان حضرت روح الله می شود. بعد از انقلاب در معاونت جمع آوری تشریفات زاید (نخست وزیری) حضور می یابد، سر از کردستان در می آورد و از اعضای گروه دستمال سرخ ها می گردد. آرام و قرار ندارد و خوزستان زیر آتش عراق را بر نمی تابد. عمدتا نیروی آزاد است و هر جا بخواهد می رود. کمی بعد رسمی تر می شود و حتی به سمت فرماندهی گردانی در لشکر 27 می رسد. او احتمالا تنها فرمانده گردانی است که پاسدار نبوده و همه نیروهای تحت امرش هم بسیجی هایی از او سنخ اویند: داش مشدی های هیئتی. وی بارها تا مرز شهادت می رود. در کردستان چیزی به اعدام او نمانده بود. یک بار هم جزء شهدا حسابش کرده بودند ولی از سردخانه نجات یافت. علاوه بر جراحتهای معمولی، در عملیات خیبر، شیمیایی هم شده است. در طول مصاحبه هم چند بار راهی بیمارستان ساسان گردید.

اهمیت خاطرات یک فرمانده گردان

یکی از زیبایی های این کتاب برای خوانندگان عادی (که حاوی نکات جالبی برای پژوهشگران نیز خواهد بود) روایت جنگ از سوی یک فرمانده گردان است. فرمانده گردان از یک سو می تواند تحلیل های کلان ارائه دهد. او می تواند از بالا نگاه کند و با دید ترکیبی که از حضور در جلسات توجیه عملیات و نشست و برخاست با فرماندهان عالی رتبه به دست آورده، برداشتهای جامعی از رویدادها ارائه دهد. از سوی دیگر، یک فرمانده گردان، به مثابه یک مدیر عملیاتی در ارتباط با ساده ترین رزمندگان است و آنها را می شناسد. همیشه در کنار بسیجی ها هست و با عینیت رویدادها مواجه است. تحلیل های جزئی او هم مطابق با واقعیت و دقیق است.

عبور از خطوط قرمز در روایت تاریخ دفاع مقدس

سایت های خبری به نقل از کاظمی نوشته اند که بیش از نیمی از متن (یعنی حدود 500 صفحه) سانسور و حذف شده است. البته گویا قرار است در آینده ای که کسی از آن خبر ندارد، منتشر شود. قمستهای حذف شده ظاهرا راجع به اسارت حاج احمد متوسلیان در لبنان است. گرچه قسمتهای حذف شده زیاد است، نکته هایی جدید و متفاوت نیز در کتاب زیاد است. اختلافات فرماندهان و درگیری های سیاسی و نقش پشت جبهه از مواردی است که از تیغ حذف و سانسور در امان مانده است.

نقش برجسته مربی

حاج قاسم در شکل گیری شخصیت سید ابوالفضل و دوستانش، تاثیرگذار بود. به حدی که اگر زندگی پنج رکن داشته باشد، یک رکن آن حاج قاسم بود و سید به او ایمان داشت. (ص 289) بخشی از کتاب در توصیف کارهای فرهنگی حاج قاسم در فضای آلوده قبل انقلاب را بخوانید:

«قاسم آمده بود انقلاب کند! به محله ای آمده بود که بیشتر جوان هایش اهل قمار و میکده بودند؛ اما هیچ وقت دستش را تو جیب کسی نکرد، ببیند طرف قاپ و تاس و ورق توی جیبش دارد یا نه. وقتی درس اخلاق بهمان می داد، تو روی ما نگفت که من آمده ام با قمار جنگ کنم. همه می گفتند این کارها را نکنید؛ بد است. قاسم آمده بود بگوید چه کار کنیم، خوب است. تا آن موقع چنین اتفاقی در محل ما نیفتاده بود.

... آن موقع، من جوان بی کله ای بودم. زمینه هر خطایی را داشتم. یعنی محیط زندگی من مساعد بود که به هر سویی بروم؛ اما قاسم، عشق مرا عوض کرد و مرا برد تا فضای خودسازی و معنویت».

 داستان آشنایی با همسر آینده در جریان انقلاب

   یک شب بارانی دیگر، با بچه محل ها ریختیم تو خیابان ری و شعار دادیم. به طرف تیر دوقلو می رفتیم که گاردی ها افتادند دنبال مان و ما پا به فرار گذاشتیم. پیچیدیم تو یک کوچه تنگ. گاردی ها که فهمیده بودند من یک عده را هدایت می کنم و بهشان خط می دهم، آمدند به طرف آن کوچه. من می دویدم و جمعیت هم دنبالم می آمد. پیچیدم تو یک بن بست تاریک و از آن جمعیت فقط پنج- شش نفر با من آمدند و هر کس یک گوشه پناه گرفت.

... سرک کشیدم و وقتی از رفتن شان مطمئن شدم. رو به زن گفتم: «حاج خانم، رفتند!»

    هر دو از پناه دیوار بیرون آمدیم. تو تاریکی، رخ زن پیدا نبود. فقط چادرش به سفیدی می زد. قدم زنان آمدیم تا وسط کوچه. یک دفعه نگاهم به پاهای زن افتاد و دیدم که کفش ندارد و پابرهنه راه می رود.

    گفتم: «ا... خانم، شما چرا پابرهنه ای؟»

    گفت: «داشتم می دویدم، از پام کنده شدن. فرصت نشد برگردم و برشون دارم.»

    بی معطلی کفش هایم را درآوردم و جفت کردم جلوی پاش...»

 

سهم شهید رجایی از کتاب

شهدا در کتاب، جایگاه برجسته ای دارند. شهید رجایی نخست وزیر یکی از آنهاست. خاطره زیر، در مورد شهید رجایی از کتاب انتخاب شده است:

«ساعت حدود 10 صبح جمعه به شهر سنندج رسیدیم. قرار بود آقای رجایی، همان روز در نمازجمعه برای مردم سخن رانی کند. وارد شهر که شدیم، دم یک فشاری آب توقف کردیم تا آبی به صورتمان بزنیم و نفسی بگیریم. یکی از اهالی، لیوانی آب کرد و داد دست آقای رجایی. بعد با لهجه کردی رو به آقا گفت: «شما چقدر شبیه آقای رجایی هستید؟»

    آقای رجایی خندید و گفت: «من فامیل دور آقای رجایی هستم.»

    مرد گفت: «کیه آقای رجایی هستی؟»

    گفتم: «پسر عموی باباشه!»

    آقای رجایی گفت: «نه آقاجون، من خود رجایی. خادم شما هستم.»

    طرف یکهو جا خورد! این پا و آن پا کرد. انگار باورش نشده بود، نیم خنده ای کرد و گفت: «خوب، آقا! سلامت باشید...»

    و رفت پی کارش.

    گروه موتوری های شکار تانک

ماجرای جلیل و گروه 50 نفره شکار تانک جنگ پارتیزانی در خوزستان کمتر شنیده شده است:

«آن روز، بعد از سلام و احوال پرسی، قضیه شکار تانک را براش توضیح دادم. جلیل را راضی کردم بیاید منطقه. بعد ترک موتورش نشستم و با هم سراغ چند نفر از دوستان جلیل و بچه های مولوی رفتیم. جمع شان کردم و گفتم که فردا صبح ساعت 8 بیایند نخست وزیری. بعد به خانه رفتم تا دیداری تازه کنم.

    فردا صبح زود به نخست وزیری رفتم. 50 نفر آمده بودند که همه شان موتور پرشی داشتند. مسئول ستاد اعزام به جنگ نخست وزیری، وقتی قواره بچه ها را دید، نخ آمد که «این قواره ها به درد جنگ نمی خورند. این ها کی هستند جمع کرده ای آورده ای؟ مگر جبهه جای کفش قیصری و سوسول بازی است؟.»

    بالاخره سید کار را ردیف می کند و بچه های مولوی با موتورهایشان راهی اهواز می شوند.

«دکتر چمران تا بچه ها را دید، تک تک شان را بغل کرد و با همه شان مدل مشتی ها، سلام علیک کرد. همان سلام علیک و خوش و بش باعث شد دکتر تو دل بچه ها نفوذ کند و بچه ها برای همیشه حرفش را بخرند.

    دکتر رو به من گفت: «چه ورق هایی آورده ای، سید! بارک الله، باباجان.»

مرور شخصیتهای بنام تهرانی جنگ

تراکم بالای حضور شخصیتهای رزمنده برجسته در کتاب، از ویژگی های این کتاب است. بعضا داستان های مرتبط با آنها نیز متفاوت نقل شده است. از جمله اذان مشهور ابراهیم هادی:

ابراهیم هادی همیشه عادت داشت سر وقت اذان بگوید. در حینی که ابرام اذان می گفته، قناسه زن عراقی با تیر مستقیم می زند تو گلوی ابرام. ابرام می افتد.

    ارتشی ها که در این عملیات شریک بوده اند، اعتراض می کنند که «این ما را لو داده. مگر تو عملیات کسی اذان می گوید؟»

    بیست دقیقه بعد، از آن طرف می شنوند: دخیل خمینی، دخیل خمینی...

    چند صد عراقی، با پای خودشان آمدند تو دام بچه ها و اسیر شدند. یک نفر که زبان عربی بلد بوده، با عراقی ها صحبت می کند و می پرسد: «شما چرا تسلیم شدید؟»

    عراقی می گوید: «ما فکر کردیم شما آتش پرست و مجوس اید؛ ولی الآن که صدای اذان را شنیدیم، فهمیدیم شما هم مثل ما مسلمان اید و تسلیم شدیم.»

