ارائه کارگاه آموزشی «نشریه دانشجویی» طرح ولایت سازمان بسیج دانشجویی مشهد مقدس ۱۳۹۷
فرشتههان! با مسجدیها کار دارند.
پاتوقتون کجاست؟
ستارههای درخشان زمین برای آسمانیها
گزارش ویژه
تو مسجد چه کنیم؟!
زائر خدا شویم! پایهاید؟
بر شما باد مسجدی شدن!
*هشدار داد: نماز همسایه مسجد جز در مسجد پذیرفته نیست...
**یکی پرسید: اى امیر مومنان! همسایه مسجد کیست؟
*فرمود: کسى که...
تجربه کنیم.
امسال توفیق خادمی شهدا در یادمان هویزه میسر نشد؛
انشاءالله به زودی خادمی در آستان امام رضا؛
یا حتی کربلا، کاظمین، نجف، سامرا؛
و چه بسا سوریه و شام بلا؛
و انشاءالله بقیع و مسجد الاقصی.
دیر یا زود، به مانند سه تیر 84 «مردی از جنس مردم» خواهد آمد و کام امت حزب الله شیرین خواهد شد.
دعا کنید با موفقیت زیارت با پای پیاده نصیب همه آرزومندان شود.
حلال کنید!
اگر بطلبند، دوباره عازم عراقم، کافیست عصر شود.
گاهی بعضی خبرها دیده نمیشوند.
سردار دکتر #علی_ثابت، استاد دانشگاه در #دزفول ترور شد!
او از ۱۳سالگی در جبههها بوده و خاطرات فراوانی از همرزمی با شهید همت و سردار همدانی دارد.
برای اطلاعات بیشتر میتوانید جستجو کنید!
www.PavaraQi.ir | @PavaraQi
تازه بمانید:
آیا میدانید برای «گیاهان دارویی و طب سنتی» سند ملی داریم که به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسیده؟
سلام بر شما از هر کی میپرسم «آخرین باری که روزنامه خریدی، کی بود؟» معمولاً میگن پنج شش سال پیش.
به گزارش روابط عمومی انتشارات کارگزار روابط عمومی، این کتاب در 376 صفحه تالیف شده و در خصوص ارتباطات و روابط عمومی، توصیه ها و مطالب کاربردی ارزشمندی ارایه می کند.
ارتباطات: دیدگاهها و راهبردها
بخش اول: سواد رسانهای
سواد رسانهیی جامعه کمرنگ است؟
عدم توجه به سواد رسانهای در ایران
۱۰ سوال درباره سواد رسانهای
یادداشت «سواد رسانهای» دافع هرزنامههای مجازی
سواد رسانهای نوعی خدمت است؛ سانسور دولتی نیست
انتقاد از کالاسازی سواد رسانه ای و بازاری شدن آن
بخش دوم: ارتباطات ریسک
«ارتباطات ریسک»
ارتباطات ریسک؛ مدیریت معنا و رفتار ارتباطی
مفاهیم: ارتباطات ریسک چیست؟
بخش سوم: ارتباطات سیاسی
کشف بسیاری از ناگفتهها از میان گفتمان رسانههای جهان
تفاوتهای اساسی میان مناظرههای سال 92 و 88
دیپلماسی تلفیقی رسانهای آمریکا به قلم حسن بشیر
تاکتیکهای ایجاد شایعه و مقابله با آن
انتخابات و افکار عمومی
چهار گام دستیابی به دیپلماسی رسانهای فعال در گفتوگوی همشهری آنلاین با بشیر
نقادی مستمر، مهمترین گفتمان انتخاباتی در رسانههای نوین است
راه میانبر برای شناخت نامزدها
گفتمانهای انتخاباتی نامزدها در مناظرات/ تعدادی از نامزدها در چرخه گفتمانسازی از اخلاق خارج شدند
تبلیغات سیاسی به دنبال گفتمانسازی و اقناع مخاطب
مصاحبه بشیر درباره کتاب دیپلماسی گفتمانی
بخش چهارم: رسانهها و رویکردهای دینی
رسانههای دینی و رسانههای غیر دینی
رسانه و فرهنگ وقف
تاکید اسلام بر حفظ حریم خصوصی افراد در انتشار اخبار
«خبر» از دیدگاه قرآن کریم دارای «شفافیت واقعی» است
نقش رسانهها در نهادینه کردن حجاب
تبلیغات دینی، اسیر رسانهها شده است/ باید رو در رو سراغ مردم رفت
بخش پنجم: رسانهها، سبک زندگی و اخلاق عمومی
سبک زندگی مدرن در اسارت تصویر!