داستان فتح خرمشهر در کنار فاتح بازی دراز، محسن وزوایی، هم خواندنی است (وقتی گردان 1100 نفری راه را گم می کنند):

«آن جا تازه فهمیدیم گم شده ایم. همهمه شد بین بچه ها. همه چشم ها به محسن بود. نمی دانستیم این گره کور را چطور باز می کند.

    یک دفعه بلند شد و تو تاریکی گم شد. شبح اش را دیدیم که در دل تاریکی قامت بست و نماز خواند.

    بچه ها از ستون بیرون آمدند و گفتند: اگر وقت نماز است، بگویید ما هم اقتدا کنیم.

    من نمی دانم؛ خدا می داند آن شب به محسن چه گذشت. یک ربع بیست دقیقه بعد، محسن از سر نماز بلند شد و خیلی قرص و محکم آمد طرفمان و گفت: «برادرا، بلند شید و به ستون حرکت کنید.»

    بلدچی گفت: «کجا؟ اگر جلوتر برید، راه را بیشتر گم می کنید. سر و ته این دشت معلوم نیست. هوا روشن بشه، از عراقی ها دور می خورید.»

    محسن محلش نداد و گفت: «برادرها، حرکت کنید.»

به برکت محاسبات معنوی و نماز عاشقانه محسن، آن ها بالای سر توپخانه عراق هستند و با 94 قبضه توپ غنیمتی، سپاه صاحب توپخانه می گردد.   

    گردان میثم، محفل لوطی ها و داش مشتی ها

تشکیل دوباره گردان میثم بر عهده سید است. گردانی که او آن را متفاوت از دیگر گردانها تشکیل می دهد. گردانی که شرط تشکیلش این است که لخت شوند تا راحت سینه بزنند! گردان هیئتی ها و بچه های گود زورخانه. گردانی که درس هقتگی اخلاق دارد به استادی سید. سید اسم درس را سیری بر جوانمردان می گذارد و از دوستش پهلوان ابراهیم هادی می گوید. گردانی که ماجرای سینه زنی آنها در حالی که رئیس وقت مجلس (آقای هاشمی رفسنجانی) برای سخنرانی آمده بود، خواندنی است. ماجرای سردار سیگار و چادر دخانیات هم در نوع خودش جالب توجه است.

 پایان جنگ در این کتاب هم دردناک است. به ویژه این که بروکراسی اداری و زندگی کارمندی برای چنین انسانی که در نظام هم نظامی نمی زیسته، و همیشه داوطلب آزاد بوده سخت است. عملیات نوید خوبی برای ادامه حیات بود اما باید از دوکوهه خداحافظی کرد.

 پیش بینی امام خامنه ای درباره کتاب

در برخی وبلاگها آمده است امام خامنه ای در عیادت از ایشان در بیمارستان، قبل از انتشار کتاب، در گفت و گو با بچه های حوزه هنری پیش بینی کرده اند که این کتاب مانند «دا» جز پرفروشها خواهد بود. پیش بینی ای که به واقعیت پیوسته است. مثلا در مدت 70 روز به چاپ هفتم رسید.

سال گذشته و امسال کتاب « دا » در نمایشگاه کتاب تهران بازار کتاب را آنچنان داغ کرد که داغی آن هنوز هم احساس می شود. این کتاب از آنجا بسیار مورد توجه قرار گرفت که روایتی واقعی و متفاوت از مقاومت مردمی ایرانیان در جنگ تحمیلی بعثی ها علیه ایران ارائه می کند.

مرتبط:

یادداشت کوتاه من درباره همین کتاب در وبلاگ قفسه (+)

یادداشت مفصل من درباره کتاب از معراج برگشتگان حمید داوودآبادی منتشره در همشهری پایداری (+)

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۵
حمید درویشی شاهکلائی
سه شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۰۵ ق.ظ

یک دهه با استاد ابراهیم فیاض



  • نشریه دعوت، ویژه نامه استاد دکتر ابراهیم فیاض منتشر شد
  • مساله فیاض نیست؛ ...
  • یک قدم تا اخراج دکتر فیاض از دانشگاه امام صادق علیه السلام؟!!!
  • خرید کتابهای جدید دکتر فیاض در نمایشگاه بین المللی قرآن
  • دکتر فیاض: انقلاب ما انقلاب کتاب بود
  • گزارشی از (روند و حاشیه ها) داغترین مناظره چند سال اخیر دانشگاه امام صادق علیه السلام: دکتر فیاض و صادق زیباکلام
  • کتاب ایران آینده به سوی الگویی مردم شناختی برای ابرقدرتی ایران اثر دکتر محمد ابراهیم فیاض
  • رونمایی کتاب ارزشمند دکتر فیاض: ایران آینده به سوی الگوی مردم شناختی برای ابرقدرتی ایران
  • تفاوت ناشران دولتی و خصوصی درباره طرح روی جلد

نشریه دعوت ویژه نامه استاد فیاضمتن ذیل را، سال گذشته همین روزها نوشتم و در نشریه دعوت، ویژه نامه استاد ابراهیم فیاض چاپ شد (+). آن روزها حذف تدریجی فیاض (+) (و اساتید بزرگ از دانشگاه) ما را بسیار نگران می کرد. (پرونده ویژه حذف ابراهیم فیاض در وبلاگ دانشگاهه داریم؟!!!) امروز، وقتی نگاهی به اساتید دروسی چون تفسیر و ... می اندازیم، به یاد اساتید درسهای مهارتهای تحصیلی و تدبیر زندگی می افتیم که هر کسی با هر تخصصی به تدریس این دروس اقدام می کند. به امید حاکم شدن دوباره تخصص گرایی.

12 پاراگراف با استاد

1-      اوایل دهه 80 یک بچه دبیرستانی بودم که کار خبرنگاری می کردم. برادرم دانشجو بود و هر دو هفته که به خانه می آمد همراه ش مجله های مفیدی می آورد. من هم که سرم برای خواندن درد می کرد؛ آنها را می خواندم. پگاه هم از مجلاتی بود که می خواندم. بعد از فهرست و یادداشت سردبیر[1]، همیشه یک یادداشت نویس ثابت بود به نام ابراهیم فیاض. برایم جالب بود که در هر شماره می نویسد. طبیعتا انتظار ندارید که من چیزی از آن یادداشتها می فهمیدم؟ دوران دانشجویی برادرم سال 83 تمام شد و ابراهیم فیاض نیز.

2-      جمعه یک مهر 1384، اولین روزی که به مثابه یک دانشجو وارد دانشگاه شدم و چرخی در دانشگاه زدم، اسم «دکتر» ابراهیم فیاض را بر در یکی از اتاقهای دانشکده مان دیدم.

3-      همان هفته اول، ما که با حقوقی ها هم طبقه بودیم از استاد جامعه شناسی شان چیزهایی(!) شنیدیم. با افتخار گفتم که استادشان، استاد دانشکده ماست. آن ها می گفتند فیاض همه چیز را بر مبنای جنسیت تحلیل می کند و به هر بهانه ای به هاشمی رفسنجانی فحش می دهد. آن زمان هنوز آیت الله علی اکبر هاشمی از مقدسات جامعه بود؛ گرچه در انتخابات شکست خورده بود.

4-      سرگروه اندیشه یک مان درباره استاد جامعه شناسی مان (که به جای استاد فیاض آمده بود) پرسید و وقتی فهمید که ما قرار است سه کتاب را در یک ترم بخوانیم؛ به ما تبریک گفت و آرزوی موفقیت کرد. سرگروه هشتاد و سه ای ما و حتی هشتاد و دویی ها جامعه شناسی را با استاد فیاض گذرانده بودند ولی کتاب درسی نخوانده بودند. ما هم خوشحال بودیم که دانسته های تخصصی ما از هشتاد و سه ای ها بیشتر خواهد بود. (و در پایان ترم هم واقعا بیشتر بود!)

5-      اولین بار بود که برای معارفه ورودی های جدید به ابتکار بچه های فرهنگ و ارتباطات، ضیافت افطاری ویژه خانواده کوچک فرهنگ و ارتباطات در طبقه فوقانی مسجد برگزار می شد. نشریه «بشیر»[2] هم به برنامه افطاری رسیده بود و موضوع بحثها بود. فیاض در جلسه حاضر نبود اما بخش کوچکی از نشریه به پایان نامه دکتری او اختصاص داشت.

6-      زیاد در مورد فیاض می شنیدم. سه هفته آخر ترم، به جای کلاس ادبیات خودمان به کلاس جامعه شناسی بچه های حقوق رفتم.[3] آنجا بود که تفاوت شیوه های تدریس را درک کردم. هنجار، نقش و کارکرد، مفاهیمی بودند که به زحمت یاد گرفته بودیم ولی اینجا به سادگی مورد استفاده قرار می گرفتند. البته حقوقی ها نمی فهمیدند فیاض چه می گوید و عمدتا فقط فحشها را یاد می گرفتند و مسائل جنسی را.

7-      ثبت نام ترم دوم، اواخر ترم یک بود. تب فیاض دوستی بالا گرفته بود. ترم دوم انسان شناسی فرهنگی بچه های 83 با استاد فیاض ارائه می شد که پیش نیاز نداشت و ما می توانستیم بگیریم. البته نتوانستیم بگیریم چون آن ساعت به ما هم درس تخصصی ارائه دادند!