هرزه نگاری در فضای مجازی
گفتوگوی همشهریآنلاین با دکتر بشیر درباره سبک زندگی در تداخل دو فضایی
چرا برخی کاربران ایرانی به صفحات شخصی چهرههای مشهور حمله میکنند؟
ساماندهی فضای مجازی با برخورد سلبی امکانپذیر نیست
رسانهها در هویتسازی، ایجاد نقشهای نمادین و ارائه سبک زندگی تاثیرات فراوانی پیدا کردهاند
بخش ششم: رسانه، فرهنگ، توسعه
تلویزیون و تنوع فرهنگی
ارتباطات توسعه
«رادیو» هیچ گاه حذف نخواهد شد
گزارشی درباره فقر آثار پژوهشی در حوزه ارتباطات
نبود بودجه پژوهشی و بیتوجهی استادان، آسیب اصلی کتابهای رسانه
ضرورت تحول اساسی در نگاه رسانه به علوم انسانی
عصر روزنامههای کوچک و ساندویچی فرا رسیده است
رسانه و مرجعیت خبری
نشانههای بلوغ ژورنالیسم در جامعه خبری ایران
تحلیلی ارتباطی بر سلفی با موگرینی/ رسانه همان فرهنگ است
«فهم رسانهای» در جهت تولد «مای رسانهای»
تحلیل گفتمان رسانههای جهان در قالبی دیگر
رسانههای عمومی و توسعه فرهنگ مطالعه
روابطعمومی: دیدگاهها و راهبردها
بخش اول: فلسفه روابطعمومی
روابطعمومی، منظومه فلسفی اجتماعی
روابطعمومی قلب تپندة همدلی و همزبانی
بخش دوم: مصاحبهها و اخبار کنفرانسهای بینالمللی روابطعمومی ایران
دهمین کنفرانس بینالمللی روابطعمومی ایران،
هدف اصلی کنفرانس، ایجاد فهم مشترک برای پذیرش ذهنی و عینی «روابطعمومی یکپارچه» است
مصاحبه دکتر حسن بشیر برای دهمین کنفرانس روابطعمومی
پیام را ذهن مخاطب میسازد
سخنرانی دکتر حسن بشیر، دبیر کمیته علمی، در جمعبندی دهمین کنفرانس بینالمللی روابطعمومی (1392)
دهه دوم تحول در حوزه روابطعمومی
گفتگو با دکتر حسن بشیر دبیر کمیته علمی یازدهمین کنفرانس بینالمللی روابطعمومی ایران
گزارش برگزاری دوازدهمین کنفرانس بینالمللی روابطعمومی ایران؛ آینده پژوهی روابطعمومی و مسئولیت اجتماعی
سخنرانی دکتر حسن بشیر دبیر کمیته علمی در کنفرانس بینالمللی روابطعمومی ایران
بخش سوم: روابطعمومی، جایگاه، وظایف و اخلاق
از مهمترین وظایف روابطعمومیها، ایجاد «ذهنیت مشترک اجتماعی» است
جایگاه روابطعمومی در عصر اینترنت
روابطعمومیها با اخلاقمداری و تکیه بر منافع ملی در سطح مطلوب قرار میگیرند
نظام مسئولیت اجتماعی در روابطعمومی
بخش چهارم: روابطعمومی، محتوا و آیندهنگری
مدیریت افکار عمومی در روابطعمومی الکترونیک
هفته «تعطیلی روابطعمومی» یا «بزرگداشت روابطعمومی»
آینده نگری در تعامل روابطعمومیها با رسانهها: رویکردها و چالشها
هفت سوال در هفت روز هفته روابطعمومی
تولید محتوا اساس کار یک روابطعمومی است
بخش پنجم: روابطعمومی و قانونمندی
گزارش برگزاری نشست هماندیشی مدیران و کارشناسان روابطعمومی/ راهاندازی مرکز تخصصی روابطعمومی ایران (ماترا)
روابطعمومی ها نیازمند قانون جامع
پیشنهاد حسن بشیر برای راهاندازی «سازمان نظام روابطعمومی»
آشنایی با قوانین روابطعمومی در ایران
بخش ششم: رونمایی از کتاب دانشنامه روابطعمومی
رونمایی از دانشنامه علوم ارتباطات با میزبانی بانک تجارت
پیشنهاد راهاندازی صندوق حمایت از تحقیقات توسط بانکها و بخش خصوصی
کانال استاد دکتر حسن بشیر، استاد رشته ارتباطات در پیامرسان ایرانی سروش راهاندازی شد.
نشانی جهت پیوستن به کانال:
یا از طریق پیوند:
پاورقی را به همین نشانی در پیامرسانهای ایرانی دنبال کنید
فعلا در: بله، گپ، آیگپ، سروش
با تمرکز بر سروش
سلام بر شما
رونق مسلمانی را از بین نبرید!