8-      فیاض را کم و بیش در برنامه ها و همایشها می دیدم. پیوسته انتقادی تر می شد! سر اسم گروه که اول فرهنگ باشد یا ارتباطات دعوا درست می کرد. وقتی انتقادی می شد، دوست داشتنی تر می شد. در ترم سوم باخبر شدیم ترم چهارم انسان شناسی ارائه نمی شود و از این بعد در ترم پنجم ارائه می شود. در ترم چهارم هم باخبر شدیم همان استاد جامعه شناسی مان، استاد انسان شناسی می شود. خیلی از بچه ها ترسیدند. (تصور آن دورانی که برای مبانی جامعه شناسی آن همه مطالعه کرده بودیم برای بچه ها رنج آور بود!) برخی که بیشتر ترسیده بودند نامه ای نوشتند به رئیس دانشکده که جدیدا عوض شده بود و درخواست کرده بودند که دوباره درس با استاد فیاض ارائه شود. رئیس جدید دانشکده (استاد بشیر) قبول کردند! ما هم شاگردان فیاض می شدیم! البته از آن مهمتر، شیرینی پیروزی توانستن بود.

9-      ترم 5، درس استاد فیاض، پژوهشی شروع شد ولی خیلی زود استاد داغ کردند و گفتند که اینها می خواهند شما تحقیق نکنید. هفت هشت نفرمان هم به خواندن کتاب کتاک اکتفا کردیم. بقیه هم که آخرش نفهمیدند انسان شناسی با جامعه شنایسی چه فرقی دارد؟! آن ترم، فیاض خیلی ناراضی بود. تک سوال امتحانی را خودش ننوشت. ما خط آقای اقوامی را می شناسیم. چیزهای زیادی یاد گرفتیم.

10-   ترم 7 هم بار دیگر در کمال ناباوری دیدیم استاد نظریه های جامعه شناسی (که آقای جمشیدیها بود) تغییر کرده است و شده است فیاض. اعتراف می کنم این ترم ترجیح می دادیم با فیاض ارائه نمی شد. کلاس با فیاض به این معنی بود که نیمی از کلاس، هیچ چیز از آن درس نفهمد و نخواند. ما این را نمی خواستیم. حلقه چند نفره مطالعاتی نظریه ها با محوریت استاد سید مجید امامی تشکیل شد و کتاب را آنجا می خواندیم و از توضیحات تکمیلی استاد فیاض هم در کلاس استفاده می کردیم. همان ترم یک روزی آمد و گفت: تصویب کردند که دیگر دروس لیسانس نداشته باشم. بنابراین آخرین درسمان با فیاض در دوره لیسانس بود که وسط آن جریانات 14 آبان و دو تجمع مقابل دانشکده پیش آمد.

11-   ترم 10، درسی که معمولا به استاد پاکتچی ارائه می شد، به دکتر فیاض داده شد: فلسفه علوم انسانی و اجتماعی. گرچه نظر ما مهم نبود، ترجیح می دادیم مثلا با سید مجید امامی ارائه می شد. این بار به طور جدی در فهم اندیشه های فیاض دچار مشکل شده بودیم و نمی توانستیم سیر منطقی مباحث جلسات را بفهمیم. به جاست از توضیحات میلاد حاجی پروانه در تشریح آن چه در کلاس گذشت، تشکر کنم. بحثهای جانبی فیاض زیبا و قابل فهم بود ولی بحثهای اصلی درس عمدتا درست فهم نمی شد.

12-   الان هم ترم 12 است. فیاض در آستانه حذف از دانشگاه، محکم و استوار بر ماندن و اصلاح وضع موجود تاکید خواهد کرد. سه کلاس درس و چندین جلسه سخنرانی علمی، مناظره، یادداشتها و ... آن چیزی است که از دکتر فیاض به من رسیده است. اما حقیت آن است که شوق مطالعه و امید به آینده (در اوج انتقاد و اعتراض به وضع موجود و روند جاری) دو گوهر گرانبهایی است که من از استاد به ارث برده ام.

حمید درویشی شاهکلائی، دانشجوی دوره سوم کارشناسی ارشد پیوسته معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق علیه السلام

[1] ابراهیم فیاض بعد از انتشار چند شماره به همکاری به نویسندگی در پگاه پرداخت. آن اوایل هم ابتدا یادداشتی به عنوان یادداشت سردبیر چاپ می شد و دومین یادداشت، نوشته ای از استادنا سلام الله علیه بود که آن روزها تنها ابراهیم فیاض بود. البته همان طور که مستحضرید بعدها یادداشت های ابراهیم فیاض، اولین یادداشت پگاه شد. جالب است که بعد از اخذ درجه دکتری هم با عنوان ابراهیم فیاض نوشته می شوند. (و نه دکتر ابراهیم فیاض.)

[2] منظورم نسخه چاپی ویژه نامه نشریه الکترونیکی بشیر است. انجمن علمی در اواخر سال دوم پذیرش دانشجو در رشته راه اندازی شده بود و بشیر اسمی قرآنی بود که بچه ها برای نشریه انجمن انتخاب کرده بودند. استاد دکتر حسن بشیر هم ابتدای سال سوم به خانواده فرهنگ و ارتباطات اضافه شد؛ در نتیجه بچه ها اسم نشریه را در شماره های بعدی به «دعوت» تغییر دادند. می بینید حضور یک شخص یا عدم حضور آن چقدر در تحولات مهم است.

[3] آن موقع هم چهارشنبه هایمان پر بود و هم این که آن قدرها به ذهنمان نمی رسید که برویم دانشگاه سر کلاسهای استاد بنشینیم!

مطالب مرتبط با استاد ابراهیم فیاض:

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۵
حمید درویشی شاهکلائی
سه شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۰۴ ق.ظ

کتاب از معراج برگشتگان حمید داوودآبادی؛ همشهری خردنامه ویژه نامه پایداری [خرداد 1390]



متن ذیل، متن کامل یادداشتی است که در همشهری خردنامه، ویژه نامه پایداری، شماره خرداد 1390 چاپ شده است.

از معراج برگشتگان حمید داوودآبادیما از دوکوهه آمدیم؛ اینجا غریبیم

 کتاب «از معراج برگشتگان» تازه ترین اثر حمید داوود آبادی

حمید درویشی شاهکلائی hdarvishie@gmail.com

 حمید داوود آبادی در یک نگاه

متولد: 25 مهر 1344 تهران

متاهل، مدرک تحصیلی سیکل

شهرت: رزمنده (فدائیان اسلام، بسیجی، سرباز، پاسدار)، جانباز، عکاس، خبرنگار، فعال مطبوعاتی، فعال سایبری، محقق و نویسنده دفاع مقدس

پست الکترونیک: davodabadi@gmail.com

آدرس سایت: www.davodabadi.com

آدرس وبلاگ: davodabadi.persianblog.ir

فعالیتهای مطبوعاتی: وی مسئول صفحه "از معراج برگشتگان" در نشریه "فرهنگ آفرینش"، سردبیر مجله تخصصی اسناد "پانزده خرداد" و سردبیر مجله دفاع مقدس "فکه" بوده است و در نشریات گوناگونی یادداشت نوشته / می نویسد: جمهوری اسلامی، کیهان، شلمچه، جبهه، صبح دوکوهه، عاشورا، یاد ماندگار، پلاک هشت، پیک، امتداد و .... یادداشتهای جدید وی در نشریه امتداد با عنوان «آن که فهمید/آن که نفهمید» با استقبال قابل توجهی مواجه شده است و الگوگیری ها از ادبیات و اصطلاحات وی، در حال افزایش است.

فعالیتهای سایبری: گرچه شناسنامه داوود آبادی از تعلق او به نسل گذشته می گوید، خود او جوان مانده است و برای ارتباط با جوانان نیز از فناوری های ارتباطی نوین استفاده می کند. او  با ده سال سابقه وبلاگ نویسی، هر ماه چند بار وبلاگهایش[1] را به روز می کند. هم چنین مدیریت دو سایت مهم بر عهده اوست. یکی بزرگترین سایت دفاع مقدس کشور است با عنوان ساجد:  WWW.SAJED.IR و دیگری سایت خبری تحلیلی است که آخرین اطلاعات و اخبار مربوط به 4 اسیر ایرانی در چنگال رژیم صهیونیستی (حاج احمد متوسلیان و همراهان) را پوشش می دهد: WWW.4DIPLOMATS.COM.

سایت شخصی او نیز در آستانه شروع به کار است و فعلا تنها عکسی از دوران جوانی (با لباس رزم جبهه) را به شما نشان می دهد: WWW.DAVODABADI.COM

نویسندگی و تحقیق:

از داوود آبادی کتابهای متعددی منتشر شده اند که یکی از آنها، کتاب فاخر «کمین جولای 82»، با عنوان «AMBUSH OF JULY 1982» به زبان انگلیسی هم ترجمه شده است. این کتاب به روزشماری حادثه گروگان‌گیری دیپلمات ‌های ایرانی در لبنان می پردازد. کتاب «پاره های پولاد» وی به بررسی تاریخ عملیات شهادت طلبانه در لبنان می پردازد که با عنوان « القصة الکاملة للاستشهادیین فی لبنان» به زبان عربی ترجمه شده است. کتاب «تفحص»  خاطرات و گزارش از عملیات تفحص یا کشف پیکر شهداست که بسی خواندنی است. دیگر کتابهای او عبارتند از:

- آیا می‌دانید؟: نکاتی جالب از انقلاب اسلامی و دفاع مقدس

-  از معراج برگشتگان: خاطرات کودکی، انقلاب، جنگ

-  پرواز پروانه‌ها: زندگی‌نامه سرداران شهید حسین قجه‌ای، رضا چراغی، علی‌اکبر حاجی‌پور

-  حماسه ذوالفقار: زندگی‌نامه سرداران شهید یوسف کابلی، علی‌رضا ناهیدی، محسن نورانی

-  خاطرات انقلاب اسلامی: مجموعه خاطراتی از انقلاب اسلامی

-  خاطرات شکنجه: مجموعه خاطراتی از شکنجه در زندان‌های حکومت پهلوی

-  دجله در انتظار عباس: زندگی‌نامه سردار شهید عباس کریمی

-  دفاع مقدس در اینترنت: نشانی سایت ها و وبلاگ های دفاع مقدس و ضدصهیونیستی

-  ستارگان درخشان تاریخ: وصیت‌نامه شهدای مقاومت اسلامی لبنان

-  یاد ایام (2 جلد): خاطرات حضور در جبهه از سال 1360 تا 1367

-  یاد یاران: خاطرات حضور در جبهه

حمید داوود آبادی کتابهای جدیدی هم در دست انتشار دارد که شامل موضوعاتی چون خاطرات شاد، خاطرات اشکی، داستان برای کودکان، شهدای نهضت جهانی اسلام (مصطفی مازح) و خاطرات لحظات شهادت است.

از «یاد یاران» تا «از معراج برگشتگان»

اما در این میان کتاب «یاد یاران» از ویژگی خاصی برخوردار است. این کتاب، اولین کتاب خاطره داوود آبادی است در 130 صفحه. این کتاب همان کتابی است که مقام معظم رهبری پس از مطالعه در رمضان 1371 به خط خود بر آن تقریظ نوشته اند. تشویق آقا کافی بود تا داوودآبادی به طور جدی به فعالیتهای فرهنگی اش در ادبیات پایداری روی آورد. تصویر این تقریظ را می بینید. متن تقریظ آقا این بود:

«در این نوشته صفا و صداقت زیادی موج می‌زند. نویسنده غالباً نقش خود را کمرنگ کرده و یاد یاران شهیدش را برجسته ساخته است. روحیه‌ی بسیجی تقریباً با همه‌ی جوانبش در اینجا منعکس است، و می‌شود فهمید که چگونه جوانهایی در کوره‌ی گداخته‌ی جبهه به چه جوهرهای درخشنده‌ئی تبدیل می‌شده‌اند. ذکر خصوصیات موقع‌ها و حادثه‌ها و آدم‌ها، تصویر باورنکردنی جنگ هشت ساله را تا حدود زیادی در برابر چشم آیندگان می‌گذارد. سؤال من از خودم این است که آیا این از معراج برگشتگان چقدر می‌توانند آن حال و هوا را پس از سفر من ‌الحق الی الخلق حفظ کنند و حتی درست به یاد بیاورند؟ و برای این مقصود عالی از دست ما چه کاری ساخته است؟ و چه کرده‌ایم؟ البته قصور یا تقصیر من و امثال من، نمی‌تواند تکلیف تکلیف دشوار آنها را که خدا حجت خود را برایشان تمام کرده، از دوششان بردارد. این کتاب با روح طنز و مزاحی که در همه جای آن گسترده است و به آن شیرینی و جاذبه‌ی ویژه‌‌ئی بخشیده، از بسیاری کتابهای جبهه جالب‌تر و گیراتر است. آن را در شب و روزهای منتهی به بیستم ماه رمضان 1412 (5/1/71) خواندم.»

داوود آبادی از عبارت «از معراج برگشتگان» خوشش آمد و آن را عنوان صفحه اش در یکی از نشریات قرار داد. کتابهای جدیدش را هم نوشت و خاطراتش تکمیل کرد. او دیگر یک فعال فرهنگی شده بود که سیستم بوروکراتیک اداری و کارمندی دولت را نمی توانست تحمل کند. شش سال زمان برد تا داوود آبادی بتواند کامل ترین کتاب خاطراتش را منتشر کند که شامل خاطرات تولد و کودکی و روزهای انقلاب هم می شد. او نام این کتاب را «از معراج برگشتگان» گذاشت. مرکز عماد هم از تقریظ موجود نهایت حسن استفاده را برد و آن را در تمجید از کتاب جدید به کار برد!

مصاحبه خبرساز

داوود آبادی که حداقل از دوران حضورش در لبنان در دهه 60 با دغدغه های جهانی انقلاب اسلامی آشناست، بعد از انتشار کتاب جدیدش با یک مصاحبه خبر ساز شد. مصاحبه ای درباره نامگذاری یکی از خیابانهای تهران به نام راشل کوری. وی در این مصاحبه گفت: «من تعجب می‌کنم که در این کشور خیابان‌هایی به نام سوسن و سنبل باید باشد ولی مقابل نام گذاری خیابانی به نام راشل کوری مقاومت می‌شود. فریاد امام همواره این بود که ما باید از تمام آزادی خواهان جهان حمایت کنیم.»

سیری در این کتاب:

کودکی و نوجوانی: 100 صفحه اول به خاطرات کودکی تا دوران پیروزی انقلاب اسلامی داوود آبادی مربوط می شود. حمید، کودک و سپس نوجوان بازیگوش و تپلی است که دارد از محیط پیرامون و وقایع آن چیزهای مختلفی یاد می گیرد. عبرت آموزی های او از بازی روزگار و تفاوت انسانها در دوران قبل انقلاب در تکوین شخصیت او موثر بوده است. این بخش (تا اوایل سال 1358) بر اساس دیده ها و شنیده های داوود آبادی است.

در این کتاب بعد از چند صفحه بیان خاطرات روزهای حضور مدرسه بعد انقلاب، نویسنده بیان خاطرات درگیری های اول انقلاب با منافقین و ... را به زمان دیگری موکول می کند و در ادامه کتاب خاطرات اولین اعزام انفرادی در سال 1360 را بیان می کند و تا پایان جنگ ادامه می دهد. آری، داوود آبادی، نوجوانی 16 ساله بود که به جبهه رفت و جبهه را جور دیگری دید.

روایت جبهه به سبک داوودآبادی

جبهه ای که داوود آبادی توصیف می کند، به نظر خیلی به واقعیت نزدیک است. بسیجی های او، گاهی می ترسند، گاهی خالی می بندند، گاهی یکدیگر را مسخره می کنند، به آزار و اذیت دیگران می پردازند، شوخی می کنند، کم می آورند و ... . این طور نیست که دائم مشغول نماز و دعا و هئیت باشند و یا در حال رزم شجاعانه. او تصمیمات نادرست فرماندهان را هم ذکر می کند و حتی از شبهه اش می گوید که چرا دو کوهه فقط دوبار مورد حمله قرار گرفت آن هم وقتی لشکر 27 آنجا نبود؟! فکر می کنم همین ها باعث شده است تا امام خامنه ای صفا و صداقت را در این نوشته ببینند. خواننده کتاب می تواند نوجوانانی را تصور کند که هنگام فرار از تانکهای دشمن به یکدیگر پشت پا هم می زنند!

روح طنز و مزاح کتاب

شوخ طبعی و طنز نویسی در سراسر کتاب حضور فعالی دارد. نه فقط در خط مقدم، بلکه در پشت جبهه، همه جا رزمندگانی هستند که شوخی می کنند. یکی از این رزمندگان مسعود ده نمکی است که با ساخت فیلم های سینمایی اخراجی ها همه او را می شناسند. ماجرای حضور در رستوران گران قیمت بالای شهر، با ظاهر جبهه، و به همراه دوست جانباز ده نمکی و داود آبادی از خاطرات جالب کتاب است. بی شک نثر طنز داوود آبادی در انعکاس موقعیت های فرح بخش بی تاثیر نیست. برخی از خاطرات این کتاب، پیش تر مایه طنزپردازی نویسندگانی چون داوود امیریان قرار گرفته بود که متاسفانه در برخی موارد با عدم رعایت حقوق مالکیت معنوی مولف، سبب بروز ناراحتی هایی هم گشته است.

روابط انسانی در جنگ: ما از دو کوهه آمدیم اینجا غریبیم

جنگی که داوود آبادی برایمان تعریف می کند، بیش از آن که شامل کشت و کشتار و عملیات ها باشد، مملو از ارتباطات انسانی است. صمیمت رزمندگان با یکدیگرو  با خدایشان عاشقانه زیستن ها در جبهه را خوب ترسیم می کند. داوود آبادی با ترسیم معنویت دانشگاه انسان ساز جبهه، به ما می گوید که چرا رزمندگان دوره جنگ، در شهرها دوام نمی آوردند و از تهران گریزان بودند. مردم شهر جور دیگری فکر می کنند و تهران جای ماندن برای رزمنده ها نیست. تحلیل محتوای کمی جبهه هم همین را می گوید. یک بسیجی که مثلا سه ماه زمستان را در جبهه بود، ده روز درگیر جنگ و عملیات بود و هشتاد روز دیگر آن در فضای با صفای جبهه بود و با رزمندگان زندگی می کرد. حالا این نوجوان یا جوانی که هشتاد روز و بلکه هر نود روز، با معنویت زندگی کرده و مرگ را در یک قدمی خود می دیده، نمی تواند در شهری که مرگ را برای پیرها، برای همسایه ها می داند، دوام بیاورد.