متن زیر را آقای محمدرضا شعبانعلی نوشتهاند. مطالب خوب فراوانی در وبلاگ ایشان موجود است. (+)
دلم میخواست یک عادت کوچک را که از سال پیش شروع کردم و نتیجه های فراتر از انتظار برایم داشت با شما هم به اشتراک بگذارم؛ عادتی که هم در خانه هم در محیط کار و جلسات شرکتها، قابل اجراست و آنقدر ساده است که به سختی میتوان آن را ترک کرد.
پیشنهادم این است که شما هم این کار را امتحان کنید و اگر آن را اثربخش دیدید به دیگران هم پیشنهاد بدهید:
با خودمان قرار بگذاریم که از ساعتهای رُند برای زمانبندی و قرار گذاشتن و شروع جلسه و خلاصه در تمام جنبههای رفتار روزمره استفاده نکنیم.
به این معنا که مثلاً ساعتهایی مانند:
را از دامنه واژگان فعالمان حذف کنیم.
اگر میخواهیم با دوستانمان در ساعت هشت و نیم قرار بگذاریم، قرار را به ۸:۲۹ یا ۸:۳۱ یا ۸:۲۸ یا ۸:۳۳ تغییر دهیم.
اگر قرار است جلسهای رأس ساعت ۹ در شرکت شروع شود، ساعت جلسه را تغییر دهیم و در تمام نامهها و ایمیلها و پیام و پیامکها ساعت ۸:۵۸ یا ۸:۵۸ یا ۹:۰۱ یا ۹:۰۳.
امیدوارم نتایج این تغییر، همونقدر که برای من و دوستانم اثرگذار بوده برای شما هم اثرگذار و محسوس باشه.
متن زیر را آقای غفاری از معلمان و مدرسان سواد رسانهای نوشته است. حرفهای خوب فراوانی در آن وجود دارد. تجربه و اندیشه تقریباً مشترکی هم داریم. http://azsarnevesht.ir
از سال ۱۳۸۴ به صورت جدی در کلاسهای رسمی مدرسه، درگیر آموزش نویسندگی به نوجوانان اول و دوم دبیرستان (نهم و دهم جدید) بودهام. بارها در کسوت مربی پرورشی و غیره هم با موضوع مقالههای دانشآموزی و داستاننویسی و آفرینشهای ادبی سر و کار داشتهام. تجربهی این سالها را در چند جمله این طور خلاصه میکنم:
«بچهها شبیه آنچه میخوانند مینویسند و بسیار خواندن تأثیر مستقیمی بر درست نوشتن آنها دارد. اما بسیار خواندنتضمینی برای بسیار نوشتن نیست. از میان همهی بچههای یک کلاس فقط عدهای اندک -به تجربه کمتر از ده درصد دانش آموزان- نوشتن را فراتر از تکالیف کلاسی و ضرورتهای تحصیلی پی میگیرند که متأسفانه معمولاً بخش زیادی از همین عدهی اندک، وقت خود را با داستاننویسی تلف میکنند. در حالی که شیوههای دیگر نویسندگی مثل زندگینامه، روایت خاطرات، نقد فرهنگی و اجتماعی، مقالات علمی و ادبی و قالبهای دیگر در سبد تجربهی آنان جایی ندارد. در حقیقت داستاننویسی دامی است که بر سر راه نویسندگی نوجوانان ما گسترده شده است و جریانِ طبیعی رشد قلمی آنان را منحرف میکند. معلوم هم نیست قرار است با این همه داستاننویس جوان چه بکنیم. همهی این استعدادهای جوان هم متأسفانه در همان اولین قدم به دنبال چاپ کتابشان هستند.»
به عنوان یک معلم نویسندگی هدف اصلی خودم را برای عموم دانش آموزان «تکمیل مهارت درست نوشتن» قرار دادهام و در مواجهه با گروه ده درصدی دانشآموزان خاص «توهم زدایی از قداست داستاننویسی»
خود من در دوران مدرسه از این توهم بر کنار نبودهام و بدون اینکه هدف مفیدی داشته باشم، بارها طبع خود را برای نوشتن داستان آزمودهام. چه روزها و شبهایی که وقتم را صرف جور کردن چفت و بست داستانی کردم که معلوم نبود قرار است گره از مشکل چه کسی باز کند و روزنهی امیدی به دنیای چه کسی بگشاید. اگر خاطرتان باشد چند سال پیش یکی از این داستانهای مدرسهای را که در کیهان بچههای دهه هفتاد هم چاپ شده بود اینجا منتشر کردم. خوشبختانه من با کنار گذاشتن رودربایستی با خودم این مسیر اشتباه را در همان جوانی ترک گفتهام. اما کاش آن زمان مربی حکیمی بالای سرم بود تا زودتر من را از این سعی و خطای بیحاصل نجات میداد.