روی دیگر سکه

گرچه سهم رزمندگان (به ویژه شهدا، دوستان در معراج مانده وی) در کتاب زیاد است، اما این کتاب به پشت جبهه هم توجه خاصی نشان داده است. چه کمکهای مردمی (و بین المللی) و شور و نشاط نوجوانان و جوانان به جبهه را بیان می کند و چه آن جایی که از مسجدیهای جبهه گریز انتقاد می کند که شهدا وصیت می کردند مبادا آنان زیر جنازه شان را بگیرند و یا برایشان مداحی کنند. داوود آبادی حتی از تهران نشینانی می گوید که زمان و مکان عملیتهای بعدی را دقیق تر از رزمندگان می دانستند! از معراج برگشتگان، نه فقط مردانگی ها و رشادتها، بلکه نامردمیها و خیانتها را هم ماندگار کرده است.

طی مسیر صد ساله در یک شب

آن چه در این میان اهمیت دارد، بیان تحول و سیر انفسی جوانان و نوجوانانی است که در پرتو آموزه های انقلاب اسلامی در جبهه حاصل شده است. آنانی که شاید، مانند نویسنده کتاب، تحصیلاتشان را تنها تا سیکل (سوم راهنمایی) ادامه داده باشند اما ره صد ساله عشق و عرفان را یک شبه طی کرده اند. (به راستی اگر داوود آبادی هم به درس خواندن ادامه می داد، دکتر مهندس داوود آبادی می توانست برایمان از جبهه بنویسد؟ چه خوب شد که بعضی بعد از جبهه ترک تحصیل رسمی کردند و دانشگاهی نشدند.)

سیره خوب/ سیره بد

نویسنده کتاب، تکفیک بین سیره خوب رزمندگان و شهدا و سیره بد آنها را انجام نداده است و آن را به عهده خوانندگان نهاده است. شیطنتهای رزمندگان نوجوان و جوان اقتضای سن آنهاست اما بعضی اشتباهات رفتاری و گفتاری (مثل تمسخر و استفاده از القاب ناشایست)، بد است حتی اگر شهدا انجام داده باشند. به هر حال 932 صفحه زندگی جمعی از رزمندگان، خالی از لغزش و اشتباه نیست. توجه به این نکته هم بد نیست که معمولا خاطرات فرماندهان کتاب می شود و خاطرات رزمندگان عادی کمتر به صورت کتاب منتشر می شود.

932 صفحه با طعم جبهه

از حجم زیاد کتاب نباید ترسید. اطلاعات خوبی به شما می دهد و بر نگرش شما هم تاثیر مثبتی خواهد داشت. حدود هفتاد صفحه از کتاب،‌ آلبوم تصاویر است و ده صفحه هم به تصاویر اسناد اختصاص دارد و بیش از 50 صفحه فهرست اعلام است که به شیوه موضوعی تخصصی (شهدا، افراد، یگانهای رزم و ...) مرتب شده است. داود آبادی راحت می نویسد و دوست ندارد با واژه آرایی های سخت مخاطبش را آزرده کند. ساده نویسی داوود آبادی بر بیشتر خوانده شدن مطالب وبلاگش هم موثر بوده است. طرح روی جلد کتاب هم کار خلاقانه ای است. البته کمی بی تناسب است. کیف پول داودآبادی را می بینیم که کارتی مربوط به دوران جبهه و کارتی مربوط به امروز وی (کارت ملی) در آن نمایان است. با توجه به این که کتاب به داودآبادی امروز نمی پردازد، این طرح، تناسبی با کتاب ندارد. اما با عنوان کتاب (از معراج برگشتگان) مطابقت می کند. در حقیقت متناسبتر بود «از معراج برگشتگان» داستان رزمندگان بعد از جنگ می بود.

این خاطرات با زحمت به دست آمده است

داوود آبادی یک بار در مصاحبه ای گفته است: حقوقش کفایت زندگی اش را نمی کرده و پول خرید دفتر 40 برگ برای نوشتن نداشته است. به همین دلیل پشت برگه های اطلاعیه شهادت دوستانش، ریز ریز می نوشته. (روزنامه‌ی جوان دوشنبه 11 بهمن 1389 صفحه‌ی 11)

اطلاعات کتاب شناسی:

پدیدآور:

 حمید داوود آبادی

عنوان کامل:

 از معراج برگشتگان: خاطرات جنگ، کودک و انقلاب!

ناشر:

 انتشارات یوسف تهران (موسسه فرهنگی عماد)، چاپ اول و دوم، زمستان 1389، 12000 تومان، 932 صفحه. (چاپ سوم همزمان با نمایشگاه 24 کتاب تهران)

تهیه کتاب:

علاقمندان به تهیه این کتاب می‌توانند با شماره 02185570 تماس گرفته یا به سایت عماد مراجعه نمایند تا اینترنتی کتاب را خریداری نمایند: www.emad.ir. فروشگاههای مرتبط با دفاع مقدس در تهران و شهرستانها نیز این کتاب را دارند.


درباره ناشر:

مرکز ارتباطات فرهنگی از سال 1385 کار خودش را با مشاوره تخصصی محصولات فرهنگی شروع کرد و هم اکنون نه تنها در معرفی و توزیع محصولات فرهنگی، بلکه در تولید و انتشار کتاب و محصولات فرهنگی شهرت قابل توجهی کسب کرده است. تلفن گویا و طرح ملی اورژانس کتاب، با تاکید بر ضرورت کتابخوانی و فراهم آوردن زمینه های مطالعه از جمله دستاوردها و ابتکارات موسسه عماد است.

بخش هایی از کتاب:

«سرانجام "حسین عزیزی" توانست همراه چند نفر از بچه‌های محل از جمله "حسین شمس" - پسر حاج آقا شمس امام جماعت مسجد امام حسن (ع) - و "احمد عبدی" به جبهه بروند. طولی نکشید که خبر اسارت آن سه نفر را آوردند. ظاهرا جزو نیروهای "ستاد جنگ‌های نامنظم شهید چمران" بودند.

10 سال بعد، مرداد ماه 1369، حسین عزیزی و حسین شمس، سربلند و مفتخر در میان آزادگان سرافراز به خانه بازگشتند، ولی از احمد عبدی یا همان‌طور که در محل معروف بود "احمد جنبشی" خبری نشد. خانواده‌ی او هم جلوی منزل‌شان را چراغانی کرده و انتظار آمدنش را می‌کشیدند، ولی خبری نشد.

بچه‌‌های محل وقتی فهمیدند احمد عبدی چه کرده، چراغ‌های دم خانه‌شان را شکستند.

آنهایی که از اسارت آمده بودند، می‌گفتند:

"از همان اول که اسیر شدیم، وقتی ما را با قطار می‌بردند بصره، احمد داد و فریاد راه انداخته بود که:

- من رو اشتباه گرفته‌اید، من جزو مجاهدین خلق هستم. من اومده بودم تا از جبهه اسلحه برای تهران ببرم.

ما اول فکر می‌کردیم احمد برای این‌که اذیتش نکنند این حرف‌ها را می‌زند، ولی بعدا فهمیدیم قضیه چیز دیگری است. کم کم احمد، از طرف منافقین (مجاهدین خلق) شد مسئول اردوگاه‌های اسرای ایرانی و یکی از وحشی‌ترین شکنجه گرانی که اسرای ایرانی را برای جذب به منافقین، زیر فشار قرار می‌داد.

یکی از بچه‌های محل می‌گفت:

- هنگامی که احمد مرا می‌زد و شکنجه می‌داد، به‌ش می‌گفتم: "بی‌معرفت، ما با هم بچه‌ محل هستیم، حداقل حرمت رفاقت‌مون از بچگی تا حالا رو نگه‌دار و ما رو اذیت نکن." که شروع می‌کرد به فحش دادن و می‌گفت که چرا شماها نمی‌آیید به ما بپیوندید؟

پدر یکی از شهدا که خانه‌شان در همسایگی خانه‌ی پدر عبدی بود، می‌گفت:

- من از این در عجب بودم که این همه اسیر ایرانی توی عراق بودند، ولی فقط احمد زنگ می‌زد خونه‌ی ما که پدر یا مادرش را صدا می‌کردم و راحت با آنها حرف می‌زد. من همه‌اش برام سوال بود که چطور اسرای دیگه نمی‌تونند به خونه‌شون تلفن بزنند؟

احمد عبدی همچنان در عراق ماند و با جنایاتی که انجام داد، توانست برای منافقین و عراق به یکی از کادرهای اصلی و بازجوی اسرا تبدیل شود.»

کتاب "از معراج برگشتگان" نوشته "حمید داوود آبادی" چاپ "موسسه فرهنگی عماد" صفحات ۱۱۱-۱۱۰

[1] تنظیم این یادداشت بدون مطالعه مستمر وبلاگ شخصی آقای داودآبادی میسر نبود.

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۴
حمید درویشی شاهکلائی
سه شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۹، ۰۹:۰۴ ق.ظ

چند پیشنهاد فرهنگی از کتابهای یک سال اخیر

بازنشر همین مطلب در:
  • بچه های قلم

این یادداشتی است که برای نشریه حیات (+)، نشریه بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام نوشته بودم و در شماره جدید این مجله منتشر شده است.

یک سال با کتاب

نمایشگاه کتاب، نیمه اردیبهشت ماه، مکان و زمان تحویل سال کتاب است. خوب است مروری کنیم بر برخی کتابهایی که ممکن است برای خوانندگان حیات جالب باشند. سعی کرده ایم در حیطه عمومی مورد علاقه شما (ادبیات، تاریخ، سیاست، اندیشه و علوم انسانی) کتابهایی را انتخاب کنیم که برای نخستین بار در سال کتابی گذشته به چاپ رسیده اند. به این امید که سال کتابی جاری، سال بهتری باشد. پیشاپیش هم عذرخواهی می کنم از کتابهای مهمی که اسمشان به دلیل ضعف حافظه من، یا محدودیت فضا در این فهرست قرار نگرفت.

ادبیات، شعر و داستان، تاریخ و سیاست!

رحیم مخدومی (+) چنیدن کتاب خاطره و داستان کوتاه درباره فتنه 88 کار کرده است. «خرابکار اجاره ای»، «رئیس جمهور باید باکلاس باشد»، «بعداز ظهر اغتشاش» و «چت مقدس» از جمله کتابهای اوست که توسط انتشارات رسول آفتاب منتشر شده اند. کتاب «جانستان کابلستان» (انتشارات افق) خاطرات سفر امیرخانی (+ و +) در تابستان فتنه به کشور افغانستان است.

 «حق السکوت» محمد مهدی سیار (+)، دومین مجموعه شعر اوست که تنها شامل قالب غزل است و توسط انتشارات فصل پنجم چاپ شده است. میلاد عرفانپور (+ و +) هم توانسته «جشن فراموشی ها» (+) مجموعه جدید رباعی هایش را در انتشارات سپیده باوران چاپ کند. «دی اکسید شوکران» (+) هم مجموعه شعر طنزی بود از سعید نوری (+) توسط همین ناشر که کتاب داستان بلند «بچه مثبت مدرسه» را در قطع جیبی منتشر کرده است.

محمدرضا بایرامی (+، +، + و +) رمان جدیدی با نام ‌»آتش به اختیار» توسط نیستان منتشر کرده که درباره روزهای پایانی جنگ است. امید که به جای یک اثر ضد جنگ با یک کار دفاع مقدسی روبرو باشیم. (این گفتم که فکر نکنید همه این کتابها را خوانده ام!)

کتاب «از معراج برگشتگان»(+) نوشته حمید داودآبادی (+) خیلی زود به چاپ سوم رسید. انتشارات یوسف یا همان مرکز فرهنگی عماد ناشر خاطرات کودکی، انقلاب و جنگ آقای داودآبادی است. «کوچه نقاشها» (+) (خاطرات سید ابوالفضل کاظمی)، «شنام» (خاطرات کیانوش گلزار راغب) هم از آثار برجسته دفاع مقدسی هستند که توسط سوره مهر چاپ شده اند. «زمین ناله می کند» خاطرات محمود شیرافکن هم از پرفروش ها خواهد بود. بعد استقبال از خط عاشقی که خاطرات عشق شهدا به امام حسین بود، خط عاشقی جدیدی توسط حسین کاجی (نشر عماد) منتشر شده است که خاطرات عشق شهدا به حضرت زهراست. هم چنین «هنر اهل بیت» یک کار پژوهشی جمع آوری خوب در زمینه باورهای رزمندگان اسلام بود که سید حسین منتظرین انتشار آن را به عماد سپرد. فاتحان (+ و +) هم با انتشار صدف و زنجیر به همراه کتاب «دختری کنار شط» خاطرات شهید مریم فرهانیان را منتشر کرد که در نمایشگاه خوب فروخت.

سقای آب و ادب (+)، اثر برجسته عاشورایی دیگری از سیدمهدی شجاعی (+، +، + و +) (انتشارات نیستان) است که در آن از حضرت عباس می گوید.

علی الفت پور در 269 صفحه «چهل تدبیر» (نشر پرستا) مروری بر مقاطع بحرانی انقلاب داشته اند که در نمایشگاه 24 چاپ سیزدهم آن به فروش می رفت! تلخندک (+)، کاریکاتورهای عباس گودرزی و غیرمجاز مجموعه طرح های گرافیکی میثم محمد حسنی (وبلاگ دوئل) توسط مرکز فرهنگی عماد منتشر شدند. قطعه 26 حسین قدیانی (+ و +) هم توسط انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی (دوجلد، 1400 صفحه، 20 هزار تومان) به چاپ رسید. مرکز فرهنگی عماد، سال گذشته در عرصه رمان، حضوری موفق را با انتشار کتاب «شبیخون به خفاش» پشت سر گذاشت. «معارف انقلاب» هم 400 فراز از دیدگاههای امام خامنه ای درباره انقلاب است که توسط موسسه انقلاب اسلامی منتشر شد و پرفروش ترین کتاب ناشر در نمایشگاه 24 بود. اقلیم خاطرات، خاطرات یکی از بستگان (؟!) امام توسط موسسه نشر آثار امام منتشر و با استقبال روبه رو شد. هم چنین خاطرات جدید آقای هاشمی با عنوان «پایان دفاع، آغاز بازسازی» نیز منتشر شده است.

حوزه های اندیشه، فلسفه و علوم انسانی

دکتر فیاضاستاد ابراهیم فیاض (+) با انتشار 6 کتاب از پرکارترین های سال گذشته بود: «جامعه شناسی معرفتی ادبیات و ارتباطات» توسط انتشارات دفتر مطالعات رسانه ها، سه کتاب «مردم شناسی دینی توسعه»، «تعامل دین فرهنگ و ارتباطات» (+) و «مردمشناسی تاریخی شناختی علم در ایران» توسط نشر بین الملل، «مهندسی فرهنگ عمومی» توسط انتشارات دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی کل کشور و کتاب «تولیـد علم وعلوم انسانی» توسط انتشارات سپیده باوران. (+، +، +، + و +)

کتاب «علوم انسانی و برنامه‌ریزی توسعه» تألیف استاد رضا داوری اردکانی در 295 صفحه از سوی انتشارات "فردایی دیگر" منتشر شده است.

 کتاب‌های «آینه جادو (جلد اول)»، «فردایی دیگر» و «فتح خون» از آثار شهید سیدمرتضی آوینی توسط ناشر جدید یعنی نشر واهه به چاپ رسیده اند.

 کتاب "مطالعات انتقادی استعمار مجازی آمریکا" با عنوان فرعی "قدرت نرم و امپراتوریهای مجازی" تالیف استاد سید سعید‌رضا عاملی (+) در 645 صفحه از سوی موسسه انتشارات امیرکبیر منتشر شد.  این کتاب به بررسی تفصیلی چند سایت مهم و مشهور اینترنتی می پردازد.

 «دغدغه های فرهنگی» شرحی بر یکی از سخنرانی های امام خامنه ای در سال 73 است که با دیگر اندیشه های ایشان ترکیب شده است. موسسه جهادی (تولید کننده نرم افزار صهبا، +)، این کتاب را گردهم آورده است. هم چنین «نهضت تولید علم» اندیشه های امام خامنه ای درباره تولید علم، توسط انتشارات علمی و فرهنگی در 328 صفحه منتشر شده است.

کانون اندیشه جوان در اقدامی جالب، مجموعه کتابهای جوان پسند «مشق آزاد» را (با ویژگی کپسولی: مختصر و مفید) در دو قالب 27 جلدی اندیشه و 10 جلدی دخترانه با طراحی تحسین برانگیزی در نمایشگاه عرضه کرد.

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۹ ، ۰۹:۰۴
حمید درویشی شاهکلائی
دوشنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۹، ۰۴:۲۲ ب.ظ

تاسوعا با کتاب سقای آب و ادب سید مهدی شجاعی

و تاسوعا باز هم تکرار خواهد شد

1.     امروز تاسوعاست. تاسوعا متعلق به ماه منیر بنی هاشم، حضرت عباس است. تاسوعا در هند هم تعطیل رسمی است. به فدای حضرت عباس که بجای روز شهادتش (عاشورا را می گویم) روز مرگش به نام او شده. چه زیبا گفت استاد پناهیان: شهدای کربلا عاشورا شهید شدند. اما عباس تاسوعا مرد. وقتی شمر بن ذی الجوشن آمد و گفت: عباس! تو از مایی! برایت امان نامه آوردم... . عباس با این حرف آب شد از خجالت.

2.     دیشب هم تاسوعا بود. سرشب را در هیات میثاق با شهدا، با سخنرانی حضرت استاد پناهیان شروع کردم و با روضه استاد برادر میثم مطیعی گریه کردیم و سینه زدیم. اما آنچه دیشبم را به صبح رساند یک کتاب بود. کتابی که دوست جدیدالورودم - محمد محسن فیضی پور- معرفی کرده بود و من همین دیشب در غرفه بسیج دیدم و خریدم: کتاب سقای آب و ادب؛ تازه ترین اثر هنرمند مسلمان سید مهدی شجاعی؛ چاپ اول: 1389، 264 صفحه؛ کتاب نیستان.کتاب جدید سید مهدی شجاعی

3.     گرچه معمولا چند کتاب را با هم می خوانم و خرد خرد به انتها می رسانم؛ گاهی ویژه مناسبتها برنامه مطالعه کتاب می ریزم. مثل صدا و سیما که برنامه های مناسبتی پخش می کند من هم مناسبتی مطالعه می کنم. جایی خوانده بودم که رهبرمان، امام خامنه ای هم در ایام حج، با سفرنامه های حج عشق می کند.

4.     کتاب «سقای آب و ادب» روایت داستانی، ادبی، زیبا و ستودنی از قمر بنی هاشم است در ده فصل: از عباس علی شروع می کند و به عباس فاطمه ختم می کند. سید مهدی شجاعی باز هم از آیات و روایات و نقل های تاریخی خوب استفاده کرده است. دل نشین است. البته گاهی هم فراتر از نقلها به تخیل دست یازیده و تحلیل برداشتهای شخصی خود را هم آورده است. به همین دلیل است که برای موارد مستند (تاریخی- حدیثی) به شماره صفحه منبع مربوطه اشاره کرده است و باقی یا از مشهورات و یا استحسانهای سید اخلاق مدار.

5.     یه انتقاد هم بکنم؟ دلم می خواد وقتی کتاب تاریخی -به ویژه تاریخ اسلام- می خونم بهم بگه: "که تاریخ مربوط به گذشته نیست؛ امروز یا فردا همون حادثه تاریخی دوباره اتفاق می افته. حواست باشه تو تاسوعای زندگیت دست رد به سینه شمر بزنی. حواست باشه عاشورا هم تو صف سپاه آقا باشی." نه اینکه آنقدر عاشورا را پدیده بی نظیری معرفی کنه که دیگه تکرار نشه! نه اینکه کوفیان را آنقدر فلان به تصویر بکشد که به مخیله کسی هم خطور نکند که او هم می تواند یک کوفی باشد. عاشورا مگر چه بود؟ شیعیان کوفه ولی زمانشان را صدا کردند و زدند او را به همراه خانواده کشتند! خیلی ساده است: اگر حسین را منتظرانش کشتند، مهدی را نیز ممکن است. کوفه ادعای انقلابی گری و اسلام ناب کرد؛ رسوای جهان شد. چرا تهران نشود؟ چرا قم نشود؟ تاریخ همه اش درس است و عبرت. این نوع نگاه به تاریخ که غیر کاربردی اش کند به درد نمی خورد. با ذات تاریخ نمی سازد! تاریخ چراغ آینده ماست. چرا تاریخ اسلام که بارها تکرار شده است را به نوعی روایت کنیم که پدیده ای استثنایی است؟

 

کتابشناسی (اطلاعات کتابشناختی اثر):

عنوان کتاب

سقای آب و ادب

نویسنده

سید مهدی شجاعی

محل نشر

تهران

ناشر

کتاب نیستان

نوبت چاپ

اول

سال انتشار

1389

تعداد صفحات

264

قیمت

5500 تومان

موضوع

داستان مذهبی فارسی

 

پسانوشت:

1- این یادداشت رو صبح نوشتم. با تشکر از معاونت پژوهشی دانشگاه امام صادق علیه السلام که امکان دسترسی راحت ما دانشجویان به اینترنت را فراهم می کنند.

2- دامنه دات آی آر من چند روزی است که گویا ف*ی*ل *ت*ر است. اگر کسی علت آن را می فهمد به من هم خبر دهد!

3- ما حسین قدیانی را خیلی دوست داریم. توقیف وبلاگش را هم نمی پسندیم. به قانون هم احترام می گذاریم.

4- این یادداشت در شماره دوم نشریه «خانه ما»، نشریه بسیج دانشجویی دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام منتشر شده است.

۰ نظر ۲۴ آذر ۹۹ ، ۱۶:۲۲
حمید درویشی شاهکلائی
سه شنبه, ۱۳ مهر ۱۳۹۵، ۰۴:۲۹ ب.ظ

نشریه‌های هیئتی و مسجدی

دنبال نشریه برای مسجد و هیئت محله خود هستید؟!
۱- «فتح»، ویژه‌نامه باسابقه ماه‌نامه «حیات» بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه‌السلام است. این ویژه‌نامه هدف خود را رصد و تحلیل گفتمان انقلاب اسلامی برای عموم مردم قرار داده است. شب‌های محرم، فتح، ویژه‌نامه تخصصی هیئت میثاق با شهدا می‌شود. شما می‌توانید فایل آماده‌چاپ و قایل ویرایش فتح را دریافت کنید و یا با تغییراتی در مسجد خود منتشر کنید. (مثلا مصاحبه، عکس‌ها، یادداشت‌ها و خبرهایی مرتبط با محله خود را کار کنید.) فتح در اندازه یک برگه آسه (دوبرگه آچهار) قابل چاپ است. (@fathISU)
۲- «هیهات» هم امسال دومین سال خود را می‌گذراند. هیهات در یک برگه آچهار چاپ می‌شود. هیهات ویژه همین ۱۰ شب محرم است و در طول سال منتشر نمی‌شود. (@ayyamnet_ir)
۳- نشریه «سنگرمحله» امسال وارد چهارمین سال خود شده است. سنگر محله،‌ البته هفته‌نامه است و در قابلیت ویرایش و بومی‌سازی، پیشگام بوده است. (http://sangaremahalle.ir)
بچه‌های سنگر محله، امسال، بعد از پویش‌های خانوادگی (#بخشیدم) و مسجدی (#من_و_مسجد و #امام_جماعت_باس) پویش #هیئت_بهتر را (@heyatebehtar_ir) راه‌انداخته‌اند و به گفتمان‌سازی در این حوزه هم مشغول‌اند.
@pavaraqi

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۵ ، ۱۶:۲۹
حمید درویشی شاهکلائی
پنجشنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۴، ۰۱:۳۸ ب.ظ

مرور هفته بعد-هفته دوم اسفند 1394

شنبه 8 اسفند

پیام امام به مناسبت سرکوب قیام مردم تبریز

·       من به شما اهالى معظم آذربایجان نوید مى‏دهم؛ نوید پیروزى نهایى.
شما آذربایجانیان غیور بودید که در صدر مشروطیت براى کوبیدن استبداد و خاتمه دادن به خودکامگى و خودسرى سلاطین جور به‌پاخاستید و فداکارى کردید. (صحیفه امام، ج 3، ص 354)

روز امور تربیتی و تربیت اسلامی

·       هشت اسفند 1359 بود که شهید رجایی (نخست‌وزیر) و شهید باهنر (وزیر آموزش و پرورش) برای تربیت همه‌جانبه و اسلامی دانش‌آموزان، امور تربیتی را تأسیس کردند. قرار بود معلمان، انسان‌سازی کنند و معلمی شغل انبیا باشد.

روز بزرگداشت حکیم حاج ملاهادی سبزواری

·       شهید مطهری: حاجى سبزوارى صاحب کتاب منظومه، حکیم و فیلسوف و عارف و فوق‌العاده مرد متّقى باحالى است و گرچه شهرتش به علمش است ولى مقام عملش از مقام علمش بالاتر است.

بمباران شیمیایی جبهه‏ها توسط رژیم بعث عراق در جریان جنگ تحمیلی (1362 ش)

·       عملیات خیبر بود. هور، دجله و جزایر مجنون (در خاک عراق) زیر پای رزمندگان اسلام بود. وقتی دشمن دید در زمین کاری نمی‌تواند از پیش ببرد، دست به حمله ناجوانمردانه شیمیایی زد؛ حربه مخربی که بعدها بارها از آن سوءاستفاده کرد.

شهادت "حسین خرازی" فرمانده لشگر 14 امام حسین (ع) در جریان دفاع مقدس (1365 ش)

·       حاج حسین که سه سال پیش در خیبر، دست راستش را داد، در کربلای 5 دل از این دنیای خاکی کند و حیات ابدی خود را آغاز کرد.

آغاز سلطه استعماری پرتغال بر برزیل (27 فوریه 1509 م)

حمله هواپیماهای ژاپنی به واحدهای دریایی متفقین در جریان جنگ جهانی دوم (27 فوریه 1942 م)

روز ملی و استقلال کشور مسلمان آفریقایی "صحرا" و تأسیس جمهوری در این کشور (1976 م)

یکشنبه: 9 اسفند

وقوع جنگ جمل (19 جمادی‌الاولی 36 ق)

مرگ "احمدشاه قاجار" آخرین پادشاه سلسله قاجاریه در پاریس به سبب بیماری کلیه (1308 ش)

روز ملی حمایت از حقوق مصرف‌کنندگان

صدور حکم "امام خمینی"(ره) مبنی بر تشکیل بنیاد مستضعفان (1357 ش)

روز استقلال کشور "مصر" از تحت‏الحمایگی استعمار انگلستان (28 فوریه 1922 م)

پایان جنگ امریکا و متحدان غربی علیه عراق (28 فوریه 1991 م)

دوشنبه: 10 اسفند

ورود امام خمینی به قم پس از 15 سال تبعید (1357 ش)

آغاز به کار رسمی کمیته حُسن نیت در اوایل جنگ تحمیلی (1359 ش)

·       اقدامات این کمیته متشکل از رؤسای جمهور برخی کشورهای اسلامی به‌منظور پایان جنگ شکست خورد. ایران، پیش‌شرط آتش‌بس را «بازگشت عراق به مرزها» و «معرفی آغازگر جنگ» می‌دانست که عراق نپذیرفت.

سه‌شنبه: 11 اسفند

ورود نظامیان انگلیسی به ایران و تشکیل تفنگداران جنوب به ریاست ژنرال سایکس (1294 ش)

آغاز خروج ارتش انگلیس از ایران پس از پایان جنگ جهانی دوم (1324 ش)

تشکیل حزب شاهنشاهی "رستاخیز" (1353 ش)

عزیمت اولین گروه از نیروهای اردنی به جبهه جنگ عراق علیه ایران (1360 ش)

روز ملی و استقلال "بوسنی و هرزگوین" (1 مارس 1992 م)

چهارشنبه: 12 اسفند

نبرد توابین شیعه به رهبری سلیمان صرد خزاعی در عین‌الورده با سپاهیان عبیدالله ‌بن ‌زیاد (22 جمادی‌الاولی 65 ق)

شروع جنگ شهرها توسط عراق در جریان جنگ تحمیلی (1363 ش)

·       حمله‌های شیمیایی به‌منظور جلوگیری از حضور گسترده داوطلبان مردمی و حمله به نفت‌کش‌ها به‌منظور قطع درآمد ارزی برای صدام کافی نبود. او تصمیم گرفت تهران و دیگر شهرهای مهم را هم موشک‌باران کند تا شاید بر استقامت مردم و مسئولان تأثیر بگذارد. مردم بی‌گناه و غیرنظامی در بسیاری از شهرهای خوزستان چون دزفول، از همان آغاز جنگ، طعم تلخ موشک را چشیده بودند.

آغاز عملیات کربلای 7 در منطقه حاج عمران، توسط ارتش جمهوری اسلامی (1365 ش)

درگذشت بانو "کوکب پوررنجبر" مدرس قرآن (1370 ش)

·       این مصحح قرآن، با تغییر روش‏های تدریس قرآن و زیباسازی صفحات این کتاب آسمانی از سویی و ویراستاری و صفحه‏آرایی متن آموزشی و درک بصری راحت لغات از سوی دیگر تلاش کرد تا آموزش قرآن را برای نونهالان و نوآموزان علوم دینی، ساده و آسان‏تر سازد.

آغاز حملات هوایی امریکا به ویتنام شمالی در جریان تهاجم به این کشور (2 مارس 1956 م)

·       طی آن هواپیماهای آمریکایی بیش از 107 هزار حمله به خاک ویتنام شمالی انجام دادند و 2/5 میلیون تن بمب بر سر مردم بی‏دفاع این کشور فرو ریختند.

استقلال "مراکش" از اسپانیا و فرانسه (2 مارس 1956 م)

پنج‌شنبه: 13 اسفند

انعقاد "معاهده پاریس" بین ایران (ناصرالدین شاه قاجار) و انگلستان و جدا شدن افغانستان از ایران با تخلیه هرات (1235 ش)

آغاز انتفاضه شعبانیه مردم مسلمان عراق علیه رژیم دیکتاتوری صدام حسین (3 مارس 1991 م)

·       این قیام پس از شکست صدام در برابر نیروهای غربی آغاز شد و در کمتر از یک ماه، مردم توانستند کنترل 14 استان از 18 استان را به دست آوردند؛ اما با کمک آمریکا ورق برگشت و چندصد هزار نفر از مردم عراق توسط ارتش بعث کشته شدند و حتی ساختمان حرم ائمه معصوم نیز از تعدی گلوله‌ها بی‌نصیب نماند.

جمعه: 14 اسفند

روز احسان و نیکوکاری

تأسیس "کمیته امداد امام خمینی"(ره) به دستور آن حضرت (1357 ش)

انحلال جبهه نجات اسلامی توسط دولت الجزایر (4 مارس 1992 م)

حمله پاسگان "بنی‌صدر" و منافقان همدست او به مردم مسلمان و حزب‌الله (1359 ش)

·       بنی‌صدر که در مقابله با دشمن بعثی شکست خورده بود، سخنران مراسم بزرگداشت مصدق بود؛ مراسمی که به زورآزمایی میدانی منافقان تبدیل شد.



منتشر شده در تابلو اعلانات‌های مسجدنما و نشریه سنگر محله


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۳۸
حمید درویشی شاهکلائی
سه شنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۴، ۰۱:۴۷ ب.ظ

مرور هفته بعد| هفته اول اسفند 1394

شنبه 1 اسفند

امضای عهدنامه ترکمنچای بین "فتحعلی شاه قاجار" و "پاسکویچ" روسی (1206ش)

روز روحانیت و دفاع مقدس - شهادت حجه الاسلام و المسلمین شیخ فضل الله محلاتی در حمله جنگنده های عراقی به هواپیماهای حامل ایشان(1364ش)

 انتخاب اولین گروه از فقهای شورای نگهبان توسط امام خمینی(1385ش)

یکشنبه: 2 اسفند

عملیات والفجر6(1362ش)

شهادت "سیدمحمدعلی رحیمی" مسؤول خانه فرهنگ ایران در پاکستان توسط تروریست های سپاه صحابه (1375 ش)

وفات پدر پیامبر اسلام(ص) حضرت عبدالله (بنا بر قولی دو ماه پس از تولد پیامبر(ص)) (12 جمادی الاولی)

همه‏پرسی مردم مصر و سوریه برای تشکیل "جمهوری متحده عرب" (21 فوریه 1958م)

شهادت "مالکوم ایکس" رهبر مسلمانان سیاه‏پوست امریکا (21 فوریه 1965م)

دوشنبه: 3 اسفند

کودتای انگلیسی "رضاخان" (1299 ش)

آغاز عملیات بزرگ خیبر در منطقه هورالهویزه و شمال بصره (1362 ش)

شهادت حضرت فاطمه(س) بنابه روایت 75روز پس از رحلت پیامبر(ص) (13 جمادی الاولی)

کشته شدن ابراهیم بن مالک اشتر(13 جمادی الاولی 71ق)

سه‌شنبه: 4 اسفند

انتخاب آیت الله بهشتی به عنوان رئیس دیوان عالی کشور از سوی امام خمینی(1358ش)

مرحله دوم عملیات فتح4(1365ش)

شهادت سردارشهید سعید قهاری فرمانده لشکر3نیروی مخصوص حمزه سیدالشهدا و چهارمین فرمانده شهید تیپ 18الغدیر(1385ش)

چهارشنبه: 5 اسفند

روز بزرگداشت خواجه نصیرالدین طوسی - روز مهندسی

  فتح بصره به دست مبارک علی(ع) در جنگ جمل(15 جمادی الاولی 36ق)

حمله زمینی نیروهای امریکایی و متحدانش به عراق (24 فوریه 1991م)

سرنگونی دو هواپیمای امریکایی متجاوز توسط کوبا (24 فوریه 1996م)

پنج‌شنبه: 6 اسفند

صدور اعلامیه روحانیان مبارز درباره قیام خونین تبریز (1356ش)

وقوع فاجعه کشتار مسلمانان روزه‏دار فلسطینی در حرم حضرت ابراهیم(ع) در شهر الخلیل (25 فوریه 1994م)

شهادت سردار حمید باکری قائم مقام لشکر31 عاشورا در جزیره مجنون(1362ش)

جمعه: 7 اسفند

حماسه فریادهای «الله اکبر» و دفع تهاجم منافقین در شیرگاه (1360)

منافقین در ماه‌های پایانی سال 1360 به جنگل‌های مازندران پناه برده بودند. یک ماه پس از شکست در تسخیر شهر هزارسنگر آمل، با تجدید قوا و سازماندهی این بار به یک شهر کوچک اما مهم ارتباطی محور شمال-تهران حمله کردند و در همان دقایق اولیه توانستند سپاه پاسداران را تصرف کنند. همه چیز خیلی سریع اتفاق افتاد. مردم با شنیدن صدای انفجار و تیراندازی، فهمیدند اتفاقی افتاده است. با فریادهای الله اکبر، سیل جمعیت بود که به سمت ساختمان سپاه می‌آمد. و خداوند رعب را در دل‌های منافقان انداخت تا شهر آزاد شود.


منتشر شده در تابلو اعلانات‌های مسجدنما و نشریه سنگر محله

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۴ ، ۱۳:۴۷
حمید درویشی شاهکلائی
مطالب قدیمی‌تر

    پربیننده ترین مطالب

  • هیئت یا هیأت؟ شیوه درست نگارش همزه در فارسی
  • بازنویسی احادیث مسجدی/ فرشته‌هان! با مسجدی‌ها کار دارند.
  • بازنویسی احادیث مسجدی/ پاتوق مومنان
  • برای حسین نکوفر
  • عکس‌های یک «مرد» که در جنگ «بزرگ» شده
  • مردی از سرزمین‌های اشغالی آمده بود!
  • حجاب نیم‌بند امروزی‌ها برتر از چادر دهه 60!
  • برای «عمو خارک»
  • چگونه با سایت گودریدز کار کنیم؟ (آموزش و انتقال تجربیاتی از کار در شبکه اجتماعی کتاب)- قسمت اول
  • پند درویشی + پیوند دریافت متن کامل جزوه

    تبلیغات

    آخرین مطالب

  • وبگاه انجمن علمی دانشجویی معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات راه اندازی شد
  • مصاحبه های بنیانگذاران رشته فرهنگ و ارتباطات در اولین نشریه دانشجویی چندرسانه ای کشور
  • مصاحبه با بنیانگذاران رشته فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق علیه السلام- دکتر ناصر باهنر
  • مصاحبه با بنیانگذاران رشته فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق علیه السلام- دکتر محمدسعید مهدوی کنی
  • مصاحبه با بنیانگذاران رشته فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق علیه السلام- دکتر محمدهادی همایون
  • مصاحبه با بنیانگذاران رشته فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق علیه السلام- دکتر ابراهیم فیاض
  • مصاحبه با بنیانگذاران رشته فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق علیه السلام- دکتر حسام الدین آشنا
  • مصاحبه با بنیانگذاران رشته فرهنگ و ارتباطات در دانشگاه امام صادق علیه السلام- دکتر حجت الاسلام محسن الویری
  • احادیث ساختگی جبهه ای!
  • با من همراه باشید!
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم